اجلاس با همه چالشها و اعتراضاتی که به سبب دعوت یکطرفه از طالبان و نادیده گرفتن مسائل جامعه مدنی و زنان و دختران در پی داشت، در نهایت این باور را تقویت کرد که تعامل هر چه بیشتر میان امارت اسلامی طالبان و نظام بینالملل احتمالاً بهترین و شاید هم تنها گزینهای است که میتواند روند تحولات این کشور و ارتباطات آن با جامعه جهانی را در مسیر درست قرار دهد.
بدین ترتیب نشست دوحه ۳ در حالی بستر این تعاملات گستردهتر را مهیا میکرد که هر یک از طرفها با نیات و اهداف خاصی پا به این نشست گذاشته بودند. طالبان سه هدف عمده را پیگیری میکرد.
در وهله نخست، تلاش برای شناسایی رسمی از سوی جامعه جهانی مهمترین اولویت آنها برای برقراری چنین تعاملی تلقی میشد. با توجه به اینکه آنها پیش از این تجربه پنج سال حکمرانی بدون شناسایی رسمی را داشتند؛ هدف اصلی آنها از مشارکت در نشست دوحه این بود خود را در نقش یک بازیگر مسئول و پایبند به قوانین بینالمللی نشان داده و تصویر تیره و تار گذشته را از اذهان عمومی پاک کنند.
اما در وهله دوم، طالبان به دنبال معرفی و ارائه دستاوردها و پیشرفتهای حکومتداری سه ساله خود در زمینههایی چون امنیت، اقتصاد و مبارزه با مواد مخدر به جهانیان بودند. نتایج و انعکاس بینالمللی نشست دوحه ۳ نشان میدهد آنها تا حد قابل ملاحظهای در این امر موفق بودند.
در نهایت طالبان با حضور خود در دوحه، به دنبال ارسال این پیام بودند که جامعه جهانی باید میان آنچه آنها از مسائل داخلی افغانستان میدانند (مواردی مانند کار و آموزش زنان و دختران) و مشارکت افغانستان در عرصههای بینالمللی تمیز و تفکیک قائل شوند.
در این شرایط، سازمان ملل و جامعه جهانی نیز با دعوت از طالبان در نشست دوحه ۳ اهداف و مقاصد خاص خود را دنبال میکرد؛ گام برداشتن در مسیر مسئولیتپذیری حکومت طالبان در برابر نظام بینالملل و قواعد آن، زمینهسازی برای ایجاد شکاف درون امارت اسلامی طالبان در راستای تقویت مواضع جناحهای میانهرو در مباحثی چون حقوق بشری و زنان و سرانجام آسانی شرایط برای بازگشت عوامل سیاسی خارجی و همچنین نهادها و سازمانهای بینالمللی بهویژه در حوزه خدماتی و امدادرسانی به افغانستان.
اکنون که نشست دوحه ۳ به پایان رسیده، جای آن دارد این پرسش مهم مطرح شود که کدامیک از طرفها در دستیابی به اهداف و مقاصد خود از این مشارکت توفیق بیشتری یافتهاند؟ اینکه مذاکرات پشت درهای بسته انجام گرفته و اطلاعات رسمی و مطمئنی از جریان مذاکرات به بیرون درز نکرده کار سنجش و قضاوت را دشوار میکند.
اظهارات طرفها در این مورد نیز چندان گرهگشا نیست، چرا که در حالی که معاون دبیرکل و مسئول برگزاری اجلاس از طرح مسائل مرتبط با زنان و دختران در نشست میگوید؛ ذبیحالله مجاهد از موفقیت نشست و برگزاری آن بر اساس برنامههای موردنظر طالبان خبر میدهد. در هر حال نکته روشن ماجرا این است با برگزاری نشست دوحه ۳، دوئل میان طالبان و جامعه جهانی صرفاً در نقطه آغاز خود قرار دارد و مسیری طولانی و پر پیچ و خم در انتظار آن خواهد بود.
نظر شما