تحولات لبنان و فلسطین

انگار روز پرستار، برای پرستار ایرانی فقط یک روز است و نام؛ نه مشکلی حل می شود و نه شأنی نصیب پرستار می کند. پرستار ایرانی هم منشی است هم پرستار؛ او باید پاسخگوی مسائل فنی بخش باشد در حالی که برخلاف تمام دنیا، حتی اجازه تجویز یک استامینوفن برای بیماری که از درد به خود می پیچد را ندارد.

هر پرستار چندین میلیون تومان از وزارت خانه طلبکار است/غم نان بخوریم یا غم بیمار؟/ بیمار درد می کشد و ما پای تلفن باید منتظر دستور پزشک باشیم

قدس آنلاین - ساحل عباسی/ شاید این جمله را بارها شنیده باشید یا خودتان به دیگران گفته باشید که خدا کند پایتان به بیمارستان نرسد. مشکلات ناشی از بیماری به کنار، مسائل مالی و بیا و بروهای همراه بیمار به کنار اما چهره های درهم، بدخلق و بی توجهی به آلام بیمار یا مجبور شدن همراهان بیمار به پرسیدن سوالهای متوالی از مسائلی است که در ایران چهره ای خاکستری از پرستارها به نمایش گذاشته است.

بیمار درد می کشد و همراهش مضطرب است، گویی به دنبال همدردی می گردند تا حضور او به آنها آرامش دهد اما این آرامش در بیمارستان های ایران اغلب به بیمار منتقل نمی شود.

شاید شما هم تجربه برخورد نامناسب پرستاران بخصوص در بیمارستانهای دولتی را داشته باشید یا شاید حتی با پرستاران درگیر شده باشید و آنها را بد اخلاق و نچسب خوانده باشید و ناراضی از بیمارستان خارج شده باشید...

گزارش ما اما این بار متفاوت است، آنچه می خوانید درباره پرستارانی است که خود به عدم ارائه خدمات مناسب پرستاری همانند کشورهای پیشرفته حتی کشورهای منطقه اذعان دارند اما مسئولیت آن را متوجه سیستم ناکارآمدی می دانند که به پرستاران اجازه نمی دهد حق پرستاری را ادا کنند.

هرچند پرستاران به این موضوع اذعان دارند که همیشه حق با بیمار است و این پرستار است که باید همانند فرشتگان از بیمار مراقبت کند اما درگفتگوی پیش رو این بار پرستاران با مردم درددل می کنند تا مردم بدانند که او می داند باید خدمتگزار بیمار باشد اما این سیستم است که با موانع بیشمار چهره ای خاکستری از پرستاران در اذهان مردم به جا گذاشته است.

افزایش تخت؛ وظیفه ای که در کشور ما جزو مدال های افتخار است

سیده فاطمه بحرینی، عضو هیات مدیره نظام پرستاری مشهد مقدس و دبیر هیات مدیره و پرستار بالینی از سختی های کار پرستاری می گوید و از کمبود نیرویی که در نظام استخدام کشوری باری بر دوش پرستاران شده است.

وی ادامه می دهد: کوچک شدن دولت در کاهش جمعیت پرستاران نمودار شده بنحوی که به ازای بازنشستگی سه پرستار یک نفر استخدام می شود واین مساله منجر به افزایش کار پرستاران و نارضایتی بیماران شده است.

هر چند قوانین مناسبی برای جامعه پرستاران تصویب شده اما هیچ کدام در عمل اجرا نمی شوند و قوانین همدیگر را نقض می کنند.

افزایش تخت از جمله مواردی است که به گفته خانم بحرینی درهیچ کجای دنیا برای هیچ دولتی ارزش محسوب نمی شود درحالی که در ایران افزایش تخت به منزله افزایش دستاوردهای وزارت بهداشت است!

این پرستار باسابقه کشورمان می گوید: در کشورهای اروپایی سیستم بهداشت و سلامت به افزایش تخت افتخار نمی کند بلکه  آنها به پیشگیری از بیماریها و سرمایه گذاری کلان در این حوزه توجه می کنند. بی شک افزایش بیماری و افزایش تخت به منزله بی توجهی مسئولین به سلامت مردم است.

حقوقی که قسطی پرداخت می شود!

بحث نارضایتی از پرستاران در ایران را که مطرح می کنم خانم بحرینی، بی هیچ واکنشی می پذیرد و تایید می کند که پرستاران ایران خسته وخشمگین هستند. دلایل این خشونت را از زبان پرستاری می شنوم که خود نگران خلق و خوی خشن پرستاران و تاثیر آن بربیماران است.

