وجه تمایز شاعران نسل اول و دوم انقلاب را با شاعران نسل امروز در چه میبینید؟
رضا اسماعیلی: شعر شاعران نسل اول و دوم انقلاب که در فضای انقلاب و سالهای دفاع مقدس بالیده بودند، هرچند پیشانینوشت «شعر آیینی» را نداشت، ولی بهمعنای واقعی کلمه - هم در صورت و هم در سیرت - شعر آیینی بود. ولی بسیاری از شعرها که اینروزها عنوان شعر آیینی را بر پیشانی خود دارند، بهخاطر کژتابیهای مضمونی و اعتقادی، نهتنها شعر آیینی نیستند، بلکه بهنوعی در مسیری مخالف با روح دین و آیین حرکت میکنند!
وجهتمایز شاعران نسل اول و دوم انقلاب با بعضی از شاعران نسل امروز در کیفیت سلوک دینی آنان است. شاعران نسل اول و دوم انقلاب بهخاطر درک حضور عالمان و عارفان کامل و عاملی چون امام، و شاگردی در مکتب انسانساز اسلاماندیشان فرهیختهای چون استاد مطهریها، طالقانیها، بهشتیها، مفتحها، شریعتیها، جلال آلاحمدها و... از صورت دین به سیرت دین راه یافته و حقیقت محمدی(ص) را دریافته بودند. در سینه آنان محبت اهلبیت(ع) بالی برای پریدن به ملکوت معرفت دینی بود. ولی متأسفانه امروز بسیاری از ما در منزل «محبت» متوقف ماندهایم و گامی در مسیر صعود به ملکوت معرفت و حکمت دینی برنداشتهایم.
ماهیت و اصالت اجتماعی شعر آیینی بر چهپایهای استوار است؟
از این منظر و بهخاطر برخورداری از جوهر اندیشه، حکمت و معرفت دینی، سخت بر این باورم که شعر اصیل دینی و آیینی ما شعر انقلاب، دفاع مقدس و پایداری است؛ شعری که از رسالت و اصالت برخوردار و از آسیبها و انحرافات شعرهای آیینی امروز ما بهدور است. امید آنکه استادان و پیشکسوتان عرصه شعر دینی و آیینی ما با تأمل در این دقیقه، و برای هدایت قافله شعر آیینی به مسیر اصلی ـ پیش از آنکه این قافله سر از ترکستان درآورد ـ چارهای بیاندیشند .
و بهنظر شما اکنون رسالت شاعران آیینی در روزگار ما چیست؟
امروز یکی از بزرگترین آفاتی که در جان ادبیات دینی و آیینی ما رخنه کرده، آفت «مناسبتیسرودن و سطینگری» است. بخش اعظم شعر آیینی روزگار ما به «فقر اندیشه» مبتلاست، لهجهای صرفاً احساسی و توصیفی دارد و به مدح و منقبت اختصاص یافته و در مولودیه، سوگ و مرثیه خلاصه شده است، بهخصوص در عرصه نوحه و مرثیه که با ادبیات سوگوارانه (سوگ سیاه، نه سوگ سرخ) مواجهیم. با کمال تأسف باید اعتراف کرد که ما در این حوزه از پرداختن به سیره عملی خاندان رسالت و حقیقت زلال دین ـ بهخصوص اصل توحید ـ غافل ماندهایم.
با توجه به مقتضیات زمانه و نیاز جامعه به درک عمیقتر و اصیلتر از دین و برای اینکه شعر آیینی ما از چنبره تکرار و تقلید بیرون بیاید و جانی دوباره بگیرد، زمان آن رسیده است که با بهرهگیری از منابع اصیل دینی همچون قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و... در حوزه شعر آیینی از منزل صورت (مدح و منقبت) به منزل سیرت (معارف و حقایق دینی) هجرت کنیم؛ چنانکه مقام معظم رهبری نیز در دیداری که در سال 92 با شاعران داشتند، با تأکید بر همین نکته فرمودند: «امروز رسالت ما بهعنوان شاعران آیینی این است که همچون دعبل، کمیت و فرزدق به افقهای جامعتری از حوزه دین و معرفت بنگریم و به تبیین سیره عملی خاندان رسالت بپردازیم. شعر آیینی باید آیینه تمامنمای معارف حقه قرآنی و حقایق انسانساز توحیدی باشد. امروز رسالتی بالاتر از این برای ما شاعران آیینی متصور نیست که با تعمق و تدبر در سیرت و باطن دین، به تبیین سیره عملی خاندان رسالت(ع) و آموزههای انسانساز قرآنی و وحیانی بپردازیم و ساحت مقدس دین و آیین را از گزند تحریف و آلودهشدن به آفت خرافه و گزافه حفظ کنیم.»
زمان آن رسیده است که با بهرهگیری از میراث ماندگار پیامبر خاتم(ص) ـ قرآن و عترت ـ از مدح و منقبت صرف فاصله بگیریم و همچون شاعران صدر اسلام بر مسند پیامرسانی تکیه بزنیم و در این ساحت مقدس بهدنبال ترویج حکمتهای دینی و احیای مکارم اخلاقی باشیم. بهعبارت دیگر باید با بهتصویرکشیدن سیره عملی بزرگان دین، از زبان شعر برای سوق دادن اقشار مختلف جامعه به «سبک زندگی اسلامی» استفاده کنیم.
نظر شما