اوباما میرود و ترامپ میآید. به جای ترامپ اگر کلینتون هم میآمد، فرقی نمیکردند. آمریکاییها عوض نمیشوند!
در دوران پسا گروگان گیری، در الجزیره قراردادی بین ایران و آمریکا به امضا رسید که هامیلتون جردن، دستیار کارتر جزییات آن را در کتابی نوشته و قرار بوده پس از تسویه حسابهای مالی ایران و آمریکا، هیچ یک از شهروندان آمریکایی وابسته به سفارت آمریکا در تهران که 440 روز تحت بازداشت بودند، ادعای غرامت نکنند. از قرار این عهدنامه پوشالی بوده و مانند همیشه آمریکا سر ایران کلاه گذاشته و در بودجه سال 2016 پرداخت غرامت به گروگانها را تصویب کرده است. به دنبال آن نیز چند هزار از شهروندان آمریکایی به دادگاههای خودشان مراجعه و شکایت کرده و در مجموع خواهان دریافت صد میلیارد دلار از اموال نقدی و غیرمنقول ایران شدهاند.
خانمی آمریکایی بتازگی به دادگاهی در شهر خودشان عرض حال و شکواییه داده که سالها پیش در لبنان عدهای از گروههای مسلح این کشور شوهر سالمند او را به اسارت گرفته و پس از سالی چند آزاد کردهاند. این خانم نمیداند این گروه از چه حزبی و فرقهای بودهاند. خانم میگوید، در آن زمان دچار افسردگی بوده (البته راحت و سرحال زندگی میکرده، بدنسازی میرفته، مشروبش را میخورده، جکوزی و تنیس و گلف بازیش قطع نشده، ولی همین طوری افسرده بوده) حالا آمده تقاضای یک میلیارد و 40 میلیون دلار غرامت کرده است. آن وقت آقای نوبخت بشکن میزند که آمریکا قول داده آب سنگین ایران را به نرخ حراجی حضرت عباسی 6 تا هشت میلیون دلار بخرد. نصرت خسروی و جیسون رضاییان هم عرض حال دادهاند و چهل میلیون دلار غرامت میخواهند. مال یتیم بیصاحب را این طور بالا نمیکشند، هر کس از هر جا رانده میشود، علیه ایران وکیل میگیرد و طلب غرامت میکند.
میگویند، برای صد میلیارد دلار از اموال نقدی و جنسی و کالایی و عمارتها و ساختمانهای غیرمنقول ایران از سوی دادگاههای آمریکا حکم صادر شده است.
میگویند، آمریکاییها برای تمام پولهای مسدود شده ایران در بانکهای اروپا و آمریکا خواب خوش دیدهاند و از طریق دادگاههای فدرال مرتب اموال دولت ایران را که در حقیقت ثروت مردم ایران است، غارت میکنند.
میگویند، تاکنون پانصد مأمور دولت ایران برای پاسخگویی به این عرضحالها به مأموریت اعزام شدهاند و هیچ نتیجهای به دست نیامده است.
میگویند، تمامی جنایات القاعده، طالبان، جمعیتها و گروههای تروریستی را، چون آن جنایتکاران ناشناخته و مجهولالمکان و اغلب مفلس هستند، به حساب ایران مینویسند و وکلای زرنگ و حقه باز و کار کشته با هر کس که مدعی شود از سوی مسلمانها زیان و خساراتی متوجهاش شده یا در خیابانهای بیروت و تل آویو بلایی سر یکی از کسانش آمده، قرار داد پنجاه پنجاه میبندند که سنگ مفت گنجشک مفت، تیری میاندازیم در تاریکی شاید به هدف بخورد، هر چه دادند نصف تو، نصف من.
هر اتفاقی در دنیا بیفتد، هر بلایی که القاعده و طالبان و فرقههای مختلف در هر جای دنیا بر سر آمریکا و سفارتخانهها و اتباع آن بیاورند، وکلای حیلهگر و وقیح آمریکایی وکالت شاکیان را ولو ادعاهایشان بیارزش و غیرمعقول باشد، عهدهدار میشوند و با حسن سیاست وزارت خارجه کشورمان مطمئن هستند دادگاههای آمریکا به نفع موکلان رأی خواهند داد، زیرا یک خصومت نهادینه علیه ایران در آمریکا نشو و نما کرده و قوت گرفته است.
نصرت خسروی، یکی از چهار بازداشت شده آمریکایی که مدتی در ایران به او اتهام جاسوسی زده شد و زندانی بود و بتازگی آزاد شد، به محض رسیدن به آمریکا به دادگاهی مراجعه کرده و درخواست غرامت چهل میلیون دلاری از ایران کرده، چرا؟ چون وقتی کسی را به اتهام جاسوسی میگیرند، باید به دادگاه برود و جاسوسیاش اثبات و حکمش صادر شود، بعد عدهای وسط میافتند و به دلایل انساندوستانه یا در مقابل فرد ایرانی که در آمریکا بازداشت است، آزاد یا معاوضه میشود. مثالش مانند گاری پاورز، خلبان آمریکایی و تعویض او با سرهنگ آبل، جاسوس شوروی در دهه 1360. وقتی همین طور کسی بازداشت میشود، تا دلایل اتهام او تفهیم نشود به دادگاه اعزام نمیشود، محاکمه علنی انجام نمیگیرد، کیفرخواست دادستان صادر نمیشود، حکم از سوی قاضی صادر نمیشود و یک دفعه دستور آزادی او را ابلاغ میکنند که آقای کری خوشش بیاید و یک تنکیو بگوید، نتیجهاش این است که این حضرات وقتی پایشان به آمریکا میرسد، وکلای قالتاق خبره به سراغشان میروند و با پیشنهاد نصف تو- نصف من به دادگاه ایالتی یا ولایتی شکایت کرده، در ضمن عرض حال، محرمانه به قاضی میگویند، ایران میلیاردها دلار مسدود شده در بانکهای آمریکا دارد، عنایت فرموده یک شهروند آمریکایی و وکیل او را راضی فرمایید و در ضمن به یاد داشته باشید در ایران هر از چند گاه پرچم آمریکا را میسوزانند و علیه ما شعار میدهند.
قاضی هم حس وطن دوستی آمریکاییاش گل میکند، رأی به زیان ایران میدهد و همین طور ملاحظه میکنید که مرتب ثروت ملت مظلوم ایران که قرنها طعم تلخ فقر چشیده، نصیب آمریکاییهای ثروتمند و مرفه میشود.
بیانات هفته گذشته رهبر معظم انقلاب درباره دروغگویی، پیمان شکنی و بهانه جوییهای آمریکاییها فصل الخطاب بود. در همان هفته دکتر هوشنگ امیراحمدی که زمانی او را دلال برقراری روابط ایران و آمریکا میگفتند و اکنون در تهران در میهمانخانهای اقامت دارد، بدعهدی، دروغگویی و پیمان شکنی آمریکاییها را تأیید کرد و رسیدن به برجام را بسیار بعید دانست.
به مسأله رفع تحریمها نگاه کنید. آمریکاییها در برجام اجرای هر ماده را منوط به این کردند که مغایر منافع و قوانین آمریکا نباشد، بدین ترتیب ایران باید قوانین پنجاه ایالت آمریکا را ملحوظ دارد که بتواند به حقوق خود دست یابد!
من از خوانندگان عزیز خواهش میکنم مصاحبه هوشنگ امیر احمدی در عصر ایران را بخوانند تا بدانند آمریکا با ایران چه کرده است.
نظر شما