یکی از شبکههاییکه بیصدا و بیدلیل تعطیل، و بیتوضیح راهاندازی شد، شبکه «شما» است که قرار بود پنجرهای باشد به تولیدات استانها و ارایه آنها در شبکههای سراسری. تعطیلی این شبکه در دوران مدیریت سرافراز باعث بیکاری گروه زیادی از نیروهای مرتبط با سازمان شد که اعتراضهای مکرر و نامههای سرگشاده آنها علیه مدیر وقت سازمان باعث حاشیههای زیادی گردید. در این رفتوآمد شبکهها به تنها چیزیکه توجه نشد، مخاطب و جایگاه او بود، گویی تنها چیزیکه در این بود و نبودها اهمیتی ندارد، خود مخاطب است.
رفتوآمد شبکهها قربانی سلیقههای مدیران
اما برخی از مدیران، تأسیس این شبکهها را در زمان خودشان کاری عبث دانستند و برخی از راهاندازی دوباره آنها ابراز خوشحالی کردند. مهندس ضرغامی از آندسته مدیرانی بود که به تعدد شبکهها اعتقاد داشت و در زمان مدیریت او بهخصوص پس از تغییر سیستم پخش تلویزیون به دیجیال، شبکههای زیادی با تعریفهای مختلف و البته گاه بسیار شبیههم متولد شدند؛ شبکههاییکه بهگفته وی قرار بود موضوعات و زمینههای مغفولمانده این سالها را پوشش بدهند و برای تمامی ذایقهها و نیازها خوراک داشته باشند، ولی در عمل اینگونه نبودند.
اما محمد سرافراز بهمحض رویکارآمدن کمر به تعطیلی چند شبکه مهم از جمله شبکه شما بست؛ چون معتقد بود افزایش کمی شبکهها سیاستی اشتباه است، سیاستیکه چیزی جز افزایش بدهیها و کاهش کیفیت برنامهها به ارمغان نیاورده است. برای همین تعدادی از شبکههای مدیر پیشین را تعطیل، و کارمندانش را به شبکههای دیگر فرستاد یا خانهنشین کرد.
انحلال شبکه تماشا و بازار و جایگزینی شبکه اقتصاد بهجای شبکه تهران و انتقال شبکه تهران به شبکه HD از اقدامات این مدیر برونمرزی بود، اما عبدالعلی علیعسگری رئیس جدید صداوسیما بهمحض ورود، شبکههای تعطیلشده را برگرداند، چون معتقد بود افزایش این شبکهها کار مفیدی است. و این رفتوآمدها انجام شده، بدون اینکه هیچیک از مدیران جدید و قدیم پاسخگوی آنها باشند. اگر واقعاً انحلال این شبکهها کار درستی بود، چرا از این تصمیم برگشتند و اگر این کار نادرست بود، چرا کسی مدیران پیشین را بهخاطر بیکارکردن جمع زیادی از نیروهای سازمان بازخواست نکرد؟
سیاستهای مدیریتی بر ما پوشیده است
علی آزادان تهیهکننده تلویزیون، رفتوآمد شبکهها را «سیاستهای مدیریتی» توصیف میکند و میگوید: کاش درباره دلیل این رفتوآمدها و سیاستهایشان برای تعطیلی یا بهقولی احیای دوباره شبکهها، از مسؤولان صداوسیما میپرسیدید؛ چون یک مدیر میآید و میگوید وجود شبکههای متعدد خوب است، یکی میآید و میگوید وجود این شبکههای زیاد بهضرر صداوسیماست، و سیاست درستی هم پشت آنها وجود ندارد. البته هرکدام از این مدیران حتماً برای تصمیماتیکه در زمان خودشان برای تأسیس یا تعطیلی شبکهها گرفتهاند، دلایل خاصی داشتهاند.
این تهیهکننده تلویزیون بهصورت خاص به شبکه «شما» اشاره میکند و میافزاید: کشور ما بهعنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه که دارای قومیتها و زبانهای مختلف و متنوعی است، باید شبکههای زیادی داشته باشد که بتواند این تنوع را بازتاب دهد. تأسیس و راهاندازی شبکه «شما» هم بر همین نگاه استوار بود و این شبکه میتوانست دریچهای باشد به تولیدات شبکههای مختلف که از طریق آن برای همه کشور، این تولیدات ارایه شود.
وی ادامه میدهد: یکی از دلایلیکه به یکباره این شبکه با تمام تواناییها و الزاماتیکه برای راه اندازیاش وجود داشت تعطیل شد، میتواند مسایل مالی بوده باشد که در اینمدت گریبانگیر سازمان شده بود، ولی مدیران جدید لزوم وجود این شبکه را در میان دیگر شبکهها احساس کردهاند و به همین دلیل این شبکه دوباره بعد از چندماه احیا شده است.
این تهیهکننده در پاسخ به اینکه آیا احیای دوباره شبکههای تعطیلشده بهمعنای این است که سازمان بهلحاظ مالی غنی شده است، میگوید: من این را نمیدانم، ولی به هرجهت این سیاست مدیرانی است که آمدهاند و رفتهاند؛ یکی به بزرگکردن تلویزیون و دیگری به کوچککردن سازمان اعتقاد داشتهاند و اینکه چرا و چگونه، دیگر جزو سیاستهای پشتپرده مدیران است که بر ما پوشیده است.
بازیهای مدیریتی
فریبا توکلی تهیهکننده دیگری است که معتقد است در این رفتوآمدها حتماً «خیری» وجود دارد. وی میگوید: نمیدانم شاید اینکه به یکباره تصمیم گرفته میشود فلان شبکه باشد یا نه، این است که تعریف آقایان از آن شبکهها با کارکردشان خیلی متفاوت بوده است.
وی در توضیح این مطلب میگوید: مدیران در ابتدا فکر میکردهاند که این شبکهها با توجه به تعریفیکه دارند، میتوانند برای مخاطبان مفید باشد، ولی وقتی وارد گود شدند دیدند عملاً اینگونه نشده و برنامهریزیهایشان درست از کار درنیامده و خواستههایشان تأمین نشده است، پس تصمیم گرفتند شبکه را تعطیل کنند.
توکلی اضافه میکند: برخی شبکهها با این نیت که تخصصی باشند راهاندازی میشوند، ولی در درازمدت برخورد عمومی با آنها میشود و چون بازخورد خوبی ندارند و تقریباً به محلی برای تکرار برنامههای شبکههای دیگر تبدیل میشوند، تصمیم گرفته میشود تعطیل شوند و زمانیکه مدیران قبلی میروند و مدیران جدید میآیند، تصور میکنند تفکرات و تصمیمات قبلی اشتباه بوده و میگویند دوباره شبکه را راهاندازی کنیم، شاید ما بتوانیم بهتر از آنها شبکه را اداره کنیم و این داستان ادامه پیدا میکند. به هرجهت من فکر میکنم تأسیس و تعطیلی این شبکهها یکجور آزمون و خطاست که مدیران آن را اجرا میکنند، حالا ممکن است این آزمون و خطاها جواب بدهد یا نه.
نظر شما