تحولات لبنان و فلسطین

۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۴
کد خبر: 465645

بهترین و مستدلترین راه و رساننده ترین راه به خداوند راه دل می باشد. قرآن هم به این راه عنایت خاصی دارد زیرا این معرفت مطلوبتر و متبوع تر از بقیه معرفتها است. آن معرفتها آرمان ساز و عشق آفرین نیست. در حالی که این معرفت که فطری است و از طریق دل حاصل می شود عشق آفرین و آرمان ساز است از طرفی این معرفت حضوری است نه معرفت حصولی.

راه دل چیست؟

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، خداوند متعال که انسان را خلق می کرد ساختار وجودیش را طوری خلق کرد که در درون خود یک کشش و تمایل عمیق و اصیلی نسبت به مبدأ آفرینش و معبود خود دارد. این شناخت و این معرفت در دو جنبه و در دو اصل هست یعنی خداوند دو عرصه فطری برایش قرار داد. 
یک عرصه معرفتی، عرصه شناخت است که همان عقل انسان می باشد که نتیجه آن علم ، دانش و معرفت بشر است. عرصه دیگر گرایش هایی است که خداوند در نهاد انسان قرار داده که تمایلات فطری انسان است مثل میل به زیبائی، میل به خلاقیت و ابداع، میل به حقیقت، حقیقت جویی، میل به فضیلت یعنی انسان فضایل اخلاقی را دوست دارد. میل به خلود و جاودانگی، میل به بینهایت و تمایلاتی از این قبیل که خداوند در ذات انسان تعبیه کرده و در واقع مصادیق و شعاع هایی از یک خورشید هستند .

انسان ذاتاً در درون خود و ساختار وجودیش خداگرا، خداجو و متمایل به سوی کمال مطلق است. اما گاهی مصادیق فرعی، مصادیق جزئی و مصادیق بسیار محدود انسان را به خود مشغول می کنند .

انسان فطرتاً و ذاتاً به کمال مطلق گرایش دارد. تمایلاتی که انسان پراکنده احساس می کند در واقع همان میل به کمال است مثل میل به عبودیت و پرستش که از تمایلات بسیار عمیق و اصیل در وجود انسان هست. اینها در واقع شعاع هایی از آن خورشید تمایل به کمال مطلق است. چون آن کمال زیباست و آن کامل مطلق که خداوند متعال است جمیل مطلق هم هست.

جمال دوستی انسان

انسان هر مصداقی از زیبایی را می بیند به آن تمایل دارد. در واقع جمال دوستی انسان چیزی جز خدا دوستی نیست چون خدا را دوست دارد زیبایی را دوست دارد. منتها اگر تعقل نکند، تحلیل نکند گاهی ممکن است سرش گرم شود به یک جمال محدود در حالی که آنچه اقتضای فطرتش هست عاشق یک گل شدن یا یک انسان شدن نیست هر چند به مقتضای فطرتش این چهره زیبا را دوست دارد، این گل زیبا را دوست دارد اما این مقتضای فطرتش نیست. 
این در واقع یک مصداق بسیار ناچیز از آن میل به جمال مطلق هست که معبودش و ذات باریتعالی می باشد. منتها آن مصادیق کمال را هر جا که ببیند به آن تمایل پیدا می کند و به سمت آن حرکت می کند.
 همین گونه است حق گویی ، اگر انسان حقیقت را دوست دارد چون مبدأ کمال مطلق یعنی خدا ، حق است.  می گوییم حق تعالی چنین فرمود و حق مطلق اوست. حال انسان هر جا که مصداق حق را می بیند به او تمایل دارد و به او توجه می کند. 
انسان به علم علاقه دارد چرا؟ چون حقیقت را در علم می بیند. انسان به حکمت علاقه دارد چون حکمت ، میل حق جوئیش را ارضا می کند. میل فضیلت خواهی نیز به همین معناست. فضیلت مطلق و کامل علی الاطلاق که خداوند می باشد سرچشمه فضائل است. انسان مصداق این فضیلت راهر جا ببیند به آن علاقه مند می شود. 

یک عرصه معرفتی ، عرصه شناخت است که همان عقل انسان می باشد که نتیجه آن علم ، دانش و معرفت بشر است .عرصه دیگر گرایش هایی است که خداوند در نهاد انسان قرار داده که تمایلات فطری انسان است

 نکته قابل توجه این است که گاهی انسان ها دچار بی توجهی و غفلت می شود در واقع فلسفه آمدن پیامبران هم برای این بود که این غفلت ها را پاک کنند. پیامبران لازم نیست که به ما درس خداشناسی و برهانهایی مثل برهانهای عقلی و برهان های حسی را بدهند. انسان اگر واقعاً بر روی فطرت سرپوش نمی گذاشت اصلاً نیازی به این آموزه ها نبود .

 اگر این فطرت شکوفا بشود و انسان پرده های غفلت را از روی فطرتش پاک بکند همین کافی است که انسان را به خدا برساند به همین دلیل پیامبران مذکّر بودند. 
امام علی (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه می فرماید: خدا پیامبران را پی در پی فرستاد تا میثاق فطرت انسان را شکوفا بکنند و نعمت های فراموش شده ای که مهم ترین آن نعمتها همین نعمت فطرت و ذاتیات انسان هست را به یاد انسان بیاورند. انبیا آمدند تا معادن طلا و نقره را کشف و شکوفا و استخراج بکنند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: « الناس معادن کمعادن الذهب و الفضة ».
 غفلت از این میل باعث می شود انسان مشغول به مصادیق محدود مثل جمال محدود، کمال محدود و ... بشود . اینها در واقع پستانکهایی هستند که انسان جویای شیر را گول می زند. 

 حاصل سخن 

انسان ذاتاً در درون خود و ساختار وجودیش خداگرا، خداجو و متمایل به سوی کمال مطلق است. اما گاهی مصادیق فرعی، مصادیق جزئی و مصادیق بسیار محدود انسان را به خود مشغول می کنند .


منبع: پاسخ به سوالات اعتقادی استاد محمدی موجود در سایت رادیو معارف

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.