در ۲۴ ساعت اول، نوعی بههمریختگی در مدیریت اطلاعرسانی بحران وجود داشت و رفتارهای برنامهریزینشده را از سوی دستگاههای مسؤول و صدا وسیما شاهد بودیم و تنها بهصورت اتفاقی و برنامهریزینشده اقداماتی برای اطلاعرسانی بحران انجام شد. در این ماجرا اغلب دستگاههای متولی غافلگیر شدند و آمادگی لازم را برای مدیریت اطلاعرسانی ماجرا نداشتند اما در روز دوم تا حدی به این ماجرا مسلط شدند. سخنگوی آتشنشانی به عنوان سخنگوی ستاد بحران، مدیریت اطلاعرسانی صحنه را بر عهده گرفت و بسیاری از اخبار ضد و نقیض و شایعاتی که در روز اول منتشر شده بود، توسط سخنگوی ستاد بحران کنترل شد. در کنار این ماجرا ۲ نکته را بهصورت جداگانه باید مورد توجه قرار داد. اولین مورد عملکرد صدا و سیما است که به عنوان اصلیترین نهاد، اطلاعرسانی این ماجرا را بر عهده داشت. شبکه خبر لحظه فروپاشی ساختمان را که آغاز مرحله جدید بحران بود، بهصورت کاملاً اتفاقی در پخش زنده منعکس کرد که این عملکرد مثبتی تلقی میشود. در حوادث و بحرانهای مشابهی که در چند ماه اخیر شاهد آن بودیم، هیچوقت صدا و سیما اقدام به پخش زنده از رویدادی نکرده بود. مثلاً در رویداد تصادف قطار محور سمنان- مشهد این ظرفیت وجود داشت که صدا و سیما تا چند روز پخش زنده از این بحران داشته باشد که چنین نکرد. در ادامه حادثه پلاسکو، صدا و سیما و شبکه خبر ورود خوبی داشت اما در کنار تصاویر زنده از ماجرا، برنامههای عادی خودش را پخش میکرد که تا حد زیادی باعث انتقاد مخاطب شد. این ظرفیت وجود داشت که یک دوربین فقط اطلاعرسانی تصویری از رویداد داشته باشد. در مجموع، عملکرد صدا و سیما قابل دفاع است اگرچه میتوانست بهتر هم باشد.
نکته دیگر درباره عملکرد مطبوعات است. روزنامههای ما عادت کردهاند که در روز تعطیل بههیچوجه منتشر نشوند. در حالی که در دنیا اگر بحرانی در روز تعطیل اتفاق بیفتد، نیروها را بسیج میکنند تا روزنامه در آن روز منتشر شود. مطبوعات ما در همه رویدادهای مشابه که در روز تعطیل باشد، تعطیل هستند. بخشی از این نقص بدین علت است که مطبوعات وابسته به یک سیستم چاپخانهای هستند که دست آنها نیست. ضمناً سیستم توزیع هم دست آنها نیست. در حوزه رسانههای اجتماعی هم حرف و حدیث بسیار است. با وجود انتقاداتی که به شهروندخبرنگارها و شبکههای اجتماعی میشود، من از آنها دفاع میکنم. خیلی از نقاطی که صدا و سیما و رسانهها نتوانستند پوشش بدهند، شهروندخبرنگارها منتشر کردند. در ساعات اولیه که صدا و سیما فقط یک دوربین کاشته در چهارراه استانبول داشت، دهها تصویر و فیلم از چندین زاویه در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشاندهنده نقش قوی این رسانه در ساعات اولیه بحران بود. ولی به دلیل متکثربودن آنها، مشکلاتی را برای نیروهای امدادرسان به وجود آورد که به دلیل فقدان فرهنگ و آموزشهای لازم بود. سردرگمی در بحرانها وجود دارد چون کمیته بحران، ستاد اطلاعرسانی قوی ندارد. ستاد خبری، تیمی است که مسؤولیت هماهنگی با رسانهها، صدور مجوز به رسانهها، نحوه برنامهریزی برای مصاحبهها و غیره را هماهنگ میکند. در بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی جای خالی ستاد اطلاعرسانی در بحران دیده میشود. البته در روز دوم حادثه این موضوع تا حدی مدیریت شد. به نظر میرسد مدیریت اطلاعرسانی بحران «پلاسکو» نمره قبولی با شرایط خیلی ضعیف میگیرد.
نظر شما