به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، نشست وحدت، زندگی با یکدیگر با حضور پنج شخصیت فرهنگی، مذهبی برجسته مسلمان و مسیحی، از جمله حجت الاسلام والمسلمین قاضی عسگر نماینده مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت، در محل انستیتو جهان عرب پاریس روز جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵ به مناسبت سالروز ولادت پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) و حضرت عسیی (ع) با مشارکت مجموعه ای از مراکز و نهادهای فرهنگی و دینی فرانسه، برگزار شد. در این نشست که با استقبال چشمگیر علاقمندان و شخصیتهای سیاسی و مذهبی مواجه شد، سخنرانان مدعو مسلمان و مسیحی برای حاضران در نشست به ایراد سخنرانی پرداختند.
اولین سخنران جلسه مارون ناصر جمیل (Maroun Nasser Gemayel)، نماینده پاپ در امور مسیحیان مارونی در اروپا و اسقف مارونی های فرانسه بود. او استاد دانشگاه های لبنان در رشته های آموزش و الهیات است و اخیراً سی و هشتمین کتاب خود را تحت عنوان « تبادل میان شرق و غرب» به رشته تحریر درآورده است.
جمیل با اشاره به اینکه خاورمیانه کانون همزیستی سه دین یکتاپرست بزرگ یعنی؛ یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است، اظهار داشت؛ پرسش اینجاست که در قرن بیست و یکم چه رخ داده است که دنیا از مرز قانون و از منطق پا را فراتر گذارده است؟ .... چه کسی پشت این ماجراها است ؟ آیا اشباح در پس همه این آشوبها هستند؟ صحبت از انتقام هایی است که ریشه در تاریخ دارد، انتقام یهودیان از بابلی ها؟ برخورد تمدنها؟ به هر حال آنچه رخ می دهد به خوبی نشان می دهد که در پشت پرده، قدرت هایی بزرگ سازماندهی این حوادث را در دست دارند. با استفاده ابزاری از مذهب آنهم برای اهدافی بسیار دقیق و با ابزاری بسیار پیشرفته و ویرانگر، موجودیت دیگری انکار می شود و تساهل پذیرفتنی نیست، بذر ترس و وحشت پاشیده می شود، تاریخ بشری دستکاری می شود و میراث فرهنگی جهانی ویران می گردد. کلیساها ویران می شود، مسلمانان سرکوب می شوند، انسانها وادار به مهاجرت می شوند تا مرزهای جغرافیایی تغییر یابد.
چرا دنیا به اینجا رسیده است؟ زیرا دنیا معیارهای اخلاقی خود را از کف داده است، زیرا دنیا به جایگاه ابتدایی و مبتذل خود بازگشت نموده است، زیرا دنیا به سوی انحطاط و فساد گام بر می دارد و این به این خاطر آن است که نتوانسته به رقابت دیوانه وار برای منافع شخصی پایان دهد. به گفته آقای جمیل، مذاهب نباید به ابزاری در جهت مناقشه اطراف درگیر تبدیل شوند، برای همین مذاهب باید از تمام آنچه که به نام آنها بذر ترس و ترور را می پاشد متمایز باشند. مذاهب باید نشان دهند که آموزه هایشان مبرا از بربریت و توحش است. خشونت با دست آویز قرار دادن مذهب دیگر کهنه و قدیمی شده است.
سخنران بعدی این نشست جمال الحمری (Jamel El Hamri) رئیس آکادمی اندیشه اسلامی فرانسه بود. او نویسنده و محقق تاریخ اسلام معاصر در دانشگاه استراسبورگ است.
الحمری در آغاز سخن اشاره کرد، وحدانیت خدا ما را به سوی مسئله تنوع جامعه بشری رهنمون می کند و این تنوع نیز موضوع وجود «دیگری» را به ما یادآور می شود. و این مفهوم نیز قویاً بحث اعتدال را یادآور می شود و این که باید تنوع فرهنگی را پذیرفت و ما را به سوی « زندگی درکنار یکدیگر» رهنمون می شود. در قرآن به وجود یک خالق و مخلوق اشاره می شود، به این که انسان را از یک زن و یک مرد آفریدیم و این که ملت ها و قومیت هایی را شکل دادیم برای آن که شما آنها را بازشناسید.
