اما بحثی که این روزها در محافل کارشناسی و رسانهای مورد توجه و نقد و تحلیل قرار گرفته، موضوع نحوه حصول و اعلام توافق احتمالی میان ایران و گروه 1+5 است، به عبارت دیگر اینکه توافق حاصله به صورت بیانیه باشد یا به امضای طرفین برسد.
بر اساس آنچه دکتر عراقچی در رسانه ملی گفتهاند، گویا طرفین به این تصمیم رسیدهاند که متنی را به عنوان توافق جامع و نهایی امضا نکنند.
به گفته ایشان، طرفین به جمع بندی خواهند رسید و زمانی که به این جمع بندی رسیدند قطعنامهای در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب خواهد رسید که جای امضای توافق را میگیرد و ضمانت اجرایی متن خواهد بود. این مدل طراحی شده برای توافق جامع هستهای خالی از ایراد نیست و جای نقد دارد.
یکی از خطوط قرمزی که نظام برای توافق هستهای اعلام کرده، لغو همه تحریمهای اقتصادی و مالی در روز امضای توافق هستهای است که مقام معظم رهبری به صراحت بر آن تأکید فرمودند. از این جهت در راهبرد نظام هم روی امضای توافق و هم روی همزمانی لغو تحریمها با امضای توافق تأکید شده است.
به نظر میرسد نوعی خدعه در رویکرد طرف مقابل وجود دارد و دولت آمریکا تلاش دارد تا صورت مسأله امضای یک توافق و تعهد دوجانبه با ایران را پاک کند. البته این طراحی جدیدی نیست و از ماهها قبل در برنامه کاری آمریکاییها قرار گرفته بود.
طراحی آمریکاییها به این گونه است که متن تهیه شده در وین الزام حقوقی برای آنها نخواهد داشت و اگر کنگره تحریمها را لغو نکرد و یا توافق را نپذیرفت، هیچ مشکل حقوقی برای طرف مقابل پیش نخواهد آمد و صحبتهای آقای دکتر عراقچی نشان میدهد تیم ما نیز متأسفانه این مدل را پذیرفته است.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، قرارگرفتن قطعنامه شورای امنیت به عنوان ضمانت اجرایی توافق هستهای با 6 قدرت جهانی است.
مشکل این است که اگر ایران به تعهدهای خود در این چارچوب عمل نکند و یا متهم به عمل نکردن شود، شورای امنیت به راحتی علیه ما قطعنامه صادر میکند و چون پرونده ما ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل متحد است، شورای امنیت حتی میتواند از گزینه نظامی علیه ایران استفاده کند.
در طرف مقابل در صورت اجرانشدن تعهدها از سوی آمریکا، آیا شورای امنیت میتواند علیه این کشور قطعنامه صادر کند؟ پاسخ بی شک منفی است، آمریکا در شورای امنیت، حق وتو دارد و اگر چیزی بر خلاف میلش باشد، به راحتی آن را وتو میکند. در هفتاد سالی که از عمر شورای امنیت گذشته، با وجود همه جنایتهایی که آمریکاییها مرتکب شدهاند، شورای امنیت هیچ گاه قطعنامهای علیه آنها صادر نکرده است.
نکته دیگر در سخنان آقای دکتر عراقچی اشاره به نقش کنگره آمریکا در این توافق است. باید توجه داشت که قطعنامه سازمان ملل هیچ تعهد و الزامی برای تبعیت کنگره آمریکا ایجاد نمیکند، زیرا بر اساس ساختار حقوقی در آمریکا، قوانین فدرال و قوانین بینالمللی همسطح و همرتبه هستند.
در گذشته نیز مواردی بوده که کنگره آمریکا با تصویب قوانینی، قطعنامههای شورای امنیت را نقض کرده و دولت آمریکا نیز در این موارد موظف به اجرای مصوبات کنگره است.
اکثریت کنگره آمریکا اعلام کرده، با روند مذاکرات هستهای با ایران موافق نیست و 47 سناتور نیز با انتشار نامهای اعلام کردند که این توافق را اوباما انجام میدهد و زمانی که دولت در آمریکا تغییر کند، رئیس جمهور بعدی با یک دستور میتواند این توافق را لغو کند.
نکته حایز توجه دیگر نقش مجلس شورای اسلامی در توافق هستهای است. مجلس ایران دو هفته پیش قانونی را تصویب و شورای نگهبان آن را تأیید کرد که شرایط روشنی را برای پذیرش یک توافق هستهای تعریف میکند. الان که دوستان ما در آستانه رسیدن به توافق با قدرتهای جهانی هستند و قرار است قطعنامه شورای امنیت ضمانت اجرای آن باشد، نقش مجلس چه خواهد بود؟ اگر قطعنامهای در شورای امنیت صادر شود، آیا مجلس میتواند آن را رد کند؟ اگر مجلس ایران توافق را نپذیرد و آن را مغایر با اصول تشخیص دهد، آیا طرفهای ما نخواهند گفت که تیم مذاکره کننده ایران تعهداتی را پذیرفته که شورای امنیت ضمانت اجرایی آن است و آیا ما در این حالت محکوم نخواهیم شد؟
با توجه به موارد بالا، هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که دولت آمریکا و کنگره این کشور، در آینده الزامی برای لغو تحریمها داشته باشند. به این ترتیب، نکتهای که رئیس جمهور و وزیر محترم خارجه بارها به آن تأکید کردهاند که همه تحریمها باید یکجا و در ابتدای توافق نهایی برداشته شود، بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. همچنین ضرورت دارد ساز و کاری اتخاذ شود که :
1. دولت آمریکا متعهد شود که با تغییرات سیاسی در قوههای مجریه و مقننه خود تا زمانی که ایران پایبند به مفاد توافق نهایی است، تحریمهای جدید علیه ایران وضع نکند.
2. زمانی تعهدات ایران در توافق نهایی الزام آور خواهد بود که کنگره آمریکا به همراه مجلس ایران، توافق نهایی را به تصویب رسانده باشند.
نظر شما