تحولات منطقه

۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۱
کد خبر: ۴۶۴۷۷۹

کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: رقابت استراتژیک بین ایران و عربستان اکنون به مخاصمه استراتژیک تبدیل شده و کارت‌های عربستان در این مخاصمه یکی پس از دیگری می‌سوزد.

سوختن کارت‌های عربستان یکی پس از دیگری
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، «سید هادی سید افقهی» مؤلف و پژوهشگر حوزه غرب آسیا در خصوص نزاع اعضای خاندان حاکم بر عربستان بر سر جانشینی ملک سلمان و بحران‌های منطقه‌ای و داخلی این کشور، با اشاره به رقابت همیشگی خاندان سلطنتی آل سعود برای تصاحب کرسی پادشاهی اظهار داشت: رقابت برای تصاحب کرسی پادشاهی همیشه در بین خاندان سلطنتی آل سعود وجود داشته است؛ اما این موضوع بعداز این پیچیده‌تر خواهد شد.

وی با توجه به تغییر سنت جانشینی در خاندان سعودی گفت: فرزندان عبدالعزیز بعد از مرگ وی برحسب سن به پادشاهی می‌رسیدند و این قانون نانوشته در درون خاندان سلطنتی تثبیت شد. این امر تا الآن تداوم داشته؛ اما پادشاهی بعد از ملک سلمان از نسل اول به نسل دوم منتقل می‌شود و از بین برادرزاده‌ها انتخاب خواهد شد. محمد بن سلمان به دنبال تثبیت همان رویه قبل است؛ این در حالی است که سن، عقل، دانش سیاسی و تجربه زمامداری وی اقتضا نمی‌کند. عربستان سعودی الآن با مشکلات زیادی مواجه است. دخالتهای این کشتی طوفان‌زده در مسائل منطقه اجازه پادشاهی محمد بن سلمان را نمی‌دهد.

کارشناس ارشد مسائل منطقه‌ای غربی‌ها را نیز در حمایت از محمد بن نایف یا محمد بن سلمان مردد خواند و افزود: غربی‌ها نیز در حال حاضر بین پختگی محمد بن نایف و محمد بن سلمان تردید دارند. با این‌ حال به حکومت رسیدن محمد بن سلمان مطلوب پدرش ملک سلمان است؛ اما اگر محمد بن نایف، ولیعهد عربستان به حکومت برسد، در اولین اقدام محمد بن سلمان را از مقام خود برکنار می‌کند. بر این اساس یک مکانیسم خاص و قابل‌پذیرش همگانی برای جانشینی در داخل خاندان سلطنتی وجود ندارد. هرکسی که قدرت را تصاحب کرد، با دیگران تسویه‌ حساب و قدرت خود را تثبیت می‌کند.

مؤلف و پژوهشگر حوزه غرب آسیا در پاسخ به این سؤال که «غربی‌ها بحران جانشینی بین محمد بن نایف و محمد بن سلمان را چگونه مدیریت خواهند کرد؟» گفت: به نظر می‌رسد که رقابت آنها بر سر کرسی قدرت به‌اندازه‌ای جدی نمی‌شود که مجبور به حذف یکدیگر شوند. آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها نیز اجازه نمی‌دهند که رقابت آنها به نبرد جدی و کودتا ختم شود. آمریکا باید موازنه‌ای را بین خاندان‌ها تعریف کند.

سید افقهی با طرح سؤالاتی برای ترسیم فضای ابهام بحران جانشینی در عربستان عنوان کرد: تعداد برادرزاده‌ها در نسل دوم خاندان سعودی زیاد است و همه پادشاهان این کشور نیز چندین فرزند دارند که رشیدتر از محمد بن سلمان هستند. حال آیا محمد بن نایف با آمریکایی‌ها زدوبند می‌کند؟ آیا آمریکایی‌ها محمد بن نایف را برای حفظ توازن و خوش‌خدمتی بیشتر سعودی‌ها مجبور به پذیرش محمد بن سلمان می‌سازند؟ آیا برادرزادگانی همچون بندر بن سلطان، خالد بن سلطان، ترکی فیصل، عبدالرحمان و دیگران جوان سی‌ویک‌ساله را برای ولیعهدی عربستان سعودی می‌پذیرند؟

وی کشتی طوفان‌زده عربستان را نیازمند ناخدایی ماهر و شجاع دانست و اشاره داشت: به نظر می‌رسد محمد بن سلمان به این زودی قادر نیست که کرسی پادشاهی عربستان را تصاحب کند. تصویب قانون «جاستا» نیز موجب به‌ هم‌ ریختگی وضعیت این کشور شده است. ناخدایی این کشتی طوفان‌زده هنر و شجاعت زیادی می‌طلبد. محمد بن سلمان برای رسیدن به حکومت نیازمند اتکا به آمریکا است. وضعیت اقتصادی، نظامی، امنیت داخلی و شیعیان عربستان چندان مناسب نیست؛ لذا این کشور همان عربستان سابق محسوب نمی‌شود.

کارشناس مسائل جهان اسلام با اشاره به انفعال عربستان در منطقه گفت: انفعال عربستان از پرخاش‌های غیرمنطقی و بی‌ادبانه عادل الجبیر مشخص است. سعودی‌ها الآن احساس می‌کنند که محاصره‌شده‌اند و در حال غرق شدن هستند. رقابت استراتژیک بین ایران و عربستان اکنون به مخاصمه استراتژیک تبدیل شده است. کارت‌های عربستان در این مخاصمه یکی پس از دیگری می‌سوزد.

وی کوه یخ عربستان را در حال ذوب شدن توصیف کرد و بیان داشت: عربستان هزینه‌های زیادی برای داعش در سوریه و عراق متحمل شد؛ اما این تروریست‌ها با شکست مواجه شده‌اند. خواسته عربستان در سوریه برآورده نشد. داعش در عراق نیز در حال حاضر از ارتش عراق و حشد الشعبی سیلی می‌خورد. همچنین سعودی‌ها در لبنان، شمال آفریقا و یمن شکست می‌خورند. غربی‌ها ذوب شدن کوه یخ عربستان را مشاهده می‌کنند. این کشور اکنون اقتدار پیشین خود را ازدست‌داده است.

این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این سؤال که «آیا اصلاحاتی تحت عنوان چشم‌انداز 2030 می‌تواند علاجی بر دردهای عربستان باشد؟» اظهار داشت: این طرح یک فریب اقتصادی برای پوشاندن شکست‌ها و کسری بودجه‌ها و توجیهی برای گرانی حامل‌های انرژی است. مردم عربستان مخصوصاً بعد از اکتشاف نفت وابسته به یارانه دولتی شده‌اند. اقتصاد بدون نفت در حالی در قالب این طرح مطرح شده است که عربستان زیرساخت‌های لازم، نیروهای متخصص و نقشه راهی در این زمینه ندارد؛ بنابراین غربی‌ها نیز این طرح سعودی‌ها را به سخره می‌گیرند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.