الحمری در بخشی از سخنان خود اظهار داشت، امروز در جامعه مسلمان و البته در جامعه مسیحیت، گاهی به نام وحدت بشریت، جامعه بشری با تهدید جدی روبرو می شود : این که تو باید مثل من فکر کنی. بدین ترتیب، وحدت با مسئله اجبار در چگونگی اندیشیدن، اشتباه گرفته می شود. با این وجود، باید از این تهدید عبور کرد. اما تهدید دیگر التقاط دو موضوع جداگانه « تنوع» و « تفاوت» است. به بهانه وحدت تلاش شود تفاوت و تمایزی که خداوند آن را بنا نهاده است نادیده گرفته شود. و این دو تهدیدی است که دنیا و جامعه مسلمان را تهدید می کند.
به گفته الحمری، در جامعه اسلامی باید به مسلمانان آموزش داده شود که مسلمانان دیگری نیز هستند که در اندیشه و اعتقادات تفاوت هایی با یکدیگر دارند و این مفهوم « دیگری» است که آموزش داده می شود و این آموزش ها در جامعه مسیحیت و یهودیت نیز باید دنبال شود. باید تفکر مشابه و متفاوت از خود را پذیرفت. تجربه کردن « دیگری» نوعی هنر سکان داری در سیلاب است.
باید راه خود را در میان افراط گریها پیدا نمود. باید به اعتدال خو کرد و این اعتدال از مرز ایده های نژاد پرستانه فراتر می رود این اعتدال به نفع اصول و ارزش هایی نظیر صلح و عدالت است. و با تجهیز شدن به این شاخص می توان در راستای شعار برابری و برادری با تمامی اشکال خشونت مبارزه کرد. بدین ترتیب باید تمامی اشکال تروریسم را محکوم نمود و با قربانیان ترورها هم صدا شد و هر قربانی چه در آمریکا، فلسطین یا سوریه دارای ارزش مشابه است و هنگام صحبت از ترور و قربانیان تروریسم نباید تمایز و تفاوت قائل شد. پس امروز باید بدنبال کانال گفتگو و وحدت میان ادیان و حتی در درون خود مذاهب الهی بود.
بعد از الحمری نوبت به شاربل مألوف (Charbel Maalouf) رسید تا در جایگاه سخنرانی قرار گیرد. او دستیار اسقف اعظم کلسیای کاتولیک ملکیت (Melkite) در فرانسه است. او همچنین استادیار و مسئول دپارتمان تاریخ الهیات در انستیتو کاتولیک پاریس است. وی دارای مدرک دکترا در الهیات و فلسفه است. آقای مألوف کتابی نیز در خصوص عرفان گرگوار دو نیسَ، قدیس مسیحی دوران یونان باستان به رشته تحریر درآورده است و مقالات بسیاری بویژه در خصوص مسیحیان مشرق زمین و گفتگوی ادیان نوشته است.
او کلام خود را با اشاره به رهنمودهای پاپ بندیکت شانزدهم آغاز نمود. پاپ در جریان سفرش به لبنان در سال ۲۰۱۲ رهنمودهایی را به صورت نقشه راهی به مسیحیان شرق ارائه کرد.... در این رهنمودها پاپ اسبق از پیروان دیگر ادیان الهی می خواهد به گفتگوی بین ادیان بپیوندند. این گفتگوها در خاورمیانه روی رابطه معنوی و تاریخی بنا شده است که مسیحیان را با مسلمانان و یهودیان متحد می سازد. به گفته پاپ اسبق، کلیسای کاتولیک به تبعیت آموزه های مراجع عالی در واتیکان برای مسلمانان حرمت و ارزش قائل است، چرا که آنها با انجام مناسک دینی شان نظیر نماز، پرداخت زکات و روزه داری خدا را عبادت می کنند و عیسی مسیح را بعنوان پیامبر الهی قبول دارند و مادر باکره اش، حضرت مریم را گرامی می دارند.
