تحولات منطقه

قدس آنلاین - لیلا کردبچه: نام قاسم صنعوی برای اهالی ادبیات نامی آشناست؛ چراکه تاکنون بیش از صد و بیست عنوان ترجمه و تألیف از او در زمینه‌های رمان، تاریخ، و شعر در اختیار علاقمندان قرار گرفته، و سال‌ها فعالیت مطبوعاتی در نشریاتی چون سخن، تماشا، رودکی و... از او چهره‌ای تأثیرگذار و ماندگار در دنیای ادبیات معاصر ما ساخته است.

پرنده‌ای در سرم آواز می‌خواند
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

و اما «بوسه‌های غمگین یک سرخپوست» که منتخب پنجاه سال ترجمه شعرهای عشق و آزادی است، مجموعه‌ای است که در 152 صفحه توسط نشر آرادمان منتشر شده است و در آن، ترجمه اشعاری از پنجاه و هشت شاعر آمده است، و لازم به ذکر است که شعرهایی که در این کتاب آمده‌اند، شعرهایی هستند که توسط فریبا شادلو، مهناز جبروتی، و علی صنعوی از میان انبوهی از اشعار ترجمه ‌شده توسط قاسم صنعوی انتخاب شده‌اند.

کتاب‌های شعرهای ترجمه ‌شده توسط قاسم صنعوی، سال‌هاست که علی‌رغم اهمیت و ارزش آن‌ها، تجدید چاپ نشده‌اند و علاوه‌بر آن، اشعار بسیاری توسط ایشان ترجمه شده و در نشریات سال‌های گوناگون چاپ شده که در هیچ کتابی نیامده است. نیز ایشان شعرهای ترجمه شده و عرضه نشده‌ای داشته‌اند که «بوسه‌های غمگین یک سرخپوست» در حقیقت انتخابی از تمامی موارد مذکور است.

بدیهی است که پس از خواندن مجموعه‌ای از اشعار یک‌نفر، بتوانیم تا حد زیادی به ویژگی‌های خاص شعر او، یا به‌عبارتی به شناسایی سبک شخصی او دست یابیم، و این مسأله‌ای است که در ترجمه شعر از زبانی به زبان دیگر، به‌طور کامل از دست می‌رود. اما در برخی ترجمه‌ها، وقتی مترجم تعداد زیادی از اشعار یک شاعر را پیش چشم دارد، می‌تواند تا حدودی به سبک شخصی آن شاعر دست پیدا کرده، و تا آنجا که ممکن است برخی ویژگی‌های سبکی آن شاعر را، به‌ویژه در حوزۀ لحن، از زبان مبدأ به زبان مقصد منتقل کند. اما وقتی با ترجمه مجموعه‌ای از آثار چندین شاعر مواجهیم، رسیدن به سبک ویژه هر شاعر و انتقال آن به زبان مقصد کار ساده‌ای نیست؛ چراکه به‌عنوان مثال در همین مجموعه، مترجم باید خود را در شرایط و فضای اندیشگی و عاطفی 58شاعر گوناگون، که یقیناً هریک صاحب سبک خاص هم هستند، بگذارد تا بتواند دست‌کم حس و لحن اثر را به زبان مقصد منتقل کند؛ اتفاقی که در «بوسه‌های غمگین یک سرخپوست» کاملاً برعکس افتاده است.

حقیقت این است که بر ترجمه‌های قاسم صنعوی، لحنی واحد یا تقریباً واحد حاکم است که باید آن را تعبیر به لحن و سبک مترجم کرد؛ لحن و سبکی که با اینکه شاید شخصیِ هیچ‌یک از شاعران زبان‌های مبدأ نباشد، می‌توان آن را جزو فاخرترین زبان‌های موجود در ترجمه به فارسی دانست.‌

در این مجموعه اشعاری از یانیس ریتسوس، ژاک پره‌ور، لویی آراگون، موریس مترلینگ، فدریکو گارسیا لورکا، و... آمده است؛ اشعاری که علاوه‌بر ارزش ذاتی خود، به‌خاطر توانمندی مترجم در فن ترجمه و تسلط وی بر زبان آهنگین شعر، مجموعه‌ای ارزشمند را فراهم آورده‌اند. شعری از ژاک پره‌ور از این مجموعه می‌خوانید:

پرنده‌ای را که در سرم آواز می‌خواند

و برایم تکرار می‌کند دوستت دارم

و برایم تکرار می‌کند که تو دوستم داری

این پرنده را که آوازش ملال‌آور است،

صبح فردا خواهم کشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.