از این رو، طی 37 سال عمر با برکت انقلاب، آمریکا و همدستانش به طرق مختلف کوشیدهاند با پاره کردن این برگ زرین از کتاب تاریخ، دوباره دوران طلایی دست درازیها و جولانهایشان در خاورمیانه را احیا کنند و در این مسیر از هیچ کارشکنی و توطئهای علیه انقلاب و نظام اسلامی ما فروگذار نکردهاند.
لذا در گفتوگویی با کارشناسان گوشهای از دست و پا زدنهای آمریکا برای احیای قدرت در منطقه را به بحث و بررسی گذاشتهایم که نظر آنها را در ادامه میخوانید.
محمدرضا دهشیری، استادیار دانشكده روابط بينالملل وزارت امور خارجه درباره نقش انقلاب اسلامی ایران در تغییر موازنه قدرت در جهان و کاهش قدرت آمریکا در خاورمیانه میگوید: انقلاب اسلامی ایران در زمانی به وقوع پیوست که ساختار نظام بینالملل دوقطبی بود و تصمیمها از بالا به پایین توسط دو ابرقدرت شرق و غرب اتخاذ میشد، در چنین شرایطی انقلاب اسلامی با شعار نه شرقی و نه غربی به پیروزی رسید و موجب گشایش جبهه سوم در روابط بینالملل شد.
وی ادامه میدهد: این جبهه متشکل از کشورهای مستقلی است که به نفی سلطه کمونیسم و کاپیتالیسم میپردازند؛ بنابراین، انقلاب اسلامی ایران توانست فرآیندی را ایجاد کندکه امکان تاثیرگذاری ملتها از پایین به بالا را در جریانهای بینالمللی محقق سازد. از این رو، انقلاب توانست با تأثیر بر مسأله وحدت، به جهان اسلام هویت ببخشد.
دهشیری با بیان اینکه نگرش انقلاب اسلامی، نگرشی تمدنی است، اظهار میکند: از این رو، با نگاه همه جانبه به عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توانست نظم جدید و فارغ از سلطه قدرتهای استکباری را محقق کند.
انقلاب، اسلام را وارد معادلات بینالملل کرد
مولف «بازتاب مفهومي و نظري انقلاب اسلامي ايران در روابط بينالملل» درباره استراتژی آمریکا برای مقابله با کاهش قدرت خود در منطقه بیان میکند: آمریکا درصدد بر آمد با حمایت از رژیمهای محافظهکار عربِ منطقه از جمله عربستان سعودی عملا در جهان اسلام تفرقه بیندازد به گونهای که انقلاب اسلامی، شیعی قلمداد شده و ایران هراسی و شیعه هراسی در میان اعراب ترویج شود و اینچنین خاورمیانه بر واگراییِ قدرتهای منطقهای بویژه ایران و عربستان سعودی قرار گیرد. دهشیری میافزاید: آمریکا حتی از ابتدای پیروزی انقلاب کوشید از حرکتهای افراطگرا و بنیادگرا که موجب مشوش شدن چهره اسلام میشدند، حمایت کند؛ اقدامات آمریکا در تقویت بن لادن و گروههای سلفی جهادی با هزینه عربستان و تسلیحات پاکستان در منطقه، عملا برای افزایش شکاف در جهان اسلام است، حتی شکلگیری داعش در منطقه هم بدون موافقت و حمایت آمریکا ممکن نبود!
تکفیر؛ پاتک غرب به انقلاب ایران!
وی میافزاید: غرب با این ترفند کوشید تا مانع گرایش بیشتر مردم اروپا و آمریکا به اسلام شود و در عین حال پاتکی به نظریه انقلاب اسلامی یعنی اسلام منهای خشونت بزند، چراکه امام راحل انقلاب را مسالمت آمیز به پیروزی رساندند اما غرب درصدد است با ممزوج کردن اسلام و خشونت طلبی و طرح مسأله تروریسم، چهره اسلام را مخدوش کند.
دهشیری با اشاره به تداوم حرکت پویای انقلاب علیرغم همه کارشکنیها تاکید میکند: حقیقت پنهان نمیماند و جهانیان و خود غرب دریافتهاند با وجود تلاشها برای تخریب تشیع و انقلاب، اما امروز هم تشیع از اعتدال و رحمانیت بیشتری برخوردار است و هم انقلاب عامل ثبات و نظم در منطقه است و باید به عنوان بازیگری اجتناب ناپذیر در معادلات امنیتی منطقه مورد توجه قرار بگیرد.
