با شکلگیری شبکههای اجتماعی در فضای مجازی و ایجاد فضاهای خبری، آیا میتوانیم در این شرایط برای رسانههای رسمی تعریف جدیدی از مسؤولیت و نحوه عملکرد قایل شویم؟
در اهمیت رسانهها و شبکههای اجتماعی بسیار گفته شده و من هم در کتابی تحتعنوان «درسنامه مطالعات رسانهای» که بهکمک دکتر منوری به چاپ رسیده است، راجع به این مباحث بسیار سخن گفتهام و قصد دارم از زاویه مباحث این کتاب به آن بپردازم.
اولین ویژگیهای شبکههای مجازی که باید به آن توجه بسیار کرد، بحث مهم محیط است. شبکههای اجتماعی مهمترین و معتبرترین رسانه عصر حاضرند که تمام عقاید، افکار و رفتار در آنها متجلی است. با این تفاسیر اولین مسأله محیط است و پس از آن پراکندگی محیط در شبکههای اجتماعی است که تقابل و تبادل اطلاعات را بهوجود میآورد.
باید به این نکته مهم اشاره کنم که شورای نشر تدابیر زیادی در این زمینه ایجاد کرده و وظیفه این شورا سر و سامان دادن به مفاهیم نظری در حوزه ارتباطات و رسانه است. مهمترین مسألهای که برای ما مطرح است، بحث سلامت رسانههاست. اگر رسانهها از سلامت لازم برخوردار نباشند، میتوان گفت درواقع هیچچیزی ندارند. البته خود سلامت هم باید تعریف شود. اینکه کدام رسانه با چه میزان فعالیتی روبهروست باید مورد بررسی شود. در این میان بحث شبکههای اجتماعی مطرح میشود که در این حیطه بسیار گسترده هستند و بررسی موضوع سلامت آنها امری مهم و درخور توجه است.
درواقع ما با دو حوزه سختافزاری و نرمافزاری مواجه هستیم و یک بخش دیگر برمیگردد به نقشی که مخاطبان برای رسانهها دارند و اینکه رسانهها چه خدماتی میتوانند به آنها ارایه دهند.
من بهعنوان یک متخصص نظرم این است که ما باید بر هر دوی این حوزهها چه نرمافزاری و چه سختافزاری نظارت داشته باشیم. اما نکته مهم انفکاک بحث تکلیف و وظیفه است که باید آن را مشخص کرد. طبق تعریف، تکلیف یککار ساختاری و کارکردی است، اما وظیفه چیزی است که محول میشود. پاسخ پرسش شما گرایش به دو جنبه دارد؛ هم تکلیفی است و هم وظیفهگرا.
با توجه به گسترش روزافزون رسانههای دیجیتال، آمار خبرنگاران هم با روند رو به رشدی روبهروست. این درحالی است که بحث آموزشهای کارکردی در بسیاری موارد مغفول مانده است. برای برونرفت از چنین وضعیتی چه راهکاری را پیشنهاد میدهید؟
ما باید برای آموزش برنامهریزی بلندمدت کنیم. اول از همه نیازمند برنامهریزی مفصل در بحث آموزش، تحلیل و انتشار کتاب هستیم. یعنی این مقوله ابتدا باید در دانشگاهها پیگیری جدی شود. من 5-6 کتاب در اینباره در دست نگارش و چاپ دارم که بهزودی در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
ضمن اینکه ما باید بنیانها، اساس و زیربناهایی که در حوزه دولت مطرح است را مدنظر قرار دهیم. اگر ما را بهعنوان مرجع رسانهای قبول دارید، ما میتوانیم هم رهیافت بدهیم، هم کارکردها را تعیین کنیم و کلیه این ویژگیهایی که ذکر شد را هم درنظر بگیریم. ما در این فضا باید سادهترین زبان را که زبان مفاهمه و تعامل است انتخاب کنیم و از طریق همین گفتوگوها فضای روشنی داشته باشیم.
بنابراین محیط فضای مجازی، سلامت شبکههای اجتماعی و هدفهای مورد نظرش، شناخت انگیزهها و علاقههای مخاطبانش و اینکه در این فضا بهدنبال چهچیزی هستیم، حایز اهمیت است و من هنوزهم بر این باور هستم که یک گروه نمیتواند این موضوع را در جامعه حل کند و ما باید بهصورت جمعی به این موضوع بپردازیم. منظور ما از یک حرکت جمعی برگرفته از تعامل و همکاری ناشران، محققین، مؤلفین، مترجمین و گروههای سختافزاری و نرمافزاری است و درکنار اینها تألیف کتاب در این زمینه امری مهم است.
در وضعیت فعلی چقدر مطبوعات را قایل به رعایت اخلاق حرفهای میدانید؟
متأسفانه ایران کپیرایت ندارد و به همین دلیل نمیتوان خیلی از مسایل را بهصورت قانونی پیگیری کرد. اما اگر ما در بحث آموزش، اخلاق حرفهای را هم مدنظر قرار بدهیم، همهچیز بهتر میشود؛ ضمن اینکه اگر مسأله کپیرایت هم در قوانین ما مورد بررسی و توجه قرار گیرد خیلی از مشکلات ما در فضای کاری هم حل میشود. بهنظرم اخلاق حرفهای در رسانههای رسمی تاحدود زیادی قابلرؤیت است و وجودش احساس میشود.
«شفافیت و صداقت» شعار نمایشگاه مطبوعات امسال است؛ بهنظر شما چقدر این شعار در عملکرد ما محقق شده است؟
واقعیت این است که ما نمیتوانیم امروز رسانهای را پیدا کنیم که 100 درصد شفاف و صادق باشد. کار رسانهها در همهجای دنیا اساساً خودنمایی، نمایش، تبلیغات و جهتدهی است و اینها ذات رسانه است و نمیتوان هیچ رسانهای را منفک از این مؤلفهها دانست.
اما به عقیده من رسانههای ما عملکرد خوبی دارند و بسیاری از قواعد حرفهای بهخوبی در آنها رعایت میشود. من نظرم بسیار مثبت است و آینده روشنی برای رسانهها میبینم.
نظر شما