در این بین خبرنگاران حوادث، بهدلیل مواجهه و تماس مستقیم با انواع ناهنجاریهای اجتماعی، تهدیدهای جانی، مشاهده و اطلاع یافتن از مشکلات و غم و غصههای مردم، بیش از سایر همصنفان خود در معرض آسیبها و سختیهای شغلی قرار دارند.
در این حرفه بسیار اتفاق میافتد دیدن اشکهای کودک خردسالی، بهخاطر جداشدن اجباری از پدر مجرمش که دستبند بهدست توسط مأموران به زندان منتقل میشود، روزها خواب و خوراک آسوده را از خبرنگاری که شاهد این صحنه بوده است، بگیرد و روزی دیگر پیکر نحیف کودکی که داغ و کبودی بیرحمیهای پدر بر تن دارد؛ یک روز فریاد جانسوز مردی که زن و فرزندانش را در تصادف از دست داده و فردایش ناله زنی بر سر اجساد جگرگوشههایش که پدر بیرحمانه سلاخیشان کرده است، و فردای این روزها، روزی است با یک قصه پرغصه دیگر که خبرنگار حوادث ناچار به تحمل سنگینی غم تمام این روزها، هفتهها، ماهها و سالها است.
برای خبرنگاران حوادث، آنچه بیش از همه تحمل این مصایب را سخت میکند، حس همذاتپنداری است که بههنگام پوشش اخبار این حوزه، با قربانیان و آسیبدیدگان حوادث پیدا میکنند. در بیشتر موارد خبرنگار حوادث خود یا اعضای خانوادهاش را بهجای قربانیان تصور میکند و بهدنبال آن ترس و وحشت ناشی از این تصویرسازی ذهنی، تمام جسم و روح و زندگی واقعی او را تحتتأثیر قرار میدهد و شخص خبرنگار بهخاطر تکرار مدام این اتفاق در طولمدت اشتغالش، رفتهرفته رو به تحلیل رفته و گاه بیشتر از قربانیان واقعی، دچار صدمه و آسیب میشود.
خبرنگاری حوادث علاوهبر مخاطرات و سختیهایی که ذکر شد، بهدلیل ظرافتهای خاص اخبار این حوزه بهویژه در زمینه رعایت مسایل حقوقی، حفظ آبروی افراد، پرهیز از نشر اکاذیب، تهمت و افترا، تضییع حقوق مردم، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است و هر روزه استرس فراوانی را به خبرنگار وارد میکند که این استرس و اضطراب تا ساعتها و گاه روزها پس از چاپ خبر و اطمینان از ختم بهخیر شدن موضوع، ادامه دارد.
این درحالی است که خبرنگار حوادث درکنار تمامی این موارد، باید مراقب باشد اخباری که منتشر میکند، نهتنها عاری از آموزش خلاف، بزهکاری و بدآموزی به مردم بهویژه جوانان و نوجوانان باشد، بلکه با اخبار و مطالبش آموزش سالم و درست زندگیکردن را ارایه کند، و رعایت همین نکته کافی است تا انرژی فراوانی از فرد بگیرد. در این بین سختی دسترسی به اطلاعات مستند و واقعی در حوزه حوادث از جمله مشکلاتی است که شاید خبرنگاران دیگر حوزهها کمتر با آن مواجه باشند و باوجود همکاری قابلتقدیر برخی مقامهای قضایی، انتظامی یا تعداد اندکی از دیگر مسؤولان، عده بسیاری به هزار و یک دلیل و توجیه منطقی و غیرمنطقی، راه رسیدن به اخبار واقعی را برای خبرنگاران حوادث سد میکنند که اینکار نهتنها به رواج شایعات در سطح جامعه دامن میزند و موجبات تشویش افکار عمومی را فراهم میکند، که بار دیگری بر دوش خبرنگاران گذاشته و بر شمار مشقات و سختیهای این حرفه میافزاید.
در عینحال خبرنگاری حوادث درکنار زیبایی، لذت و جاذبهای که دارد و ممکن است از دور زیباتر و پرجاذبهتر نیز بهنظر آید و موجب جذب جوانان پرشور و ماجراجویی چون نگارنده (در دوران جوانی) به این حرفه شود، اما بهجرأت میتوان گفت که یکی از سختترین حرفههای موجود در بین تمامی مشاغل بهشمار میآید.
نظر شما