سهم بازار هر یک از این خطوط هوایی طی سالیان گذشته متأثر از تحریمهای ظالمانه و مشکلات مدیریتی سازمانی و شرکتی دچار تغییرات زیادی شده است. برخی شرکتها متحمل ضررهای سنگینی شدند و برخی شرکتها نیز توانستند در شرایط دشوار تحریمی با مدیریت مناسب ورق را به نفع خود برگردانند و سهم بازار خود را افزایش دهند.
پس از نهایی شدن برجام و در نتیجه آن، آزاد شدن مسیرهای بازرگانی و تجاری، شاهد امضای تفاهمنامه خرید 118 فروند ایرباس در حوزههای پروازی گوناگون برای پروازهای داخلی و بینالمللی و همچنین قرارداد خرید 40 فروند ATR 72-600 با تمرکز بر به جریان انداختن فعالیت فرودگاههای کوچک و بدون استفاده کشور برای ایران ایر بودیم.
اهمیت ایرلاینهای ملی
صحبت ها و گفتههای زیادی درباره این خریدها از نظر گرانقیمت بودن آنها و یا لزوم خریدشان و همچنین تناسب خرید این هواپیماها بیان شده و موافقان و مخالفان در زمینههای گوناگونی اظهارنظر کردند.
اما یکی از مباحثی که درباره آن صحبتهای زیادی بویژه از سوی فعالان بخش خصوصی شد، این بود که چرا تمامی این خریدها به ایران ایر اختصاص داده شد و بخش خصوصی سهمی از این خریدها نداشته است.
امضای این قراردادها بیانگر برنامه ویژه دولت برای ایرلاین ملی کشور است. باید بررسی کرد که چرا دولت چنین امتیاز انحصاری و ویژهای برای ایرانایر در نظر گرفته است.
1- جدای از بحث اقتصادی، صنعت هوانوردی به نوعی ویترین یک کشور در سراسر دنیا است. با توجه به گسترش روز افزون راههای هوایی و ساخت هواپیماهایی با برد بالا، امروزه شرکتهای هوانوردی میتوانند برند خود را در سراسر دنیا معرفی و عرضه کنند.
تفاوتی ندارد شما یک شرکت هواپیمایی آمریکایی باشید یا شرکتی از اتیوپی، مهم این است که در عرصه هوانوردی فرصتی مهیاست تا شما بتوانید خود را در سراسر دنیا معرفی کنید.
ایران ایر به عنوان «National Flag Carrier» یا ایرلاین ملی حامل پرچم ایران شناخته میشود. از نظر تجاری و حقوق مالکیت دولتی، شرکت ملی حامل پرچم، دارای پشتیبانی مالی و بازرگانی از سوی دولت تابعه است و از نظر عمومی به این معناست که هر زمان هواپیمایی از ایران ایر در خارج از کشور فرود میآید، خدماتی که به مسافران پرواز داده میشود، برخوردی که مسؤولان این ایرلاین با مسافران دارند و حتی تماسهای رادیویی که خلبانان این شرکت با مراکز کنترل هوایی نقاط گوناگون دنیا برقرار میکنند، همه و همه معرف ایران و ایرانیان هستند و ایران ایر به نوعی نماینده رسمی و ملی ایران در صنعت هوانوردی در سراسر دنیا شناخته میشود.
برای بیان صریحتر این موضوع، در کشور امارات دو غول هواپیمایی دنیا یعنی امارات و اتحاد وجود دارند.
شاید گمان اکثریت بر این باشد که به واسطه دارا بودن نام امارات، شرکت هواپیمایی امارات، ایرلاین ملی امارات عربی متحده است، اما مالکیت کامل این هواپیمایی تأسیس شده در 1985 متعلق به شیخنشین دوبی است که از نظر سیاسی در جایگاهی پس از امیرنشین ابوظبی قرار دارد.
هواپیمایی اتحاد(تأسیس شده در سال 2003) ایرلاین ملی امارات است و به نوعی نام آن کنایهای به هواپیمایی همسایه، یعنی امارات است که نام اصلی این کشور کوچک را یدک میکشد.
پس از گذشت 18 سال از فعالیت هواپیمایی امارات، مسؤولان دولت اصلی واقع در ابوظبی به تکاپو افتادند تا از نامیده شدن دوبی به عنوان نماینده اصلی امارات در سطح جهانی جلوگیری کنند و هواپیمایی اتحاد را تأسیس کردند.
با به میان آوردن دو ایرلاین اماراتی قصد بر این بود که اهمیت «نشنال فلگ کریر» یا شرکت هواپیمایی ملی حامل پرچم یک کشور مشخص شود که میتواند معرف فرهنگ، اقتصاد و سنتهای یک جامعه حتی در حد یک شیخنشین باشد.
