در سیزده سالگی آشنایی او با آقا یحیی نامی، که از دوستداران نقاشی خیالی سازی بود، زمینه دیدارش با نقاش مطرح و نامور آن زمان، حسین قوللر آقاسی را فراهم کرد. از آن زمان استاد مرتضی پس از آشنایی با او هر روز غروب که دست از کار میکشید، میرفت قهوه خانه تا کنار دست حسین آقا اصول و شگردهای نقاشی را آموزش ببیند.
می گوید: ابتدا یک شیشه و مقداری مرکب و یک قلم خریدم و گل بوتهای را روی شیشه کشیدم تا حسین آقا بگوید، چگونه کار کنم. در این مرحله مرکب روی شیشه پخش شد. باز رفتم سراغ حسین آقا. میگفت، برو مرکب را کمی حرارت بده تا غلیظ شود، اما با این کار مرکب سوخت. به همین دلیل کمی از لاجوردهایی که مادرم برای رنگ کردن ملحفههای سفید استفاده میکرد، برداشتم و با روغن جلا مخلوط کردم و تابلویی به رنگ سرمهای کشیدم و به قیمت یک قران فروختمش. کاش میشد دوباره آن را ببینم و بخرم.
استاد مرتضی ادامه میدهد: تا مدتی شاگردیاش را میکردم، بعد، کم کم با نقاشی آشنا شدم. رنگهای حسین آقا را میساختم. گاهی روی نقوش رنگ میگذاشتم تا زمانی که خودم نقاشی را شروع کردم. آن وقت حسین آقا توصیه کرد، پیِ نقاشی پشت شیشه را بگیرم، خودم هم شیفته نقاشی پشت شیشه شده بودم. از آن به بعد، افتادم به کار نقاشی پشت شیشه و دست از تراشکاری کشیدم.
استاد مرتضی چهل سال پیش پشت شیشههایش را حدود یک تا دو قران میفروخت. زیارتی، خیالی و گل و مرغ میکشید و شمایل کار میکرد. اولین تابلوی خیالیاش را سال ۱۳۳۸ کشید. تابلوی ازدواج حضرت فاطمه زهرا (س) که آن را بر اساس روایاتی که شنیده بود، نقاشی کرد و هنوز آن را در خانهاش نگهداری میکند.
میگوید: پس از ازدواج دوباره ساکن قم شدم و مدتی با قربانعلی قربانی کار کردم. آن زمان به دلیل اینکه گردشگرهای زیادی به ایران رفت و آمد میکردند، این هنر بازار گرمی داشت. با کمک دکتر آذرنوش؛ یکی از اقوامم که همسرش فرانسوی بود و با فرانسویان رفت و آمد داشت، تابلوهایم را به فرانسویها میفروختم و کم کم تابلوهای من از ژاپن، انگلستان و آلمان سر درآورد و شاگردانی هم داشتم که اکنون در اسپانیا و رم زندگی میکنند.
آقای قاسمی از شکستن یکی از تابلوهایش به عنوان تلخترین تجربه کاریاش یاد میکند و
می گوید: سالها پیش در شرایط مالی سخت؛ بنا به سفارش یکی از لوکس فروشیهای تهران، تابلوی گل ومرغی به قیمت هزار و۲۰۰ تومان کشیده بودم که بسته بندی کردم و برای او بردم. وقتی به چهارراه طالقانی رسیدم، چند کودک مدرسهای دنبال هم میدویدند که زدند به من و تابلو از دستم افتاد و شکست.
با شکستن این تابلو خیلی ناراحت شدم. همانجا در پیاده رو نشستم و مشغول نگاه کردن تابلو شدم که پیرمردی عصا به دست آمد و گفت: تابلو را دو هزار تومان میخرد. بعد تابلو را با ظرافت بسته بندی کرد و با اصرار پولش را داد و رفت. البته این لطف خدا بود که بواسطه آن مشکل من رفع شد.
گرچه تاکنون قدر و ارزش هنر آقا مرتضی ناشناخته مانده و اکنون با فروش مواد شوینده در مغازهای کوچک گذران زندگی میکند، اما هنرمند واقعی کاری به شهرت ندارد و دنبال دلش میرود. خودش میگوید، به خاطر نعمت زندگی، فرزندان صالح و همسر وفادارش که قالیبافی هنرمند و تمام عیار است، خدا را شکر میکند و اگر یک بار دیگر متولد شود، باز هم نقاش پشت شیشه میشود.
استاد سالهاست که جدا از نقاشی پشت شیشه، دلخوش است به تعلیم شاگردانی مستعد و هنوز هم مشتریهایی دارد که خریدار نقاشی پشت شیشه اند. میگوید: در گذشته علاوه بر ثروتمندان ایرانی، خارجیها هم علاقه زیادی به نقاشی پشت شیشه داشتند. حاج مرتضی گران ترین تابلویش را ۴۲ سال پیش به قیمت ۴۰۰ تومان به سفارش گردشگری آلمانی کشیده است. تابلوی چهار در چهار متری روی شیشه هایی به اندازه کاشی، که خریدار آن را به آلمان برده است.
این هنرمند بیشتر در زمینه مذهبی کار کرده و تاکنون سبک خیالی نگری و سنگ مرمر را به نام خود به ثبت رسانده است، ضمن آنکه سبک جدیدی را در دست دارد که میگوید، بهتر است تا به سرانجام نرسیده در خصوص آن صحبت نکنیم.
شیوه رنگ آمیزی و ترکیب رنگهایی که استاد انجام میدهد بینظیر و منحصر به فرد است. شیشه، راپیدها، قلم موها، ورقههای طلا و نقره و همچنین رنگ روغن، روغن جلا، تینر و نفت ابزار کار نقاشی پشت شیشه است که بواسطه درآمیختن آنها با ذوق و سلیقه هنرمند، اثری زیبا خلق میشود. حاج مرتضی میگوید، تا امروز هیچ نهاد و سازمانی از او حمایت نکرده و حتی بیمه هم نیست. البته پروندههای زیادی تشکیل داده که هنوز به نتیجه نرسیده است.
حمایت نکردن از هنر استاد مرتضی مهمترین چالش این پیشکسوت نقاشی پشت شیشه است. میگوید: مسؤولان به ترویج و ماندگاری این هنر اهمیت نمیدهند. حتی برای برگزاری گالری ومعرفی این هنر به مردم همکاری نمیکنند. شاید به همین دلیل است که امروزه بیشتر مردم «نقاشی پشت شیشه» را با «ویترای» اشتباه میگیرند و به رغم قدمت ۵۰۰ سالهای که دارد، اطلاعی از آن ندارند.
۱۰ دی ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۳
کد خبر: ۳۳۲۷۸۹
استاد مرتضی آقا قاسمی ۷۱ ساله و متولد قم است. در کودکی همراه خانوادهاش از قم به تهران مهاجرت میکند. خودش میگوید: سال ششم ابتدایی با وجود اینکه تمام نمرههایم ۲۰ بود، از املا صفر گرفتم و با معدل ۱۹ رفوزه شدم.
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
نظر شما