این روزها هم به دنبال اتفاقاتی که پس از خروج یکی از بازیگران زن کمترشناخته شده از کشور و مصاحبههای او درخصوص وجود فساد در سینمای ایران روی داد، این بحث دوباره پررنگ شده است.
در این خصوص چند نکته را باید یادآور شد:
1- هیچ وقت نمیتوان مدعی شد مجموعهای بزرگ همچون سینمای کشور که دربرگیرنده افراد مختلف با طیفهای فکری و شخصیتی متنوع و گاه متضاد است، در مجموع پاک یا ناپاک است. هستند افرادی که در این مجموعه فعالیت میکنند، اما نتوانستهاند خود را با واقعیتها و ارزشهای جامعه تطبیق دهند.
وجود این گونه افراد اگرچه واقعیتی است که باید آن را پذیرفت، اما نباید به بهانه وجود این اقلیت ناسالم، مجموعه سینمای ایران را تضعیف کرد، چرا که تنها سینمایی در جهان که میتواند از ارزشهای انقلابی و دینی مردم ما دفاع کند و چهره واقعی ایران را به جهان نشان دهد، همین سینماست.
2- برخورد با مفاسد باید برپایه اطلاعات و مستندهای درست و دقیق باشد. در بسیاری از موارد حتی کسانی که از این مفاسد مینالند، تنها به بیان حرفهای کلی بسنده میکنند.
بهتر است مبارزه واقعی با مفاسد اخلاقی و مالی در سینمای ایران با کمک هنرمندان درستکار و پیشکسوت و عزم واقعی مجموعههایی چون وزارت ارشاد و خانه سینما آغاز شود تا به جای اتهام زنیهای کلی و بدون آدرس دقیق، درست به سراغ سرمنشأ مفاسد رفت.
3- کسانی که در سینمای ایران مشغول به کارند و حدود و مرزهای ترسیم شده از سوی نظام را برای فعالیت پذیرفتهاند و کارنامه کاری آنها مشخص است، البته محق هستند درباره این موضوع صحبت کنند. گلایههایی که چهرههایی چون امین تارخ بتازگی مطرح کردهاند، باید مورد توجه قرارگیرد و پیگیری شود، ولی حرفهای کسانی را که به هوای گرفتن اقامت و گرین کارت از کشور خارج شدهاند و در دامن دشمن زبان به انتقاد از وضعیت داخل گشودهاند؛ نباید جدی گرفت.
4- بسیاری از کسانی که حاضرند برای فعالیت در سینما به هر پیشنهادی تن در دهند، همان طیفی از بازیگران بی پشتوانه و نوظهوری هستند که به لطف موقعیت مالی و عملهای جراحی زیبایی امروز چون قارچ در فضای هنری کشور روییده اند.
بهتر است فعالیت گروهی از تهیه کنندگان و کارگردانانی که عاملان رواج حضور این گروه از بازیگران در سینما هستند، با حساسیت بیشتری مورد توجه قرار گیرد تا مشخص شود این گروه با وجود ساختن پی در پی فیلمهایی بدون هیچ ارزش هنری و شکستهای تجاری متعدد در اکران، چگونه همچنان به فعالیت مشغول هستند و هر سال با معرفی کردن چند بازیگر از همین دسته بازیگران به تجارت در عرصه سینما مشغولند.
5- باید پذیرفت که سینما، هنری است مبتنی بر دانش، تجربه و آگاهی. بازیگرانی که در زمینه بازیگری تحصیل کردهاند، آموختهاند و سالها پشتوانه کاری و تجربه در اختیار دارند، باید خود در صف اول مقابله با این طیف از تاجران سینمایی باشند.
آیا عجیب نیست در سینمایی که بازیگران پیشکسوت و باسابقه آن بیکارند و نمیتوانند در تولیدات رو به فزونی سینمای ایران حاضر باشند، گروهی این چنین به عرصه بیایند و جای هنرمندان واقعی را تنگ کنند؟
نظر شما