در خبری که خانواده ملاعمر برای مرگ وی به رسانهها داده، به طور تلویحی به درگذشت او در سالها پیشتر اشاره و این پرسش برای هر مخاطبی پیش میآید که در این مدت چرا مرگ وی پنهان شده و اکنون سرنوشت این گروه با نبود ملاعمر چه خواهد شد؟
ظهور داعش معادلات را برای بسیاری از گروههای مسلح در منطقه خاورمیانه به هم ریخت. القاعده و طالبان نیز از این قاعده مستثنا نبودند. ریاض با این حرکت نشان داد که به قدر کافی از همراهی این گروهها با سیاستهای منطقهای خویش راضی نیست، بنابراین دستگاه امنیت سعودیها وارد عمل شد و خلیفهای معلوم کرد و برای این خلیفه نوظهور سپاهی فراهم کرد. با ظهور داعش عمده گروههای مشابه به حاشیه رفتند. به نظر میرسد یکی از دلایل مخفی کردن مرگ ملاعمر، نگرانی سران طالبان از تشتت در صفوف داخلی و پیوستن فرماندهان قدرتمند آنان به داعش بوده است. البته پس از حمله آمریکا به افغانستان و سقوط دولت خود خوانده طالبان، در عمل این گروه به زیر شاخههای متعددی تقسیم شد و برخی اختلافهای درون گروهی آنان بالا گرفت. به طوری که طالبان پاکستان برای خویش رهبری مستقل معلوم کردند و نام کسانی چون «بیتا... محسود» و دیگران به میان آمد- این کشمکشها حتی در دورهای سبب تصفیههای خونین و ترورهای متعددی در داخل طالبان شد. به نظر میرسد طالبان افغانستانی در این مدت بر آن بوده تا محدودیت ارتباط خارجی خود با «اسلامآباد» را بشکند. از همین رو، آنها دفاتری در ترکیه و قطر را فعال کردند و نمایندگانشان را به کشورهای مختلف از جمله به ایران و چین فرستادند.
آنها پی برده بودند که پاکستانیها از ایشان برای رقابت با هندیها در خاک افغانستان بهره میبرند و اهمیتی به آرمانهای استقلال طلبانه آنها نداده و در زمان لازم ممکن است با آمریکاییها یا هر کشور دیگری بر سر آنان معامله کنند. این اقدامهای طالبان به مذاق اسلام آباد ناخوش آمد و به مرور محدودیتهایی برای آنان وضع کرد. بعدها داعش نیز در افغانستان با پولهای عربی، فرماندهان بریده طالبان را جذب کرد. حالا به نظر میرسد طالبان در حال آغاز یک بازسازی درون گروهی است. اعلام مرگ ملاعمر میتواند نخستین حرکت این سیاستگذاری جدید باشد. باید منتظر ماند و دید که سران جدید طالبان آیا به سیاست سابق منطقهای خود ادامه میدهند یا دوباره به نظارت مستقیم پاکستانیها تن درخواهند داد.
نظر شما