به گزارش قدس آنلاین، به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت زهرا (س) با سیدمرتضی حسینی شاه ترابی، پژوهشگر تاریخ و سیره پژوه و استاد مدعو گروه تاریخ اسلام جامعه المصطفی (ص) العالمیه، در خصوص بینش سیاسی این بانوی بزرگوار (س) به گفت و گو نشسته ایم؛ مشروح گفت و گوی ما را با استاد مدعو گروه تاریخ مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) در ذیل می خوانید:
جناب حسینی شاه ترابی! با توجه به ویژگی و شرایط خاص سیاسی و اجتماعی دوران حیات حضرت زهرا (س) به ویژه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، بینش سیاسی اجتماعی آن حضرت (س) را چگونه می توان تبیین کرد؟
بینش سیاسی حضرت فاطمه(س) که مجموعه ای از آگاهی های آن حضرت (س) درباره ی وضعیت و مسائل و شخصیت های سیاسی جامعه ی اسلامی بود، برخاسته از شناخت ارزش های اسلامی و مبتنی بر باورهای خلل ناپذیر و دینی ایشان بود؛ شناختی که از فراگیری درست آموزه های دینی و همراهی با پیامبر خدا(ص) حاصل شده بود و باورهایی که تعقل و اندیشه ورزی، سیره ی رسول الله(ص) و آموزه های وحی، معیار و میزان سنجش صحت آنها بود.
برای فهم بهتر این بینش باید زندگانی سیاسی آن حضرت(س) را به دو دوره ی اصلی تقسیم کنیم: دوران نبوت پیامبر(ص) و دوران امامت امام علی(ع).
حضرت فاطمه(س) بینش سیاسی خودشان را گام به گام همراه با دریافت آموزه های الهی از بنیانگذار دین اسلام و رهبر جامعه ی اسلامی، شکل دادند و بر مبنای همین بینش به اطاعت و فرمانبرداری از آن حضرت(ص) در مراحل مختلف هدایتگری جامعه اسلامی پرداخت.
علامه مجلسی در بحارالانوار از امام باقر(ع) نقل می کند که در یکی از جنگ های عصر پیامبر(ص) سهمی از غنایم جنگی به امیرالمومنین علی(ع) رسید و حضرت علی(ع) این سهم را به فاطمه زهرا(س) بخشیدند. حضرت فاطمه(س) با این سهم دو دستبند نقره و یک پرده از بازار خریدند، دستبندها را به دست انداختند و پرده را بر در خانه نصب کردند.
پيامبر خدا(ص) كه قبل از اين ماجرا در سفر بود، موقع بازگشت وارد مسجد شد و مثل هميشه كه هنگام مراجعت از سفر ابتدا به حجره ی حضرت فاطمه(س) مي رفت، به طرف خانه ي او رفت. فاطمه(س) كه از بازگشت پیامبر(ص) باخبر شده بود، با خوشحالی هر چه بیشتر و با شور و شعف بسيار از آن حضرت(ص) استقبال کردند؛ اما پيامبر(ص) به مجرّد اينكه دستبندهاي نقره را در دست فاطمه(س) و پرده را آویزان در چارچوب بر ديدند، برگشتند.
حضرت فاطمه(س) از این واکنش پیامبر(ص) اشكبار و اندوهناك شدند و به دنبال یافتن علت برآمدند، سپس حسنين(ع) را طلب کردند، پرده را از سردر خانه پايين كشيدند و دستبندها را از دستش درآوردند و يكی از دستبندها را به يكي از آن دو و دستبند ديگر را همراه با پرده به ديگری دادند تا همراه با سلام و ارادت فاطمه(س) محضر پیغمبر خدا(ص) تقدیم کنند.
حسنين(ع) خردسال هم نزد پيامبر(ص) رفتند و سفارش مادر را به جاي آوردند و امانت را به پيامبر(ص) رساندند. پيامبر(ص) هردو را در آغوش كشيد و بوسيد و بر زانوي خودش نشاند و سپس امر كرد: دو دستبند نقره را بشكنند و بعد از شكستن و تكهتكه كردن، بين مهاجران مسلماني كه بي سرپناه و بي بضاعت بودند و به نام اهل صفّه، مشهور شده بودند، تقسيم كنند. پرده را هم به كساني كه برهنه بودند و لباسي نداشتند، بخشيد و فرمود: «خدا فاطمه(س) را رحمت كند و در برابر اين پرده بر او از لباس هاي بهشتي بپوشاند و در مقابل اين دو دستبند از زينت هاي بهشت عطاكند».
اگر خوب و دقیق به این کنش پیامبر(ص) و واکنش فاطمه(س) دقت کنیم، می توان یک بینش سیاسی برجسته را در واکنش حضرت زهرا(س) مشاهده کنیم.
