البته این مهم حتی برای دستگاههای اجرایی نیز به عنوان یک اصل در موفقیت آن ها به شمار خواهد آمد چرا که ساختار سازمانی می تواند رفتار سازمانی و مأموریت های سازمان را بخوبی تبیین کند. در غیر اینصورت مأموریت ها به صورتی اجرا خواهند شد که از آن ها پویایی، تحول و نوآوری تراوش نخواهد کرد. بررسی ساختار دانشگاهها و موسسات آمورشی و پژوهشی ایران نشان می دهد که تقریباً همه آن ها از یک ساختار عمومی و مشابه تبعیت می کند. عناوینی همچون معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی، معاون پژوهش و فناوری، معاون اداری و مالی، معاون دانشجویی و فرهنگی و ادارات کل و مدیریت ها و دفاتر تابعه آن ها در تقریباً همه دانشگاه های کشور از جمله مهمترین عناوین مسوولیتی دانشگاهها و حتی مراکز پژوهشی است که به عنوان اعضای هیأت رئیسه این مراکز سکان تصمیم گیری، سیاست گذاری، مدیریت و امور اجرایی این مراکز را عهده دار هستند همین ساختار اداری حتی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که فعالیت ستادی دارد، نیز در حال اجراست. به همین دلیلعلی رغم وجود هیأت امنای مستقل در هر کدام مراکز آموزشی و پژوهشی از ساختار وزارت علوم تأثیر مستقیم پذیرفته اند. به اندکی تامل می توان تاثیر این ساختار نامتناسب را در رفتار سازمانی دانشگاهها به وضوح مشاهده کرد. بخشنامه ها و آیین نامه ها تقریباً بر اساس همین ساختار تهیه می شوند و بر همین اساس ابلاغ، پیگیری و عمل می شوند.حتی در وزارت علوم ادغام معاونت پژوهشی و فناوری یکی از اشتباهات بزرگی بود که همواره پس از این ادغام وزن بخش پژوهشی بیشتر از فناوری بوده است و همین سیاست های نادرست کشور را به جای توجه به نیازهای داخلی به دنبال تولید مقاله تشویق می کند. اقتصاد مقاومتی وقتی شکوفا خواهد شد که ما نیازهای دخلی را با تکیه بر دانش خود بسازیم نه اینکه فقط مقاله تولید کنیم و برای تشویق استادان و دانشجویان به شکوفایی بخش صنعت و استقلال صنعتی و فنی باید جایگاه ساختاری مناسبی را در مراکز علمی کشور تدارک دید. جای معاونت ارتباط با صنعت در دانشگاههای صنعتی بسیار خالیست. نبود جایگاه ساختاری مناسب در روابط بین الملل در بسیاری از دانشگاهها عملاً این بخش از دانشگاه را تعطیل کرده و همین عامل سبب شده تا علی رغم امکانات آموزشی مناسب در ایران، دانشگاههای کشور موفق به جذب دانشجویان خارجی نشوند. حتی در مراکز پژوهشی کشور نیز به دلیل نبود جایگاه ساختاری مناسب برای روابط بین الملل علی رغم امکانات مناسب پژوهشی هنوز در جذب استادان خارجی برای گذراندن فرصت های مطالعاتی کارنامه مطلوبی نداریم. بیشتر این کاستی ها به دلیل ساختار غیر متوازن این مراکز میباشد. به عنوان مثال وقتی حوزه ارتباط با صنعت در حد یک اداره معمولی در ساختار دیده شود مدیر آن اداره هم در همان حد انتخاب خواهد شد و در همان حد اختیار خواهد داشت و قطعاً این جایگاه نخواهد توانست یک دانشگاه و مجموعه علمی را به صنعت کشور پیوند دهد. سایر موارد هم مدیران قوی و با تجربه ، مسوولیت هایی که در ساختار اداری جایگاه مناسبی ندارند را نخواهند پذیرفت و طبعاً به وسیله افراد ضعیف یا باسابقه مدیریتی غیر مرتبط اداره خواهد شد که نتیجه همان خواهد شد که امروز می بینیم.
نظر شما