راهاندازی بازار یاد شده با این هدف مطرح شده که قرار است به ثبات نرخ ارز کمک کند و ریسک واردکنندگان و صادرکنندگان را پوشش دهد. این اهداف درحالی مطرح میشود که قیمت ارز روند افزایشی را از یک ماه پیش حفظ کرده وهم اکنون درمحدوده 3700 تومان قرار دارد.
بازار مشتقات، گونهای بازار مالی برای مبادلات ابزارهای مشتقه مانند بازار «معاملات آتی» یا «اختیار معامله» است، که ارزش آن از ارزش دیگر داراییها مانند اوراق بهادار، نرخ بهره، کالای اساسی و شاخص اوراق بهادار، مشتق میشود.
اما درمورد «بازار مشتقات ارزی» به جای معامله فیزیکی ارز در بورس، معاملات مشتقه و آتی آن در بازار سرمایه داد و ستد میشود. این درحالی است که مرداد سال 91 با تصویب شورای عالی قرار بود بورس ارز شکل بگیرد، اما با نوسان شدید قیمت و همچنین نقش جدی بانک مرکزی در بازار ارز این بورس پا نگرفت.
ابزارهای ریسک زدا
در مجموع کارشناسان براین باورند که این ابزارها ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد، بویژه اینکه این ابزارها ضربه گیر آثار رکود و برخی از رخدادهای غیرقابل پیشبینی خواهد بود.
البته ابزار مشتقه ممکن است معایبی هم داشته باشد؛ استفاده از این ابزارها به دلیل ایجاد اهرم و یا وام گیری زیاد میتواند به زیانهای شدیدی منجر شود.
حال، برخی دیدگاههای کارشناسی براین نکته متمرکز شد که تشکیل بورس ارز، تنها سفته بازی را در این بازار تقویت میکند و به دلایلی فضای رقابتی شکل نخواهد گرفت. بنابراین با کنار گذاشته شدن ایده تشکیل بورس ارز، اینبار راهاندازی بازار مشتقه ارز یا بورس آتی ارز از سوی مسؤولان به صورت جدی در بازارسرمایه مطرح شده است.
دراین باره مدیر سابق نظارت بر بورسها و بازارهای سازمان بورس با بیان اینکه راهاندازی بورس ارز به ساختار منعطفی نیاز دارد، پیش شرطهای راهاندازی بورس ارز را اعلام کرده و میگوید: باید مدیریت این بازار از جنس مدیریت بازاری بوده و نباید مدیریت دستوری در آن حاکم باشد.
محمودرضا خواجه نصیر به ایسنا میگوید: اگر میخواهیم بازار ارز را مدیریت کنیم، باید اعتقاد داشته باشیم بازار بر اساس عرضه و تقاضا بوده و آن را بر همین اساس مدیریت کنیم، بنابراین بانک مرکزی باید بداند مدیریت این بازار از جنس مدیریت بازاری بوده و مدیریت دستوری در آن حاکم نباشد و از طریق عرضه و تقاضا بازار را مدیریت کند نه از طریق مقررات.
ایده خوب با اهداف دست نیافتنی
اما مدرس دانشگاه صنعتی شریف دریک ارزیابی تحلیلی به خبرنگار ما میگوید: باید مشخص شود آیا راهاندازی بازار مشتقه میتواند اهدافی را که برای آن پیشبینی شده محقق کند. برای مثال در کشف قیمت باید مشخص شود قیمت گذاری در بازار آتی چگونه است آیا هدف کشف قیمت را محقق میکند؟
میثم رادپور تأکید میکند: ابزار مشتقه از یک دارایی دیگر یعنی دارایی پایه مشتق میشود، پس ابزار مشتقه از خود استقلالی ندارد، بلکه به یک دارایی وابسته است، بنابراین بازار مشتقه ارزی به صورت مستقیم به بازار ارز وابسته است و قیمت مستقلی نسبت به قیمت نقدی ارز(بازار آزاد) ندارد.
به گفته وی، ممکن است قیمت مشتقه بالا و پایین تر از قیمت نقدی باشد، ولی قیمتگذاری آن مانند بازار سهام نیست، کافی است نیم نگاهی به قیمت نقدی آن داشته باشید قیمت ابزار مشتقه فیوچر(آتی ) و آپشن (اختیار ) در میآید.
وی میافزاید: قیمت ابزار(اوراق )فیوچر(آتی ) باید به اندازه هزینه فرصت پول یک کشور، گران تر از قیمت نقدی باشد مثلا در بازارهای رقابتی اگر قیمت ارز 3000 تومان باشد مطابق نرخ بهره که مثلا 20 درصد است قیمت اوراق آتی ارز را هم باید به آن اضافه کرد، یعنی باید 3600 تومان باشد؛ نرخ غیر از این رقم باشد براحتی میتوان از آن سوءاستفاده کرد.
