خانمی حدود 35 ساله وارد میشود. اضطراب و استرس از حرکات و رفتارش سر ریز شده است و بعد از سلام، مردد است که روی کدامیک از مبلها بنشیند.
خودش را روی اولین مبل میاندازد و به صورت آماده باش سر مبل مینشیند و تکیه نمیدهد. قبل از اینکه بتوانم جملهای را برای برقراری ارتباط بیان کنم، میزند زیر گریه و هقهق کنان و بریدهبریده میگوید: «به من کمک کنید. زندگیام دارد از دست میرود.»
سکوت میکنم و اجازه میدهم خودش را تخلیه کند. مشخص میشود هفته قبل به اصرار یکی از دوستانش نزد فالگیر میرود و ماجرا از همان جا آغاز میشود. هر چند بارها اعلام میکند که اصلاً اعتقادی به فال و فالگیری ندارد، اما برای تفنن با دوستش مراجعه کرده است. خانم فالگیر طی 20 دقیقه و با دریافت مبلغ 150هزار تومان به ایشان میگوید که شوهرش یک رابطه پنهانی دارد. میگوید با وجودی که در زندگی ده سالهمان تا کنون هیچ شک و بیاعتمادی به شوهرش نداشته و شوهر نیز همیشه وفادار بوده است، اما حرفهای خانم فالگیر رهایش نمیکند و از همان روز شروع میکند به کنترل و تعقیب همسرش و البته که هیچ چیزی دستگیرش نمیشود اما چون خانم فالگیر میگوید شوهر هوشمندانه رفتار میکند، بنابراین نتیجه میگیرد که حتماً رابطهای هست، اما شوهر ردی به جا نمیگذارد و از همان لحظه اول کابوسهای شبانه و روزانه رهایش نمیکند و رابطهاش با همسرش روز به روز خرابتر میشود و حالا آماده تا مشاور بگوید که چکار کند.
از این دست مراجعان کم نیستند که یک فالگیر با حرفهای کاسبکارانه خودش زندگیشان را به تباهی میکشاند.
متأسفانه پدیده فال و فالگیری در کشور در حال افزایش است و نه تنها افراد عامه که در برخی از موارد افراد تحصیل کرده نیز درگیر این ماجرا میشوند.
از نگاه تحلیل رفتار متقابل، فال گرفتن نشانهای از عدم بلوغ است. وقتی حالت الگوی کودک در شخصی غالب باشد، سعی میکند از اندیشهاش کمک نگیرد و مسؤولیت انتخابهایش را به شخص دیگری واگذار کند. از منظر روانکاوی، فال گرفتن مجموعهای از مکانیسمهای دفاعی است. در برخی موارد شخصی که نزد فالگیر میرود، منبع کنترل بیرونی دارد. از نگاه شناختگراها، فالگیری نوعی خطای فکری و انحراف از واقعیت است. شاید بتوان در کل اینچنین گفت شخصی که به فالگیر مراجعه میکند از مسؤولیتپذیری پایین، واقعیتسنجی کم، اعتماد به نفس پایین، قدرت تصمیمگیری حداقلی و ناتوانایی مهارت حال مسأله برخوردار است و میخواهد احساس ترس و ناامنی خودش را با تکیه بر خرافه و خرافات تسکین دهد.
شکی نیست که فال و فالگیری جزو خرافات است و با وجود پیشرفت علوم در همه زمینهها، تکیه کردن به مشتی وهم و خیال سودجویانه فردی به نام فالگیر، نه تنها مشکلی از مشکلات را حل نخواهد کرد که در بسیاری از موارد فرد مراجعه کننده به مراجعات مکرر اعتیاد پیدا میکند و روز به روز بر دامنه و گستره مشکلاتش افزوده خواهد شد.
نظر شما