به گزارش قدس آنلاین، هومن پسر نوجوانی است که از ترس پدر و مادرش خانه را ترک کرده بود. پس از 48 ساعت در به دری و سرگردانی، در حالی که خسته و کوفته بود از پلیس تقاضای کمک کرد. با گزارش موضوع به خانواده پسر نوجوان، پدر و مادر سراسیمه خود را به کلانتری رساندند. آنها با دیدن فرزندشان او را در آغوش کشیدند و با دلتنگی که گویا سالهاست همدیگر را ندیدهاند اشک میریختند.
هومن در حالی که دستان پدرش را میبوسید گفت: من اشتباه کردم و حالا میفهمم هیچ جا مثل خانه خودمان نیست. از گرسنگی داشتم میمردم و نمیدانستم چه کار کنم.
مرد 40 ساله با حضور در دایره اجتماعی کلانتری اظهار داشت: من و پسرم مدام با هم درگیر بودیم، او لج بازی میکرد و به خاطر این که مهارتهای زندگی را یادش بدهم هر روز با هم رودر رو میشدیم. بیپروا جواب میداد و احترام من و مادرش را خرد میکرد. در برابر این رفتارهای توهین آمیزش نمیتوانستم کوتاه بیایم و برای همین هم با کمربند... هر چه بیشتر کتکش میزدم بدتر و بدتر میشد. واقعاً مانده بودم چه کار کنم. از طرفی خودم نیز عذاب میکشیدم و بعد با پشیمانی به سراغش میرفتم و میخواستم از دلش دربیاورم. مرد 40 ساله آهی کشید و افزود: از حدود پنج یا شش ماه قبل رفتارش خیلی پرخاشگرانه شده بود. گاهی الفاظ رکیکی به کار میبرد و واقعاً مانده بودیم چه کار کنیم. وقتی از کوره در میرفتم و او را دیوانه خطاب میکردم مثل آتشفشان بیتاب و بیقرار میشد و جوابم را میداد.
نسبت به این رفتارهایش شک کرده بودم و او را زیر نظر گرفتم. تا نیمههای شب بیدار بود و هر روز برای رفتن به مدرسه مشکل داشت. رنگ و رویش نیز زرد و زار شده بود و هر کس ما را میدید میگفت چرا هومن این قدر نحیف و لاغر شده است. با مراقبتهای نامحسوس دریافتم آتش مشکلات او از گور گوشی تلفن همراهش بلند میشود. سرزده وارد اتاقش شدم. گوشی را زیر تختش پنهان کرد. آن را برداشتم. در برابرم مقاومت میکرد و با سماجت شدیدی رو به رو شدم اما گوشی تلفن همراهش را گرفتم و متوجه شدم پسرم با چند دختر و زن رابطه مجازی دارد و اوضاع افتضاحتر از آن چیزی بود که فکرش را میکردیم. در اتاق را به رویش قفل کردم و گفتم تکلیفت را روشن میکنم. اما او از پنجره اتاقش فرار کرد و دو شبانه روز خواب به چشمانمان نیامد.
از این جا به مرکز مشاوره آرامش پلیس معرفی شدهایم. امیدوارم بتوانیم مشکل زندگیمان را حل کنیم. نباید کارمان به اینجا کشیده میشد. فاصلههای عاطفی و برخوردهای تند و خشن از یک طرف و در اختیار گذاشتن گوشی تلفن همراه هوشمند بدون هیچ نظارتی سبب شد پسرم درگیر هوس بازیهای مجازی بشود و این موضوع از نظر روحی و روانی او را در چار اضطراب و آشفتگی زیادی کرده است.
درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مهارتهای زندگی را جویا شدیم. شهرزاد ضمیری به خط قرمز گفت: گرایش به جنس مخالف از پدیدههای شایع دوره نوجوانی و از تغییرات دوران بلوغ است. در این دوره نوجوان از رابطه با جنس مخالف لذت میبرد که کنش طبیعی از مراحل رشد انسان است، اما مشکل زمانی ایجاد میشود که بعضی از نوجوانان فراتر از سطح سن و تجربه خود وارد این مسأله میشوند. در سنین بلوغ، نوجوان نگاه کنجکاوانهای به جنس مخالف دارد و با شنیدن و نگاه کردن به اطراف تصویری ایدهآل از همسر آینده خود در ذهن ایجاد میکند.
شهرزاد ضمیری خاطرنشان کرد: نوجوانان در سنین بلوغ تحت فشار عاطفی و هیجانی زیادی قرار دارند و به دلیل تفاوتهای فرهنگی و ارزشی بین والدین و فرزندان به طور طبیعی گرایش به مظاهر نو دارند و در مورد نوع ظاهر، مدل مو و انتخاب پوشش با والدین خود اختلاف دارند. این نوع گرایشات طبیعی از عوارض دوران بلوغ است که اگر والدین برخورد درستی با آن داشته باشند با گذشت زمان تعدیل میشود. وی افزود: خانوادهها اطلاع چندانی از شرایط دوران بلوغ ندارند و با ظهور علایم در فرزندان خود دچار ترس میشوند و به محدودسازی فرزندان خود میپردازند. این شرایط باعث زیاد شدن تعارض میشود و در نتیجه نوجوان از لحاظ عاطفی تحت فشار شدیدی قرار میگیرد. در این صورت برای ارضای نیازهای روانی خود به اجتماع کشیده میشود و با اولین ابراز محبت، احساس «عاشق شدن» در او شکل میگیرد و فکر میکند کسی پیدا شده که او را میفهمد و تأیید میکند. این گونه افراد به شدت دچار کم خوابی، بیاشتهایی و عصبانیت هستند و به دنبال آن به شدت دچار بیماریهای جسمانی میشوند. روانشناسان بر این عقیدهاند که امراضی از قبیل زخم معده، کمبود ویتامینها، رماتیسم و بیماریهای روانی و اعصاب و... از هیجان و التهاب سرچشمه میگیرد.
نظر شما