تحولات لبنان و فلسطین

آرش شفاعی: ابوالفضل جلیلی کارگردان سینما همان‌قدرکه به اکران‌نشدن فیلم‌هایش در ایران شهرت دارد، به ارتباط خوب و نزدیک با رسانه‌ها نیز شهرت دارد. کمتر خبرنگار هنری می‌شناسید که در دوران فعالیت حرفه‌ای‌ خود با او هم‌کلام نشده باشد. بد ندیدیم در این ویژه‌نامه با این هنرمند رسانه‌ای هم‌صحبت شویم و نظرش را درباره وضعیت امروزی رسانه‌ها جویا شویم. با ما همراه شوید.

چه خوراک خوبی بودم برای فراستی

شما از هنرمندانی هستید که همیشه ارتباط خوبی با رسانه‌ها داشته‌اید. به‌عنوان یک ناظر حرفه‌ای فعالیت رسانه‌ای در کشور، وضعیت فعلی رسانه‌های ایران را چگونه می‌بینید؟

به‌نظر من آمدن شبکه‌های اجتماعی وضعیت رسانه‌ها و به‌خصوص مطبوعات را به‌کلی تغییر داده است.  قبل از رایج‌شدن شبکه‌های اجتماعی، مطبوعات خیلی مثمرثمر و تأثیرگذار بودند. وضعیت امروز رسانه‌ها مانند وضعیت سینماست، وقتی ویدیو به صحنه آمد.  قبلاً که نگاتیو بود؛ کارها در سینما همه حساب‌شده‌تر و محکم‌تر بودند و آثار سینمایی با عشق خاصی ساخته می‌شد، ولی زمانی‌که ویدیو به میدان آمد و بعد از آن زمانی‌که فناوری دیجیتال آمد، آن‌فضا شکسته شد و هرکسی وارد این عرصه شد و شاهد نوعی فضای بی‌دروپیکر شدیم. شبکه‌های اجتماعی نسبت به روزنامه‌ها همین حالت را دارند. اما به‌نظرم رسانه‌ها می‌توانند برای نجات خود از این وضع، کاری بکنند. من سال‌هاست خودم با خودم مصاحبه می‌کنم و چون بدون سانسور و با وجدان کامل و بدون هرگونه چاپلوسی هم بوده، این مصاحبه‌ها همیشه بهترین مصاحبه‌های من بوده است! من در این مصاحبه‌ها به خودم می‌گویم وظیفه مطبوعات این است که در حرکتی انقلابی، حرفه‌ای بودن و برتری خود را نسبت به شبکه‌های اجتماعی ثابت کنند.

تمثیل شما درباره ویدیو و سینما جالب بود. ولی فکر نمی‌کنید در همان دوره جنبه‌های مثبتی هم با ورود ویدیو وجود داشت؟ از جمله اینکه سینما را وارد خانه‌ها و از انحصار خارج کرد؟

شبکه‌های اجتماعی البته حسن‌هایی هم دارند. قبلاً سانسور و محافظه‌کاری در مطبوعات زیاد بود، اما این فضا را شبکه‌های اجتماعی شکست. چون مدیرمسؤول و سردبیر روزنامه‌ها می‌دانند اگر خبری را پخش نکنند، مردم از طریق شبکه‌های اجتماعی به آن خبر دسترسی پیدا خواهند کرد. به‌نظر می‌رسد شبکه‌های اجتماعی این هشدار را به رسانه‌های رسمی داده‌اند، اگر شما نخواهید خبری را به جامعه بدهید، شبکه‌های مجازی آن را به‌شکلی که خودشان بخواهند، می‌دهند.

برای استفاده بیشتر از این جنبه‌های مثبت باید چه کرد؟

کشور ما یک کشور جهان سوم  است. در خیلی از زمینه‌ها ما فرهنگ درست استفاده از تکنواوژی را نیاموخته‌ایم. ما ممکن است یک خودروی آخرین‌سیستم هم سوار شویم، اما از داخل همان خودرو، پوست پرتقال‌مان را توی خیابان می‌اندازیم. باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کنیم. اگر فرهنگ استفاده ما از شبکه‌های اجتماعی با فرهنگ امروز دنیا هماهنگ باشد، همان شبکه‌های اجتماعی خیلی هم خوب است، اما به‌نظر می‌رسد در استفاده از این امکان جدید، مردم ما کمی عصیان زده‌اند و داریم عصیانی عمل می‌کنیم و این بد است.

