انتخابات

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی برخی از شخصیت‎ها که عظمت روح و مدیریت عالی شهید آیت‏ الله بهشتی را تاب نیاوردند، شروع به جوسازی علیه ایشان کردند. یکی از این افراد که حسادت او را از استادی اخلاق به نوکری صدام در بغداد کشاند، شیخ علی تهرانی بود.

 آمریکایی‏ ها شهید بهشتی را نفوذ ناپذیر می‏ دانند

تهرانی اسفندماه 1358 در مصاحبه ‏ای به نقل از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، مدعی شده بود که اسنادی در لانه جاسوسی در باره برخی بزرگان وجود دارد که منتشر نشده است!
همگان می‎دانستند که مخاطب ادعای تهرانی، آیت‏ الله بهشتی است. از این رو بود که دو تن از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در پاسخ به این سؤال که شایع شده درباره برخی افراد مهم اسناد منتشرنشده‏ای وجود دارد، گفتند: این فقط یک شایعه است و صحت ندارد.(1)

 نمی‎توانیم در او نفوذ کنیم
شهید آیت‏ الله بهشتی بهمن 1358 در این باره می‎گوید: «البته من گفته‏ام این اسناد ادعایی را بیاورند ببینم. ولی به من گفته‎اند که در برخی اسنادی که به دست آمده، از عمّال آمریکا دو مطلب هست. یکی اینکه درباره خود من بوده که او یک آدم نفوذناپذیری است. یکی درباره حزب جمهوری اسلامی بوده که ما هرقدر کوشیدیم در این حزب نفوذ کنیم از یک راهی میسر نشده است. من امیدوارم که اگر این مطالب در اسناد موجود در سفارت آمریکا هست، دانشجویان عزیز ما این اسناد مثبت را هم منتشر کنند تا محیط اجتماعی محیط تزلزل و سوء‎ظن نباشد».
آیت‏الله بهشتی ادامه می‎دهند: «البته این اسناد باشد یا نباشد ما که نمی‎خواهیم خودمان یا حزب را از زبان دیگران بشناسیم، ما خودمان خودمان را می‎شناسیم. ما می‏دانیم که نفوذناپذیر هستیم. ما می‎دانیم که سعی کرده‏ابم حزب هم نفوذناپذیر باشد».(2)

 آیا این دیدار انجام شده است؟
درباره دیدار ژنرال هایزر آمریکایی که به دنبال کودتا برای حفظ شاه در روزهای پرالتهاب بهمن 57 بود نیز بسیار گفته می‎شود. هایزر از بدو ورودش به تهران جلساتش را با مقامات دولت پهلوی آغاز می‌کند. وی جلسات پرتعداد خود با فرماندهان رژیم سلطنتی را ادامه می‌دهد. اما در یکی از این جلسات، پیشنهاد عجیبی به فرماندهان شاه می‌دهد؛ «ملاقات با بازرگان و بهشتی».
در این میان، دیدار با آیت‌الله بهشتی یکی از مبهم‌ترین این دیدارهاست که نه‎تنها در خاطرات هایزر بلکه از سوی خود آیت‌الله نقل نشده است. دو سؤال در ذهن تاریخ باقی می‌ماند: آیا اساساً این دیدار انجام شده؟ و در این دیدار چه مسایلی مطرح شده است؟
حسن شیخ‌الاسلام، یکی از دانشجویان پیرو خط امام و عضو کمیته بازیابی اسناد لانه جاسوسی، 33 سال پس از این واقعه می‏گوید: «این ملاقات با دستور امام (ره) انجام شده بود. ژنرال هایزر که آمریکایی‌ها وی را برای ارزیابی نهایی در رابطه با انقلاب اسلامی به ایران فرستاده بودند، خواستار ملاقات با یکی از انقلابیون بود که امام (ره) به دلیل توانایی، قدرت و تسلط شهید بهشتی، ایشان را مأمور این ملاقات ‌کردند و یکی از مهم‎ترین اتفاقات تاریخ انقلاب نیز همین بود که شهید بهشتی ‌توانست هایزر را قانع کند که پشتیبانی آمریکا از رژیم شاه، بختیار و دخالت نظامی سرنوشت انقلاب را عوض نمی‌کند».

 اعتراف آخرین کاردار آمریکا؛ بهشتی اعتماد به نفس فوق‎العاده‏ای داشت
بروس لینگن، آخرین کاردار سفارت آمریکا در ایران که در روز 26 خرداد 1358 وارد تهران شده بود، سال‌ها بعد از اتمام مأموریتش و در سال 1993، خاطرات خود درباره شرایط آن روز و نیاز به مذاکره با مقامات حکومت جدید ایران را بیان می‌کند.
وی که در دوران حضور چند ماهه‌اش تلاش می‌کرد تا با مقامات دولت موقت ارتباط برقرار کند، در روز 7 آبان 1358 یعنی حدود یک هفته پیش از تسخیر سفارت آمریکا و در اوج احساسات ضد آمریکایی ملت ایران، به همراه هنری پرشت، افسر اطلاعاتی و مسؤول وقت میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا، به دیدار آیت‌الله بهشتی می‌رود.
در سندی که بعدها از سفارت تسخیرشده آمریکا به دست می‌آید، جزئیات این ملاقات از زبان لینگن بیان می‌شود.
در سندی که افسر مسؤول تنظیم، بالای آن عنوان‌های «محرمانه» و «تمام متن محرمانه است» را به کار برده، از زبان لینگن آمده است: «بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی می‌باشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس این گفت‌وگو قضاوت کرد، از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتماد به نفس فوق‌العاده و به‏طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت می‌کند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود.
به نظر می‌رسید که او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران.
ایران انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود ولی به هیچ‌ وجه به آمریکا وابسته نخواهد بود».
سند این ملاقات نیز مانند دیگر اسناد در داخل سفارت آمریکا نگهداری می‌شد و احتمالاًحدود یک هفته بعد سندی رشته‌رشته‏شده به دست دانشجویان می‌افتد؛ سندی که اطلاع برخی چهره‌های خاص از آن، دشمنی‌ها نسبت به شهید بهشتی را آشکارتر از پیش می‌کند.

 علت این دشمنی چه بود؟
اما ظاهراً سند مذاکره لینگن با شهید بهشتی با دخالت و اعمال نفوذ موسوی خوئینی‏ها به‏گونه‌ای دیگر و با تحریف منتشر می‌شود. انتشار همین سند موجی از هجمه، تهمت و توهین را متوجه آیت‌الله بهشتی می‌کند.
مرحوم احمد قدیریان، از همراهان شهید بهشتی، درباره نظر ایشان نسبت به موسوی خوئینی‌ها می‌گوید: «آقای بهشتی بسیار [به خوئینی‏ها] بدبین بود؛ می‌گفت این آدم بسیار خطرناک است؛ این آدم می‌رود در مسجد جوستان تفسیر می‌کند اما تفسیر به رأی می‌کند؛ مراقب باشید جوان‌ها گرایش به این فرد نداشته باشند».
نگاه شهید بهشتی نسبت به موسوی خوئینی‌ها و تفسیرهای وی از قرآن در مسجد جوستان که افرادی نظیر گودرزی (سرکرده گروه فرقان و قاتل شهید مطهری) پای ثابتش بودند، سبب شد تا در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و کشف سند مذاکره شهید بهشتی با مقامات آمریکایی، نهایت استفاده برای تخریب آن شهید در دستور کار قرار گیرد.(3)

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.