تحولات لبنان و فلسطین

عباسعلی سپاهی یونسی: قدس ویژه خراسان - این حرف امروزم نیست بارها و بارها جایی صحبتی شده است، گفته ام که متأسفانه نهادها و اداره‌های مختلف ما چون نظام‌مند نیستند، ...

مدرسه ما زنگ کتابخوانی دارد، مدرسه شما چطور؟

وقتی میشنویم یک اتفاق خوب افتاده باید به این هم فکر کنیم که لابد فردی خوشفکر پشت این اتفاق خوب بوده است و اگر چه باید از بابت نظاممند نبودن تأسف خورد، آن هم فراوان، اما  از سوی دیگر از اینکه  آدمی پیدا میشود که ذوقی به خرج میدهد و یک اتفاق خوب را مدیریت میکند، باید خوشحال بود، آن هم نه کم که فراوان.

تماسی که سبب این گزارش شد

 چند وقت پیش در برنامه «کتاب خوان» که برای ترویج کتاب و کتابخوانی در تالار نور برگزار میشد، شرکت کردم. گزارش آن ماجرا 27 مرداد چاپ شد. در انتهای آن مطلب پیشنهاد دادم که برای اینکه در بحث کتابخوانی به نتیجه بهتر برسیم، باید این اتفاق از کودکان شروع شود و در این باره چند جمله ای نوشته بودم.

فردای آن روز آقایی زنگ زد و از بابت مطلب و بخصوص پیشنهادم  تشکر کرد. خواننده عزیزی که تماس گرفت، این را هم گفت که مدیر یکی از مدارس مشهد است و قدمهایی در راه ترویج کتابخوانی در مدرسه ای که مدیر آن است، بر داشته است. دوست داشت در این باره از تجربیاتش بگوید، شاید انگیزه ای شود برای دیگران که آنان هم قدمی بردارند که استقبال کردم و به جای اینکه ایشان به دفتر روزنامه بیایند، یک شنبه به دبستان پسرانه امام حسین(ع) واحد دو در چهار راه پل خاکی رفتم، آن هم در روزهایی که مدرسه در حال آماده شدن برای مهر است و چند روز دیگر حیاط مدرسه پر از جیغ و داد و لبخندهای کودکانه خواهد شد.

و اما اصل ماجرا

علیرضا قربانی پور، مدیر خوش ذوق و اهل کتاب به چای دعوتم میکند و از طرح  زنگ کتابخوانی برایم میگوید. او یک ماهی است که به این مدرسه آمده، اما در همین مدت اندک هم به فکر ادامه این راه در مدرسه جدید است.

این مدیر خوش ذوق درباره شروع این حرکت میگوید: «چند سال پیش با همکاران درباره برخی مشکلات دانش آموزان صحبت میکردیم و یکی از مشکلاتی که به نظر بنده و همکاران رسید، ارتباط نداشتن دانشآموزان با کتاب و کتابخوانی بود. طرح این مشکل و در کنار آن تأکیدات رهبری در بحث کتابخوانی انگیزهای شد برای راهاندازی زنگ کتابخوانی در مدرسه. مقدمات  کار را با برگزاری نمایشگاه کوچک کتاب و  مسابقه کتابخوانی میان دانشآموزان شروع کردیم.  قرارمان هم بر این شد که در زنگ کتابخوانی - که در هفته برای هر کلاس یک ساعت مشخص شد - هم معلم کلاس کتاب غیر درسی و کمک درسی بخواند و هم دانش آموزان.

پس از پایان زنگ کتابخوانی،  معلمان در دفتر و در زنگ تفریح فرصت داشتند تا 20 دقیقه از کار انجام شده گزارشی بدهند و نقاط ضعف و قوت طرح بررسی میشد.

این اتفاق سبب شد که دانش آموزان بیشتر با کتاب مأنوس بشوند؛ چون فرصتی بود برای اینکه هر کتابی را که دوست دارند، بخوانند.

در مدسه قبلی ام که مدرسه امام حسین(ع)  شماره 4 بود هم این حرکت ادامه داشت و نکته جالب اینکه وقتی دانش آموزان با کتاب دوست میشوند، حاضرند برای آن هزینه هم بکنند؛ مثلا ما برای اینکه بچه ها به کتابهای بیشتری دسترسی داشته باشند، صندوقی در هر کلاس قرار دادیم تا هر کدام از دانش آموزان ماهانه مبلغ هزار تومان به این مسأله اختصاص بدهند و آنجا ما شاهد بودیم برخی دانش آموزان خیلی بیشتر به این صندوق کمک کردند که سبب شد بتوانیم کتابهای خوبی برای آنها تهیه کنیم.

قربانی پور برگه های طراحی شده ای را هم نشانم میدهد که هر دانش آموز کتابی را که خوانده است، در آن معرفی میکند. این را هم میگوید که در ساعتی که کلاسی زنگ کتابخوانی دارد، نوشته ای درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی به در کلاس نصب میشود تا بقیه بدانند زنگ کتابخوانی است  و هیچ کس نباید مزاحم کتابخوانی بچه ها بشود.

در زمان اجرای  طرح زنگ کتاب دانش آموزان هر کلاس برای دو تا سه بار به کتابخانه فردوسی رفتند تا آنجا هم کتاب بخوانند و هم با مخزن و کتابخانه آشنا شوند.

کتابخوانی با خانواده در خانه

این مدیر، کتاب دوست و همکارانش حتی به اینکه دانش آموزان تنها در مدرسه کتاب بخوانند، بسنده نکردند و برای خانواده ها هم برنامه ای طراحی کردند. شکل اجرای برنامه هم به گونه ای بود که باید همه خانواده در یک ساعت خاص در هفته که به مدرسه اعلام کرده بودند، با هم کتاب بخوانند و مدرسه هم برای اینکه از چند و چون اجرای برنامه با خبر شود، به طور اتفاقی با خانواده ها تماس میگیرد و کسب اطلاع میکند.

قبول کنید که در وانفسای نداشتن برنامه برای ترویج کتابخوانی آن هم از سالهای کودکی، حرکتهایی از این دست آدم را سر ذوق میآورد.

کاش گزارش بعدی ما از مدرسه شما باشد

حالا به عنوان کسی که دستی در کار کتاب دارم، منتظرم تا در یکی از روزهای سال تحصیلی جدید سری به مدرسه امام حسین(ع) بزنم و از نزدیک شاهد این اتفاق خوب باشم.

امیدوارم شما خواننده ای که این مطلب را میخوانید؛ معلم، مدیر  و یا معاون در یکی از مدارس باشید و خواندن این مطلب برای شما هم ایجاد انگیزه کند تا گزارش بعدی ما از مدرسه شما باشد.

امیدوارم روزی برسد که این حرکتها فراگیر شود و بچه های معصوم ما به جای اینکه کتاب را برای کسب نمره و قبول شدن بخوانند، برای این بخوانند که از آن لذت ببرند و از آن چیزی یاد بگیرند.

 

مخاطبان گرامی!

لطفاً نظرات خود را در خصوص این گزارش به شماره 300072305 پیامک کنید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.