قدس آنلاین - اطلاع از پشت پرده مناسبات مالی ، دخل و خرج و میزان آمد و رفت این و آن به یک سازمان علاوه بر آنکه فرصت تدبیر در خصوص چگونگی سرمایه گذاری در حوزه های مربوطه را فراهم می کند بخت توفیق در آن را نیز دو چندان می سازد .برای همین است که برای مثال گاه مطلعانی که زودتر از دیگران از چگونگی و زمان تغییرات در یک پروژه شهری اطلاع پیدا می کنند با سرمایه گذاری و خرید تمام و یا بخشی از اراضی در آن محدوده در کوتاه مدت به ثروتی قابل ملاحظه دست می یابند. نظیر چنین اتفاقی را می توان در نظام فرهنگی کشور نیز شاهد بود.پدیده ای همچون کنکور که امروز برای بسیاری از داوطلبان ورود به دانشگاه دیگر گره کور نیست اگر برای نظام آموزش و پرورش کشور آب نداشته برای موسسات ریز و درشت کنکور نان داشته است.
در شرایطی که بسیاری از ناشران با سابقه و پیران استخوان ترکانده نشر عطای فروش کتاب را به لقایش می بخشند و کرکره کتابفروشی خود را پایین می کشند باز هم انگار این ناشران کتاب های تست و کمک آموزشی هستند که با فعالیت خود در این عرصه آبروی بازار نشر را می خرند، تا آبروی نشر با شمارگان هزار و یا پانصد نسخه ای محفوظ بماند.
در این میان و در نبود یا ضعف دستگاه های نظارتی آموزش و پرورش و با بالا رفتن ضرباهنگ کنکور بار دیگر نبض تبلیغات متعدد و رنگارنگ تلویزیونی در خصوص کتاب های کمک آموزشی، کلاس های تقویتی، چگونگی مهارت تست زنی تندتر از قبل می زند تا بازار عده ای که به چم و خم این بازار آگاهی بیشتری دارند رونق بگیرد.این در حالی است که با وجود انتقاد مسوولان آموزش و پرورش، همچنان کتاب های کمک آموزشی تأیید نشده و غیرمجاز در صدا و سیما تبلیغ می شود.
در این بازار معلمانی را نیز می توان سراغ گرفت که از فرصت اشتغال خود در موسسات کنکور و کمک آموزشی بهره گرفته و با تبلیغ محصولات آن مجموعه در میان شاگران و کنکوری ها سهمی از رونق این چرخه را عهده دار شده اند. این در حالی است که ارایه مشاوره ها و منابع متفاوت توسط این موسسات جز سردرگمی خانواده ها و البته سود سرشاری که نصیب تولید کنندگان آگهی های تلویزیونی می شود نتیجه ای نداشته است.
اگر آنطور که برخی از مدیران آموزش و پرورش می گویند گردش مالی ٢هزار میلیارد تومانی اینگونه موسسات صحت داشته باشد این مجموعه هیچگاه میدان تاخت و تاز در صنعت کنکور و به تعبیر کارشناسان، مافیای کنکور را ترک نخواند کرد.
تردیدی نیست رقابت در مافیای کنکور فرایند آموزش و پرورش را به دلیل توان مالی، متاثر کرده است.این رقابت بیش از آنکه بر آموخته های دانش آموزان بیفزاید کیف آن ها را سنگین تر می کند و این موسسات کنکور هستند که به جای نظام آموزشی با بهره مندی از روش های آشکار و پنهان، کتاب های خود را وارد کیف دانش آموزان می کنند.
اینکه چرا گرداندن چرخ مهارت های ذهنی دانش آموزان بر عهده اینگونه موسسات سپرده می شود و نظام رسمی تعلیم و تربیت در عین ادعای مخالفت با چنین روندی بخش عمده ای از بار تکلیفی اش را با اعطای مجوز به اینگونه موسسات می سپارد پرسشی است که یافتن پاسخ آن چندان هم دشوار نیست.
در اینگونه موسسات کدام نکته ناگفته قرار است آموزش داده شود که زبان مدارس و آموزشگاه های رسمی ما در بیان آن الکن مانده اند. مگر نه آنکه می توان با اصلاح شیوه های تدریس، ایجاد میل به مطالعه دروس برای همیشه مطالب را در ذهن دانش آموزان نهادینه ساخت.این چه مهره ماری است که در کیسه موسسات کنکور یافت می شود اما در جیب برنامه ریزان بزرگترین وزارتخانه کشور نیست؟
نظر شما