2- ایران ایر از سالیان دور به عنوان ایرلاین اول و حامل پرچم کشور مطرح بوده است و پیشرفت و ارتقای این شرکت به نوعی بیان کننده پیشرفت در صنعت هواپیمایی کشور بویژه در بخش بازرگانی است و اگر رقابت سالمی را در این زمینه شاهد باشیم، میتوان امیدوار به رشد دیگر شرکتهای هواپیمایی و در نتیجه ارتقای سطح کلی این صنعت مهم کشور باشیم.
همانگونه که در خرید هواپیماهای توربوپراپ ATR 72-600 نیز شاهد بودیم، افزون بر سطح جهانی، ایران ایر به عنوان موتور محرک صنعت هوانوردی ایران در سطح داخلی نیز از سوی مسؤولان انتخاب شده است.
در بخش توسعه هوانوردی همچنین نگاه ویژهای باید به فرودگاههای کشور بویژه فرودگاه امام خمینی(ره) داشت تا ایران ایر بتواند از نظر خدمات ترانزیتی و فرودگاهی با رقیبان قدرتمند منطقهای رقابت کند.
پس گرفتن سهم از رقبای منطقهای
3- این اقدام دولت در راستای احیای ایران ایر پس از تحمل شدیدترین تحریمهای ممکن و کمک آن به اقتصاد ملی و افزایش سهم هوانوردی بازرگانی در تولید ناخالص ملی بوده است و ارتقا در این صنعت سبب پیشرفت در بسیاری از بخشهای دیگر کشور بویژه صنعت گردشگری و افزایش سهم ایران در ترانزیت و جابه جایی کالا و مسافر میشود.
جایگاهی که ایران ایر روزی بنا داشت تا به عنوان هاب اصلی ترانزیت کالا و مسافری منطقه خاورمیانه در اختیار داشته باشد، امروزه در دست رقیبان قدرتمندی همچون امارات و قطری است که در کنار آن شرکتهای دیگری همچون اتحاد، عمان ایر و گلف ایر و سعودی نیز به طور ویژه برنامههای گسترش تجاری خود را پیش میبرند.
اقدام دولت در حمایت همه جانبه از ایران ایر به نوعی بیانگر عزم جدی آن برای بازپسگیری حیثیتی سهم ایران از رقبای منطقهای است و با برقراری دوباره پروازها در بسیاری از مسیرها و ایجاد مسیرهای هوایی جدید میتوان شاهد شکوفایی دوباره ایران ایر و به رخ کشیدن بیداری مجدد این شرکت موفق در سالیانی باشد که نامی از شرکتهای مدعی امروزی حاشیه خلیج فارس وجود نداشت.
در ارتباط با خریدها برای هما همچنین این نکته نیز قابل توجه است که با اختصاص متناسب هواپیماهای برد متوسط و دوربرد به ایران ایر، این شرکت با قدرت و عدم احساس کمبود در مقایسه با رقیبان بتواند سهم گسترده دلاری در حجم سالانه پنج میلیارد دلار که توسط هموطنانمان در جیب شرکت هایی همچون امارات، قطری و ترکیش ریخته شده است، به چرخه صنعت کشور بازگرداند و تنها با پوشش مسیرهای پر رفت و آمد ایرانیان همچون استرالیا، غرب اروپا و آمریکای شمالی بتواند حجم زیادی از پول خرید هواپیماهای خریداری شده دست اول را بازپرداخت کند.
4- ایران برای نوسازی ناوگان هوایی به 500 فروند هواپیما نیاز دارد تا بتواند سطح مطلوبی از نیاز این صنعت را پاسخ دهد. به همین منظور طبق اعلام مقامهای دولتی در مراحل بعدی خرید هواپیما توجه خاصی به بخش خصوصی خواهد شد. ایجاد شرکت لیزینگ برای تأمین 200 فروند هواپیما برای شرکتهای هواپیمایی خصوصی یکی از برنامههای وزارت راه و شهرسازی است تا بدنه خصوصی این صنعت نیز بتواند نوسازی و رشد قابل توجهی داشته باشد.
ضرورت اصلاحات در مدیریت
اگر ایران ایر بتواند از این امتیاز ویژهای که به آن اختصاص داده شده است، استفاده مناسب و مطلوب را ببرد، باید در کنار آن از دیگر شرکتهای بازرگانی فعال در این صنعت نیز حمایت کرد تا رشدی همه جانبه را در صنعت هوانوردی بازرگانی کشورمان شاهد باشیم.
فراموش نکنیم که خریداری هواپیما، قدم اول در بازسازی ساختاری و فنی صنعت هوانوردی کشور است و این امتیاز ویژهای که در اختیار ایران ایر قرار گرفته است اگر با تغییرات در ساختار سازمانی و مدیریتی این شرکت مهم کشور همراه باشد، میتوان به آینده هوانوردی بازرگانی در کشورمان، با دارا بودن موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی که متصل کننده شرق و غرب جهان و شاهراه اصلی جاده ابریشم است، امیدوار بود.
نظر شما