اما می بینیم که تماس مسیحیت و اسلام غالباً به صورتی مجادله آمیز رخ می دهد و اختلافات اعتقادی بهانه ای می شود در دست پیروان هر دو دین که گاهی به نام دین، ساز مخالفت، عدم تساهل و حتی سیاست سرکوب را کوک نمایند. اما این با وجود، مسیحیان خاورمیانه در کنار مسلمانان به زندگی روزمره خود ادامه می دهند، موضوعی که مربوط به امروز نیست و ریشه تاریخی دارد. در ادامه رهنمودهای خود، پاپ به خطر افراط گرایی در هر مذهبی اشاره می کند که به مثابه سرطانی است که به اصل« زندگی در کنار هم» و گفتگوی ادیان لطمه وارد می کند.
به اعتقاد کلیسا، بهترین راه حل برای بشر و دنیای امروزی پذیرش تفاوت سنت ها، گفتگوی بین ادیان و زندگی در کنار هم است. اما این گفتگو تنها یک استراتژی سیاسی نیست و باید هویت هر دینی را نگه دارد. اما سوال اینست که چگونه گفتگوی میان ادیان و همزیستی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان صورت گیرد؟ از فرصت استفاده می کنم و به چند راه حل اشتباه در این زمینه اشاره نموده و در ادامه از موارد واقعی امکان پذیری این گفتگوها سخن خواهم گفت. در ابتدا در جریان گفتگو بین ادیان، سعی در یافتن اشتراکات است و این برای برقراری گفتگو کافی نیست، گرچه ضروری است. باید گفت علاوه بر تاکید بر اشتراکات مذهبی باید تفاوتهای دیگر مذاهب را نیز پذیرا بود. باید پذیرفت که دیگری با من تفاوت دارد. این گفتگو باید برپایه شناخت « دیگری» باشد. اما حال سوال بعدی این است که چگونه «دیگری» را بشناسیم؟
دومین بیراهه اشتباه در گفتگوی ادیان قضاوت و پیشداوری است. گفتگوی واقعی ما را به شناخت «دیگری» آنگونه که هست، دعوت می نماید. در حالیکه پیشداوری « دیگری» در جریان گفتگوی مذاهب خطرناک است، چرا که مانع از هر گفتگوی مثمر ثمری خواهد شد. سومین معیار اشتباه برای گفتگوی مذاهب، چیزی است که من آن را «سازش» می نامم. بدین ترتیب هر سازشی در مقابل اندیشه گفتگوی مذاهب قرار می گیرد، نتیجه ای جز تحجر ندارد، زیرا ماهیت گفتگو و اهداف آن را برهم می ریزد و به این ترتیب نمی توان موجودیت یک دین را در گفتگوها آنطور که هست درک نمود. این چنین است، گفتگوها بر دگم و تحجر استوار خواهد شد. گفتگو باید به حفاظت از هویت مذهبی طرف های گفتگو منجر شود.
سخنران بعدی برنامه حجت الاسلام، سید علی قاضی عسگر، نماینده رهبر معظم انقلاب در امور حج و زیارت بود که در جایگاه قرار گرفت و به ایراد سخنرانی پرداخت.
او در آغاز، میلاد دو پیامبر الهی حضرت عیسی مسیح و حضرت محمد بن عبدالله ـ علیهم صلوات الله ـ را به عموم مسیحیان و مسلمانان جهان و به مدعوین تبریک گفت و ابراز امیدواری کرد با اینگونه گفتگوها بتوان با وحدت، همدلی و محبت گامهای بلندی در جهت مبارزه با خشونت و افراطگرایی و نزدیک شدن پیروان تمامی ادیان و مذاهب برداشته شود.