مسؤولیت داعش مقابله با نفوذ ایران است
فواد ایزدی، درباره نقش انقلاب اسلامی در کاهش قدرت آمریکا در منطقه میگوید: حکومت شاه بعد از اسرائیل نزدیکترین حکومت به آمریکا در منطقه بود و نقش ژاندارم را در منطقه ایفا میکرد و کاملاً هماهنگ با سیاست خارجی ایالات متحده بود، حتی در راستای سیاستهای آمریکا نیروی نظامی به دیگر کشورها همچون عمان اعزام میکرد، اما انقلاب اسلامی ضربه بزرگی به آمریکا هم در منطقه هم در دیگر نقاط جهان زد، چراکه کمتر حکومتی در دنیا به نزدیکی نظام پهلوی به آمریکا بود و هماهنگ با غرب حرکت میکرد!
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با اشاره به حمایت آمریکا از گروههای تکفیری و تلاش برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی از این طریق اظهار میکند: آمریکاییها معتقدند برای رسیدن به اهداف خود در منطقه باید نوعی توازن بین ایران و عربستان ایجاد کنند، یعنی اگر ایران بخواهد قدرت بگیرد عربستان و نیروهای هماهنگ با آن قدرت نفوذ ایران را محدود کنند و از دیگر سو عربستان نیز نیاز به دشمنی بیرونی دارد و ایران باید ایفاگر این نقش باشد؛ برای همین گروههای تروریستی به عنوان
همپیمان با آمریکا، عربستان، رژیم صهیونیستی و ترکیه هستند و اینکه گروههای تکفیری به دولتهای سوریه و عراق فشار میآورند، در پی محدود کردن قدرت ایران هستند.
ایزدی با اشاره به نزدیکی دولتهای سوریه و عراق به ایران میافزاید: از این رو، کار امثال داعش محدود کردن قدرت این دولتها و به تبع آن ایران است و خود میگویند اگر داعش نبود نفوذ ایران از افغانستان تا دریای مدیترانه بود. در حقیقت مسؤولیت داعش مقابله با نفوذ ایران است و به همین دلیل آمریکا و عربستان و ترکیه و رژیم صهیونیستی از آن حمایت میکنند.
بهانههایی برای کنترل سیاست داخلی و خارجی
مؤلف «دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران» با بیان اینکه آمریکا برای احیای قدرت خود در منطقه راهکارهای میانمدت و بلندمدت را در پیش گرفته است، تصریح میکند: در میان مدت میخواهند اهرمهای قدرت ایران را بگیرند، برای مثال در حوزه هستهای مانع تراشی میکنند یا در رابطه با نفوذ منطقهای ایران درصدد هستند با استفاده از اهرم عربستان، از این نفوذ بکاهند و نیز توانمندیهای موشکی ما را با بالا بردن چماق تحریم محدود کنند.
بنابر گفته وی سیاست تحریم آنها جواب نداده است، پس میکوشند از طرقی همچون فروش هواپیما که به نفع خودشان است طعم شیرینِ در تحریم نبودن را به کام مردم ایران بچشانند و بعد تهدید کنند که اگر سیاستهای داخلی و خارجی ایران هماهنگ عمل نکند، تحریمها و فشارها مجدداً اعمال میشود.
آنها درصددند به بهانه حقوق بشر سیاست داخلی ایران و به بهانه مبارزه با تروریسم، سیاست خارجی ما را کنترل و مدیریت کنند.
ایزدی تاکید میکند: هدف بلندمدت آمریکا تغییر نظام و حکومت ایران است، اینکه اوباما میگوید ما در ایران در پی تغییر هستیم منظورش تغییر حکومت است و برای این هدف بودجه و برنامه تامین میکنند.
وی خاطرنشان میکند: باید توجه داشته باشیم هدف آمریکا براندازی نظام است، همانطور که در سال 1332 کودتا کردند، از این رو، نباید برخی فکر کنند آمریکا درصدد دوستی با ما است.
باید توجه داشت دستاوردهای 37 ساله انقلاب به آسانی به دست نیامده بلکه برای اینها هزینههای بسیار شده است، پس نباید نسبت به حراست از این دستاوردها بیدقتی شود و نباید از سابقه طرف مقابل، حرفها و سیاستهای گذشته و امروزش غفلت کنیم که اگر این دقت باشد طرف مقابل به هدفش نمیرسد. بنابراین، میزان موفقیت آمریکا به نوع رفتار ما بستگی دارد.
نظر شما