توضیح می‌دهید عصیان‌زده یعنی چه؟

گاهی مردم احساس می‌کنند یک اتفاق که در کشور می‌افتد، مطبوعات و  رسانه‌های ملی می‌خواهند ماهیت آن را عوض کنند و به همین دلیل به‌طور وحشتناک و از سر حرص به آن در شبکه‌های اجتماعی می‌پردازند، در صورتی‌که اگر رسانه‌ها مسایلی مانند مسایل قضایی را شفاف برای مردم اطلاع‌رسانی کنند، دیگر لازم نیست مردم  به این دلیل که فکر می‌کنند خبرهای رسانه‌ها با سانسور همراه است، به خبررسانی شبکه‌های اجتماعی روی بیاورند، آن‌هم وقتی افرادی که تخصصی ندارند، درباره همه‌چیز اظهارنظر می‌کنند. برای مثال می‌بینید شخصی طبیب یا هنرمند است، اما دارد درباره مسایل قضایی اظهارنظر می‌کند. این عصیان است و افراد می‌خواهند علیه سانسور اقدام کنند. درحالی‌که فرق مطبوعات و شبکه‌های اجتماعی به‌نظر من در این است که جایگاه مطبوعات، علمی و حرفه‌ای است و کار تحلیلی انجام می‌دهد، اما شبکه‌های اجتماعی در حد خبر است.

به‌نظر شما مطبوعات ما الان در کار تحلیل وارد شده‌اند؟

نه، مطبوعات وارد حوزه کار تحلیلی نشده‌اند؛ چون به‌نظر من کشور ما کشور درک نیست، کشور جاروجنجال  است. در زمینه اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کسی نیامده یک اتفاق را تحلیل کند. من مثلاً در رابطه با اختلاس‌هایی که اتفاق افتاده است، پیش خودم فکر می‌کنم این‌همه پول دزدیده شده، اما هیچ‌جای کشور مشکل پیدا نکرده و هیچ چرخ کشور در اثر این ماجراها نلنگیده است. پس نشان می‌دهد این پول‌ها، پول‌هایی بوده که هیچ‌وقت به هیچ‌کاری نیامده است. اگر ده سال قبل می‌آمدند و این پول‌ها را بین فقرا توزیع می‌کردند یا با آن‌ها کار و شغل ایجاد می‌کردند، چقدر اتفاقات خوبی می‌افتاد، و حالا که این‌کار را نکرده‌اند، یک عده هم آمده‌اند و این پول‌ها را دزدیده‌اند و لابد اگر نمی‌دزدیدند هم کسی کاری نمی‌کرد. پس می‌بینیم که در کشوری هستیم که فقیر زیاد داریم، ولی ثروتی داریم که می‌توانیم آن فقر را از بین ببریم.

اما دلیل اینکه در مطبوعات ما تحلیل جا نیفتاده است این است که ما آدم حرفه‌ای مطبوعاتی خیلی نداریم. یک زمانی فقط یک کیهان و اطلاعات بود، اما امروز این‌همه رسانه به میدان آمده است و باید قبول کنیم ما این‌قدر متفکر مطبوعاتی نداریم. البته در خیلی از موارد هم رسانه‌ها خیلی نمی‌خواهند درباره بعضی مسایل موشکافی بشود.

درباره کارهای خودتان نقد خوبی در رسانه‌ها خوانده‌اید؟

در ایران که نه! چون فیلم‌های من در اینجا که اکران نمی‌شود و به همین دلیل اینجا نقد خوبی نخوانده‌ام، ولی همیشه با خودم فکر می‌کنم اگر فیلم‌هایم در ایران اکران می‌شد، چه خوراک خوبی به فراستی می‌دادم! 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.