نماینده رهبری اینگونه سخنان خود را ادامه داد : « همانگونه که همگان میدانند، اسلام و مسیحیت دو دین الهی است که بیش از نیمی از جمعیت روی کره زمین را پیروان این دو دین تشکیل میدهند. ازاین رو لازم است با توجه به مبانی دینی، راههای نزدیکی و تعامل با همدیگر و زندگی همراه با آرامش و مهربانی را شناخت و با بکارگیری آنها، صلح و آرامش و رفاه را بر جهان حاکم ساخت.
اسلام هدف از بعثت پیامبران را تربیت اخلاقی و دینی، حاکم نمودن ارزشهای الهی، رشد و توسعه علمی، ایجاد عدالت و مقابله با ظلم و تبعیض و فساد، تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی، حاکمیت قوانین و مقابله با بینظمی و قانون شکنی و در یک کلمه رسیدن به حیات طیبه بیان میکند.
از سوی دیگر قرآن پیامبر اسلام را برای عموم مردم جهان، به عنوان رحمت معرفی میکند و میفرماید: « ما تو را به عنوان رحمتی بزرگ برای جهانیان فرستادیم». پیامبر با مردم مهربان بود و میفرمود خدا به من فرمان داده تا با مردم مدارا کنم. نگرش اسلام به انسان بسیار زیباست، اسلام برای انسان بما هو انسان ارزش قائل است، تبعیض نژادی را نمیپذیرد، به همه نژادها احترام میگذارد. اسلام در تبلیغ دین خشونت را جایز نمیداند و در قرآن به پیروان خود دستور میدهد: مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث بپرداز.
اسلام طرفدار گفتوگو میان پیروان ادیان بهویژه مسیحیت است و همگان را دعوت میکند تا با تکیه بر مشترکات گرد هم آمده، در صلح و آشتی و با کمال محبت با یکدیگر زندگی کنند ازاینرو قرآن خطاب به پیروان ادیان الهی دیگر همچون مسیحیت و یهودیت میفرماید: ای اهل کتاب بیایید به آنچه میان ما و شما مشترک است عمل کنیم و جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به عنوان ارباب انتخاب نکند. اسلام طرفدار تعاون در مسائل بینالمللی است. زیرا بدون همکاری در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، حل مشکلات جهانی امکانپذیر نیست. اسلام اجازه دشنام و بدگویی به هیچیک از ادیان و طرفداران آنها را نمیدهد و قرآن صریحاً میفرماید :« به آنان که غیر خدا را میپرستند دشنام ندهید چرا که آنان نیز بدون آگاهی به خدا دشنام خواهند داد».
اسلام دینی رحمانی، عقلانی و طرفدار صلح، آرامش و زندگی بدور از آلودگیها، ظلمها، تبعیضها و پلیدیها است و اگر پیروان ادیان الهی با تکیه بر مشترکات و ارزشهای گوناگون موجود در آنها با یکدیگر متحد شوند، بسیاری از جنگها، خشونتها، تبعیضها و جنایاتی که امروز بر بشریت روا داشته شده از بین خواهد رفت.
حال چگونه میتوان پذیرفت افرادی به نام اسلام و به اسم داعش، بسیاری از مسلمانان و مسیحیان و پیروان دیگر ادیان و مذاهب را سر بریدند و خانه و کاشانه و مساجد و کلیساها و کنیسههای آنان را ویران کردند، زنان را به اسارت گرفتند و در بازارها فروختند و عدهای را نیز زنده زنده سوزاندند و در عراق و سوریه و خیابانهای فرانسه دست به ترور، خشونت و آدم کشی زدند، اینها را مسلمان دانست؟ قرآن صریحاً میفرماید: « یعنی هرکس انسانی را بدون آنکه فسادی در زمین کرده باشد و یا کسی را به قتل رسانده باشد بکشد گویی همه انسانها را کشته است ».حجت الاسلام قاضی عسگر در انتهای سخنان و در میان جمع حاضر ابراز امیدواری کرد تا تدوام چنین همایش هایی به شناخت بهتر ادیان الهی منجر شود که بدین ترتیب امنیت و آسایش و رفاه و اخلاق برای همه انسانها تامین می گردد و با وحدت و همدلی ریشه ترور، خشونت، جنایت و تبعیض خشکانده شده و عموم مردم بویژه نسل جوان را به آیندهای روشن امیدوار می سازد.