به گفته وی، بازار مشتقه ارزی هدف «کشف قیمت» را بدرستی برآورده نمیکند، زیرا با قیمت بازار نقدی تعیین میشود.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: انحصار عرضه با ارز در دست بانک مرکزی است و از سویی تعیین کننده قیمت آتی ارز قیمت نقدی بازار است و قیمت نقدی ارز هم به بانک مرکزی وابسته است، بنابراین در کشوری که انحصار عمده عرضه ارز در دست بانک مرکزی و اقتصاد کشور دولتی است، موضوع کشف قیمت دراین بازار محلی از اعراب ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: در اقتصاد دولتی منابع ارزی در دست دولت است و عرضه و مصرف ارز هم بیشتر از سوی دولت شکل میگیرد، دولت نیز به عنوان یک بازیگر بزرگ نه میتواند اثر خود را کم کند و نه امکان پذیر است. دراین شرایط وجود یک بازار رقابتی مانند بازار مشتقه خیلی معنا نمیدهد؛ همچنین وقتی قیمت ارز به صورت نقدی تعیین شده کشف قیمت معنا ندارد.
وی درمورد کارکرد «پوشش ریسک» این بازار نیز ادامه میدهد : کارکرد پوشش ریسک بسیار مهم است؛ بازیگران و صاحبان مشاغل باید به ابزارهایی دسترسی داشته باشند که بتوانند ریسک فعالیتشان را پوشش دهند بویژه بازرگانانی که کسب و کاری در تجارت بینالملل دارند با نوسانهای نرخ ارز متاثر میشوند، این گروه نیاز دارند ازاین ابزارهای مشتقه برای پوشش ریسک استفاده کنند.
رادپورتصریح میکند: واقعیت این است که تجار باید تنها ریسکهای تجاری خود را تحمل کنند، اما درکشورهایی که نرخ بهره وتورم زیاد است، قیمت اوراق مشتقه مانند فیوچر به اندازه کافی بالا قیمت میخورد و این هزینههای پوشش ریسک را افزایش میدهد؛ صحبت پوشش ریسک با هزینه بالاست به طوری که در بازار ایران هزینه پوشش ریسک این قدر بالاست که استفاده از این اوراق صرفه اقتصادی ندارد. وی با بیان اینکه در ایران نرخ اوراق با توجه به نرخ بهره و تورم باید 20 درصد باشد، خاطرنشان میکند: مگر هر بنگاه در ایران چقدر سود دارد که بتواند 20 درصد هزینه پوشش ریسک را بپردازد اگر حاشیه سودش 15درصد باشد 5 درصد هم کسر میآورد!
به گفته وی بازار فیوچر به نوسان قیمت ارز نیز دامن میزند. درست است این بازار قیمت اوراقش را از بازار نقدی میگیرد، ولی بازیگران بازار ارز(بازار فعلی) هم به بازار فیوچر(بازار آتی) نیم نگاهی دارند. همچون بازیگران بازار سکه که بازار آتی سکه را رصد میکنند و متناسب با آن قیمت سکه را تخمین میزنند.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: درمجموع این بازار براحتی محلی برای پوشش ریسک فراهم نمیکند و دوم اینکه انحصار عرضه ارز در دست بانک مرکزی است و به صورت مستقیم روی قیمت ارز اثر گذار است .
وی تاکید میکند: بازار مشتقه با توصیفی که از آن شد نه تنها ممکن است به اهداف خود دست پیدا نکند، بلکه ممکن است بازار رانت خواری را هم بشدت تقویت کند. فرض کنید تا تک نرخی شدن ارز که پیش نیاز راه اندازی این بازار است متقاضیان ارز چه خواهند کرد؟ مثلا اگر دولت دلار 4500 تومان تک نرخی کند برخی از هم اکنون خرید دلار را شروع و سود سرشاری را کسب خواهند کرد.
این مدرس دانشگاه اظهار میدارد: کارکردهایی که از راه اندازی بازار مشتقه ارزی ادعا میشود بدست نخواهد آمد و فعالان بازار براحتی وارد این بازار نخواهند شد، بیشتر یک بازار سفته بازی خواهد بود. همچنین چون پوشش هزینه ریسک گران است، خرید این اوراق صرفه اقتصادی ندارد.
وی خاطرنشان میکند: خلاصه اینکه کشف قیمت در این بازار براحتی نخواهیم داشت، دوم هزینه پوشش ریسک به اندازه کافی بسیار بالاست از این رو این بازار، محلی برای پوشش دهندگان ریسک نخواهد بود و از قضا بازار سفته بازی را تقویت خواهد کرد. البته نفس راهاندازی این بازار بد نیست، اما روی هدفهای آن بحث داریم .
به گفته وی، شاید راه اندازی یک بازار از نبود آن بهتر باشد، ولی نباید انتظار داشت قیمتهای ارزی که از این بازار بیرون میآید معنا دار باشند. قیمت معنادار و مستقل همان قیمت نقدی معاملات ارز است و اوراق مشتقه از آن تبعیت میکند؛ بنابراین بازار نقدی ارز که خود گیردارد معلوم است که بازار مشتقه آن هم کارساز نیست.
رادپور تصریح میکند: اقتصاد ما دولتی است و تا زمانی که دولتی بماند، طرح مسایل بازار مشتقه یک مقداری مناقشه انگیزاست در بازار انحصاری شکل گیری فضای رقابتی خیلی معنادار نیست.
نظر شما