به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، آیتالله سیداحمد علمالهدی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه مشهد در جوار بارگاه منور رضوی اظهار داشت: کلام ما در زمینه انسان الگویی قرآن براساس تفسیر آیات مبارکه سوره انسان بود و به آیات آخر این سوره رسیدیم و سخن امروز ما درباره این آیه است که ذات پروردگار پس از مشخصکردن مولفههای انسان الگویی قرآن و بیان ویژگیهای انسان ضدالگویی، میفرماید تمام این تبیینها عنوان تذکر دارد اما اینکه یک انسانی بخواهد واقعاً انسان الگویی قرآن باشد یا ضد الگو، این مربوط به اراده و اختیار وی است.
نماینده ولیفقیه در استان خراسانرضوی بیان کرد: انسان راه خودش را با اراده و اختیار به سوی خدا انتخاب میکند و این آیات شریفه بیانگر واقعیت هدایت اختیاری انسان توسط قرآن است؛ تعالیم و مفاهیم قرآنی عنوان تذکر دارد و هدایت قرآن یک هدایت اختیاری است یعنی انسانها برحسب آنچه از هدایت قرآن برداشت دارند باید راه خود را به سمت پروردگار مشخص کنند.
آیتالله علمالهدی عنوان کرد: انسان عاصم و کفور در این آیه مشخص است و هر کس براساس اراده خود راه خود را به سمت پروردگار انتخاب میکند، کمال انسان، کمال اختیاری است؛ موجودات مجبور هستند مسیر کمال را طی کنند، یک درخت چه بخواهد و چه نخواهد باید در بهار سبز شود و شاخ و برگش فراگیر شود و میوه دهد و اینگونه نیست که این عمل در اختیار خود این درخت باشد.
وی تاکید کرد: بشر خلیفهالله روی کره زمین است و تمامی استعدادهای لازم برای کمال بشر در اختیار بشر قرار داده شده است اما انسان با اراده و تصمیم خود میتواند کمال پیدا کند و میتواند این کمالات را برای خود انتخاب نکند و مسیر دیگری را برای خود انتخاب کند و استعدادش را در مسیر دیگری به کار بگیرد.
آیتالله علمالهدی با اشاره به اینکه انسان در میان تمامی موجودات خلیفهالله است، افزود: این مسئله ناشی از این کمال اختیاری و ارادی است، خداوند راه را نشان میدهد. انسان در هدایت الزام تکوینی ندارند و این الزام، الزام تشریعی است؛ ذات مقدس پروردگار در سوره یاسین میفرماید: «اگر میخواستیم میتوانستیم چشمبندی بر چشم قرار دهیم و یک راه نیز مقابل انسان قرار دهیم اما این کار را انجام ندادیم.».
وی گفت: انسان اختیار و اراده دارد و با مشیت خود، جاده را انتخاب میکند؛ یک جاده عبودیت شیطان است و پیگیری وسوسههای شیطانی را دنبال میکند و یک جاده دیگر نیز خداپرستی و یکتاپرستی است.
نماینده ولیفقیه در استان خراسانرضوی تصریح کرد: امام سجاد(ع) سومین رهبر انقلاب کربلا است، حکومت یزیدی دو هدف را در جریان اسارت دنبال میکرد؛ از سویی میخواست برق از چشم مخالفان بگیرد و از سوی دیگر اهل بیت(ع) را در نگاه مخالفان خود تحقیر کند.
آیت الله علم الهدی بیان کرد: یزید و دشمن در جهت سرکوبی انقلاب سیدالشهدا فعالیت میکردند و از سوی دیگر میخواستند با تحقیر اهلبیت(ع) ارزشها و اصول انقلاب امام حسین(ع) را از میان ببرند و آنها را به ضدارزش مبدل کنند، یکی از ارزشهای بزرگ اسلام در تاریخ، جریان فتح خیبر بود و این یک نقطه طلایی در تاریخ اسلام و مسلمین بود.
وی گفت: این مسئله نقطه طلایی اقتدار اسلام و مسلمین بود و یزیدیان تلاش داشتند اینها را تبدیل به ضدارزش کنند؛ امروز نیز انقلاب ما در همین شرایط است، میخواهند با تحریم کار را به جایی برسانند که مردم بگویند همه این وضعیت را از مرگ بر آمریکا داریم، میخواهند شرایطی ایجاد کنند تا سایر جوامع اسلامی بگویند ما نباید با آمریکا دربیفتیم وگرنه همان بلای ایران سر ما میآید.
آیتالله علمالهدی عنوان کرد: مردم آن زمان 40 سال تحت تربیت معاویه بودند اما امام سجاد(ع) و مدیریت ایشان در کنار حضرت زینب(س) چه کرد؟ همین مردم بدرقهای عظیم از اهلبیت(ع) داشتند و پشت کجاوههای سیاهپوش اینها اشک میریختند، ما وارث کربلا هستیم، سالی 2 ماه عزاداریکردن مراسم و شعائر نیست، حرکت و عمل است و آموزه و راه افتادن دنبال انقلاب است.
وی با بیان اینکه امام سجاد(ع) در کمتر از 10 روز 40 سال تلاش معاویه را نقش برآب کرد، افزود: دشمن میخواهد با ادامه فشار اقتصادی و با شیطنت نابکارانه، بلایی سر ما بیاورد که همان نقشه یزید نسبت به اهل بیت(ع) بود، اما مقام معظم رهبری از 3 سال قبل به ما طرح و راهکار ارائه دادند و مسئله اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند.
خطیب جمعه مشهد مقدس گفت: تازه بعد از سه سال بازار ما پر از اجناس خارجی است، مردم و مسئولان قضیه را جدی نگرفتند و امروز شاهد هستیم که میگویند 8 هزار میلیارد از ثروت این مردم را دزدیدهاند آن هم از یک قشر ضعیف و خدمتگزار و جامعه ساز یعنی معلمان. صندوق ذخیره فرهنگیان تاسیس شد و 5 درصد از حقوق معلمان به آن واریز شد و این صندوق الان 27 شرکت دارد که یکی از آنها بانک سرمایه است و در این بانک مدیرعاملش اسنادی را جعل کرد و اموال این معلمان را به حساب شخصی خود را واریز کردند و در سال 93 بانک سرمایه اعلام ورشکستگی کرد. مگر چشمتان باز نبود که دزدید؟
آیت الله علم الهدی گفت: اعضای این صندوق اکنون 900 هزار نفر هستند. از جیب هر معلم، 8 میلیون و 800 هزار تومان دزدیده شد. مسئله باید به همین شکل باشد؟ 90 درصد تسهیلات این بانک در سال 94، فقط به 30 نفر داده شده است و هر کدام چندین میلیارد وام بدون وثیقه گرفتهاند و با یک برگ کاغذ، میلیاردها تومان به یک نفر وام گرفتهاند؛ یک معلم اگر میخواست 4 میلیون وام بگیرد آخرش پشیمان میشد. اگر مسیر اقتصاد مقاومتی طی میشد مگر این اتفاق میافتاد؟
نظر شما