به گزارش «قدس آنلاین»،  عملکرد نیروی انتظامی ونوع تعامل بین پلیس و مردم در حوادث مختلف که آخرین مورد آن همین حادثه آتش سوزی پلاسکو بود نشان از حرکت درست نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران دارد. در حادثه آتش سوزی، با حضور به موقع پلیس سوء استفاده گرانی که همیشه در این مواقع به دنبال منافع نامشروع خود هستند آرزوهایشان به سرابی بدیل گشت.

 فلسفه شکل گیری نیروی انتظامی در جمهوری اسلامی، حفظ امنیت در تمام  عرصه‌ها برای مردم دیندار و پایبند به ارزش های دینی می باشد. و در همین راستا نیازمند به پلیسی است که رفتارش بر مبنای اصول اخلاقی دین مبین اسلام باشد.

اما در جامعه به دلایل مختلف، بعضی از افراد به بیراهه می روند و بزهکار می شوندکه این نوشتار فعلا قصد بررسی علل آن را نداریم، ولی به هر حال این واقعیتی است اجتماعی است و این افراد می توانند برای امنیت بقیه مردم جامعه مشکلاتی را جدید بیاورند و رها کردن آنها حس امنیت را از جامعه سلب می کند. همچنین استکبار جهانی در قالب های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای غلبه بر انقلاب اسلامی و آرمانهایش، برنامه های مختلفی را سراحی می کنند که با اهداف و آرمانهای جامعه اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی در تضاد می باشد که نتیجه آن آسیب به امنیت اجتماعی و روانی جامعه در زمینه های مختلف می شود.

پلیس باهوش و زیرک، پلیسی است که با حضور درست و به موقع خودش بتواند همزمان باعث آرامش توده مردم شود و در عین حال در دل کسانی که بغض و کینه نظام اسلامی و مردم آن را در دل دارند شود، در عین حال با برخورد عادلانه به کسانی که در دام آلودگی ها و انحرافات افتاده اند کمک کند تا به مسیر درست زندگی بازگردند. این همان جاذبه و دافعه علوی است که نیروی انتظامی می تواند مظهر آن در جامعه اسلامی باشد. این مسئله در رویکرد نیروی انتظامی نیز قابل مشاهده می باشد و به گواه آمارها و بررسی ها می توان نتیجه گرفت.

به عبارت دیگر پلیس باید به گونه‌ای باشد که مردم با دیدن آن احساس آرامش و امنیت کنند و بدانند که پلیس  همیشه در کنار آنها است، حتما اینگونه هست که نوع رویکرد پلیس می‌تواند بر رفتار مردم تأثیرگذار باشد، اما در این بین فرهنگ عمومی ونهاد های مرتبط با آن مثل آموزش و پرورش نیز وظیفه ای بر عهده دارند به اینگونه که با ارتقا و روزآمد کردن سطح آموزش مردم، ذهنیت توده جامعه را نسبت به پلیس تغییر دهند؛ اگر مردم پلیس را از خودشان بدانند به صورتی که حتی مثلا اگر جریمه شوند به دلیل اینکه به نفع مصالحشان است، تمکین‌کنند، این سبب افزایش سرمایه اجتماعی پلیس می شود و سرمایه اجتماعی به نوبه خود افزایش سطح اقتدار در مقابل تهدیدات اساسی که امنیت اجتماعی را منهدم می کند، می انجامد. این نوع نگاه متفاوت بر اساس مردم‌سالاری دینی است چرا که در آن فطرت و مردم حاکم هستند و بهره مطلوب را جامعه به عنوان شخصیت حقوقی و پس از آن، مردم به عنوان شخصیت حقیقی خواهند برد، اگر مردم احساس کنند که نظام از آنِ خودشان است و حاکمیت در راستای عدالت‌محوری حرکت می‌کند و مصلحت آنها را در نظر دارد، خودشان بر اساس افزایش اقتدار حرکت می‌کنند و پلیس را به عنان نماد اقتدار خواهند شناخت و با آنها همکاری می‌کنند؛ چنین اقتداری شکستنی، از بین رفتنی و کم‌شدنی نیست.

اگر در جامعه بخواهد فقط به ابراز اقتدار بدون توجه به ارزش ها از سویی و واقعیت های اجتماعی از سویی بپردازد، نمی تواند تعامل مثبتی با مردم داشته باشد که این باعث می شود روز به روز سکاف بیشتری با مردم جامعه که موضوع اصلی پلیس حفظ امنیت همین مردم است می گردد، از طرفی اگر بخواهد طفا در مقابل همه کجروی ها مماشات کند و نرمی به خرج دهد نظم اجتماعی از بین می رود و هرج و مرج حاکم می شود و نتیجه آن نیز آسیب به ستون های امنیت اجتماعی می باشد و دشمنان و بدخواهان دندان طمع نیز می کنند و به غارت سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم مشغول می شوند.

با این نگاه به نظر می رسد که وظیفه نیروی انتظامی، بسیار خطیر و پیچیده می باشد، توصیه مقام معظم رهبری برای اینکه نیروی انتظامی در جامعه اسلامی بتواند به تمام این وظایف ذوابعاد خود عمل کند این است که اقتدار پلیس باید همراه با عدالت، ترحم و مروت باشد در واقع اقتدار پلیس چیزی جز ایستادگی در راه برقراری عدالت و نترسیدن از موانع همراه با بزرگ منشی و احترام به کرامت انسانی با چاشنی محبت، نیست. اگر پلیس بتواند در کنار مبارزه با ظالمان و مفسیدین دانه درشت، با مهربانی و عطوفت اسلامی با توده مردم رفتار کند و نماینده پدری دلسوز برای اهل و عیال خودش باشد، می تواند به این وظیفه ظریف و مهم خود عمل کندو نتیجه چنین رفتاری شکل گیری پلیسی است که نامش باعث ترس مردم نمی شود بلکه یار مهربانی است که میوه امنیت و آرامش را به ارمغان می آورد.

عملکرد نیروی انتظامی ونوع تعامل بین پلیس و مردم در حوادث مختلف که آخرین مورد آن همین حادثه آتش سوزی پلاسکو بود نشان از حرکت درست نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران دارد. در حادثه آتش سوزی، با حضور به موقع پلیس سوء استفاده گرانی که همیشه در این مواقع به دنبال منافع نامشروع خود هستند و با توجه به کشف مقدار زیادی گاو صندوق و اسناد مالی، به فکر تامین خواسته های نابه حق خود بودند، آرزوهایشان به سرابی بدیل گشت و کاسبانی که دارایی و سرمایه های خود را درمعرض خطر می دیدند، حداقل از جهت حفظ اموال باقیمانده کمی آسوده گشتند ومقداری دردهایشان اتیام یافت.

محمد وحید سهیلی

نیروی انتظامی زمانی مقتدر است که، به مثابه اصلی‌ترین نهاد مسئول ایجاد نظم و امنیت در جامعه، بتواند بدون توسل به ابزارهای قدرت فیزیکی اعمال حاکمیت نماید