حضرت فاطمه(س) به عنوان همسر علی بن ابی طالب(ع) از سهم غنایمی که به او تعلق یافته و حق اوست، برای خود و خانه اش زینت آلاتی تهیه می کند، اما پیامبر(ص) وقتی این زینت آلات را مشاهده می کنند، با توجه به فقر و تنگدستی حاکم در بین مهاجران مسلمان و اهل صفه این زیور آلات را در شان و جایگاه او نمی بینند و او هم پس از پی بردن به این نگاه پیامبر(ص) خواسته ی رهبر جامعه ی اسلامی را بر خواسته و میل شخصی خودش ترجیح می دهد و آنها را درحالی که هیچ شک و شبهه ای در حلال بودنشان نیست، به پیامبر(ص) هدیه می دهد تا در بین نیازمندان و تنگدستان تقسیم کند.
این از خودگذشتگی از یک بینش سیاسی عمیق ناشی می شود، بینشی برخاسته از شناخت ارزش پیروی از رهبری جامعه اسلامی و مبتنی بر باور به رافت و دلسوزی پیامبر(ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامی نسبت به آحاد مسلمانان.
بینش سیاسی حضرت فاطمه(س) در دوران امامت امام علی(ع) ریشه در زندگی و همراهی او با پیامبر(ص) داشت. به این معنا که در همراهی با پیامبر(ص) و پیروی و فرمانبرداری از او به شناخت درستی از وضعیت، مسائل و شخصیت های سیاسی جامعه اسلامی رسیده بود و انتخاب ها و کنش ها و واکنش های سیاسی- اجتماعی او در دوران امامت علی بن ابی طالب (ع) از همین شناخت برمی خاست.
حضرت فاطمه(س) چگونه از این بینش برای انتخاب صحیح و تشخیص حق از باطل و سره از ناسره استفاده کردند؟
گاهی بین «بینش» و «کنش و واکنش» فاصله است؛ ممکن است کسی «بینش سیاسی» داشته باشد، ولی «کنش و واکنش سیاسی» سازگار و برخاسته از «بینش سیاسی» اش را نداشته باشد. گاهی هم ممکن است کنش و واکنش های سیاسی بدون بینش باشند! انتخاب صحیح مبتنی بر داشتن بینش صحیح و تصمیم بر داشتن کنش مناسب و صحیح است. حضرت فاطمه(س) بینش سیاسی درستی از جامعه خودش داشتند، به خصوص جامعه دوران امامت امام علی(ع) و جریان های سیاسی آن روز را به خوبی می شناختند و می دانستند که مسائل سیاسی جامعه اسلامی در دست چهار گروه است: گروه ابی بکر به همراهی عمر بن خطاب، ابي عبيده ی جرّاح و همسر پیامبر (ص) و طرفداران آنها؛ گروه انصار به رهبری سعد بن عباده و متشکّل از دو قبيله اوس و خزرج؛ گروه بنی هاشم به رهبری علی بن ابی طالب(ص)؛ و گروه طلقا به رهبری ابی سفيان.
آن بانو می دانستند که حق با علی بن ابی طالب(ع) است و رهبری جامعه ی اسلامی و جانشینی پیامبر(ص) باید به او برسد، اما دیگران این حق را نادیده گرفته اند و سعی در کنار زدن او دارند، ولی به دانستن بسنده نکردند و انتخاب موضع گیری های سیاسی لازم و سازگار با این بینش را هم در پیش گرفتند، حتی تلاش کردند تا گروه انصار را به یاری امام علی(ع) آورند. در واقع، بینش سیاسی درست را مبنای کنش ها و واکنش های سیاسی خودش قرار دادند و حقیقت را فدای منفعت سنجی ها و انتخاب های نادرست نکردند.
با توجه به شرایط جامعه، ایشان چگونه اصلح را شناختند و چه معیارهایی برای شناخت داشتند؟ آیا این معیارها برای امروز هم کاربرد دارد؟
توجه داشته باشیم در مذهب شیعه و بنابر باورهای شیعه دوازده امامی انتخاب امیرمومنان امام علی(ع) به عنوان رهبر و پیشوای جامعه اسلامی انتخاب اصلح نبود، انتخاب صالح بود؛ یعنی کسانی که همطراز با امیرالمومنین(ع) و واجد شرایط رهبری باشند در جامعه نبودند؛ پیامبر(ص) چند گزینه یا گزینه های متعدد را برای جانشینی معرفی نکرده بودند که حضرت فاطمه(س) بخواهد از بین آنها اصلح را بشناسد و انتخاب کند. معرفی پیامبر(ص) معرفی انحصاری در شخص علی بن ابی طالب(ع) بود. براین اساس، حضرت فاطمه(س) با تمام وجود از آن حضرت(ع) دفاع کرد. بله، طبیعی است که می توان تصور کرد اگر گزینه های چندگانه ای هم می بود، فاطمه(س) حتما اصلح را انتخاب می کرد و البته معیار شناخت برای آن حضرت(س) هم سیره ی نبوی، توصیه های پیامبر(ص) نسبت به حضرت علی(ع) و پایبندی امیرالمومنین(ع) به سیره نبوی و آموزه های وحی بود.
شبستان
انتهای خبر/
نظر شما