سخنران انتهایی برنامه، اسقف کلسیای ارتدکس قدس، اسقف حنا اتلاه (Hana Attalah)بود. او اشاره کرد از سرزمین متبرک و مقدس فلسطین آمده است، از شهر قدس آمده است که برای تمامی مسلمانان، مسیحیان و یهودیان مقدس است، شهری که باید کانون صلح و آرامش و عشق میان پیروان ادیان الهی باشد، اما به سرزمینی بدل شده است که آنجا بشر به حال خود رها شده است به جرم آن که فلسطینی است و برای آزادی، افتخار و عظمت خود مبارزه می کند و حق خود را مطالبه می نماید.
فلسطینی که من از آنجا می آیم، حامل پیام عشق و دوستی، همبستگی و تفاهم برای مردمان دیگر سرزمین ها است. من حامل پیام مردمی هستم که رنج می کشند، مردمی که سرکوب می شوند، مردمی که برای احقاق حق تا آخرین لحظه تسلیم نخواهند شد. از این فرصت استفاده می کنم و با مسیحیان سراسر دنیا سخن می گویم در این لحظات به کودکان فلسطین فکر کنید، به این مردمی رنج کشیده بیاندیشید، به سوریه فکر کنید، عراق را به خاطر داشته باشید، به یمن فکر کنید، به لیبی بیاندیشید، به قربانیان تروریسم و تحجر در سراسر دنیا فکر کنید. باید با یکدیگر متحد شویم و بگویم که مذهب سکوی پرتاب برای تسط بر دنیا و جوامع بشری نیست، بلکه مذهب پیام آور برابری، برادری و برقراری ارتباط میان انسانها است. مذهب سکویی برای برقراری خشونت نیست، مذهب سکوی پرتاب برای مروجان خشونت نیست.
اسقف اتلاه اضافه کرد : زبان داعش زبان زور، ایجاد رعب و وحشت، سر بردیدن و صدمه زدن به بشر است. به عنوان مثال آنها کلیسای قبطیان را در مصر منفجر می کند، اما چه کسی این گروه ها و این حرکت ها را تامین هزینه می نماید. پس بر ما انسانهای مخالف تروریسم وظیفه است که تروریسم را طرد نماییم، نفرت افکنی را طرد نماییم، تروریسمی که خاورمیانه، مهد دین، فرهنگ و تمدن را هدف قرار داده است.
تفکر مسیحیت متعلق به مشرق زمین است که مسیح نیز مولود این سرزمین است. در اینجا اسقف اتلاه خطاب به حاضران اظهار داشت بسیار به برادران مسلمان خود احترام می گذارد و قدس را متعلق به آنها نیز می داند، چرا که اولین قبله مسلمانان به شمار می آید. آنچه مسیح پیام آور آن بود انسانیت و پایان جهالت بود. به باور اسقف اتلاه، تروریسم با مبارزه مسلحانه ریشه کن نخواهد شد. ما باید راه حل هایی بدون جنگ و بر آمده از تفکر را جایگزین اسلحه کنیم، ما باید از تریبون مساجد با تروریسم مبارزه کنیم، ما باید از طریق آموزش و از دانشگاه ها به جنگ تروریسم برویم، زیرا داعش زاییده تحجر، جهالت و فقر است. این اسقف مسیحی اشاره کرد از همین تریبون استفاده می کند و مسلمانان و مسیحیان به اتحاد برای مبارزه با داعش دعوت می کند.
در بخش انتهایی سخنان خود، آقای اتلاه خاطر نشان کرد آنهایی که ضد فلسطین دسیسه کردند، امروز برای سوریه دسیسه می چینند. او ابراز امیدواری کرد سوریه برنده اصلی در مقابل چنین دسایسی باشد، پیروزی که به معنای پیروزی حق و عدالت خواهد بود.
نظر شما