او می گوید: در ایران اکثر مردم از پرستاران ناراضی هستند در حالی که اگر یک ایرانی در خارج از کشور بستری شده باشد از پرستاران راضی است و اصلا عملکرد و رفتار آنها را با هم قابل قیاس نمی داند. بی شک بیمار ایرانی از فشار کاری پرستار مطلع نیست. پرستاری که بالاجبار باید اضافه کاری داشته باشد و حقوق اضافه کاری اش را نه تنها به موقع که به صورت قسطی دریافت می کند. مسلما با افزایش تورم و سنگینی مخارج، پرستار هم مانند هر انسان دیگری تحت فشار قرار گرفته و از زندگی بریده می شود. تمامی پرستارهای ما بیش از چندین میلیون تومان از وزارت خانه طلبکار هستند درصورتی که اگر حقوق حقه خود را دریافت می کردند بسیاری از مشکلات و دغدغه های ذهنی اقتصادی آنها حل می شد و  بر نوع رفتار و برخورد آنها تاثیر مثبتی می گذاشت.

سیستم های رایانه ای و پرستارانی که مجبورند هنوز هم مشق شب بنویسند

سیده فاطمه بحرینی از قانون ارتقای بهره وری می گوید که در آن بر عدم اجبار پرستاران به اضافه کار اجباری تاکید شده: حتی اگر پرستاری به دلایل معیشتی درخواست اضافه کار داشته باشد تا سقف ۸۰ ساعت مجاز به اضافه کاری است در حالی که دغدغه های اقتصادی بسیاری از پرستاران آنها را به ۱۰۰ ساعت اضافه کاری وادار می کند.

هر چند مشکلات اقتصادی مشکل بسیاری از کارگران و کارمندان ایرانی است اما فاطمه بحرینی اعتقاد دارد: جدای از مسائل مالی، پرستاران خواهان انجام وظیفه خود هستند نه اینکه همچون آچار فرانسه مجبور به برآورده کردن بسیاری از انتظارات  بخش باشند.

متاسفانه پرستار در ایران هم باید پرستار باشد هم منشی بخش؛ حتی به جای همکار تاسیساتی هم کار فنی انجام دهد! علی رغم اینکه سیستم بیمارستان ها رایانه ای است اما پرستار باید مشق شب بنویسد و همه چیز را به صورت مکتوب و مستند گزارش کند در غیر این صورت زیر سوال می رود.

جای پرستار در طرح نظام سلامت کجاست؟ اگر اعتراض کنیم مغرض محسوب می شویم

در سیستم درمانی ما پرستار نقش آچار فرانسه دارد و توانایی هایش درنظر گرفته نمی شود اما در کشورهای پیشرفته و همسایه ما شاهد حضور پرستاران در حوزه های تخصصی هستیم. یک پرستار مخصوص تغذیه بیمار است؛ یا پرستار دیگری مخصوص تکنیک های تهاجمی یا غیرتهاجمی. در حالی که پرستار ایرانی مجبور است تمامی تکنیک ها را ارائه دهد و نقش دیگران را نیز بر عهده بگیرد! این مسائل منجر به نارضایتی بیماران و تحمیل عوارض غیر قابل جبران بر سلامت جامعه می شود.

طرح تحول نظام سلامت که قرار بود هزینه های پرداختی درمان را از جیب مردم کم کند نه تنها عملی نشد بلکه یک شبه تعرفه های پزشکی را دو ونیم برابر کرد. خانم بحرینی می گوید: طرح نظام سلامت در گام اول و دوم موفق بود اما گام بعدی تنها به سود ۷درصد پزشکان تمام شد و ۹۳درصد پزشکان و کادر درمانی که شامل پرستاران، پزشکان عمومی و...می شوند زیر آوار طرح سلامت ماندند و هیچ کس صدای ناله های آنها را نشنید! متاسفانه اگر پرستاری به سیستم اعتراض کند مغرض محسوب شده و با او برخورد می شود.

پرستارانی که حتی نمی توانند یک استامینوفن تجویز کنند/ با درد بیمار چه کنیم؟

عدم پرداخت کارانه و حتی اضافه کار پرستاران بعد از ماه ها منجر به تغییر شغل بسیاری از پرستاران شده است. خانم بحرینی که غم صورت و صدایش دلگیرم کرده می گوید: بسیاری از پرستاران مرد، پرستاری را علی رغم علم و علاقه کنار گذاشتند و به مشاغلی دیگری روی آوردند تا بتوانند هزینه های زندگی اشان را تامین کنند.

ماجرای پرستاری در ایران را با زکیه باباییان که پرستار یکی از بیمارستان های دولتی است هم درمیان می گذاریم و او با انتقاد از تحمیل بسیاری از مصائب بر پرستاران، مشکلات جامعه پرستاری و فشارهای وارده بر همکاران خود را اینگونه توصیف می کند: در حالی که پرستاران در تمامی دنیا اجازه تجویز دارو دارند در ایران پرستار برای تجویز یک قرص استامینوفن باید بارها و بارها با پزشک تماس بگیرد. بیمار درد می کشد و پرستار پای تلفن است تا پزشک را پیدا کند در حالی که در دنیا پرستاران حتی مجاز به تجویز ۲۰۰ قلم دارو هستند. متاسفانه این مساله منجر به افزایش درگیری بین بیمار و پرستار می شود.

تفاوت نرس آی سی یو و نرس دیالیز چیست؟ کسی از ما پرستاری نمی خواهد!

باباییان ادامه می دهد: پزشک ۲۴ ساعت یک بار چند دقیقه درکنار بیمار حاضر می شود، در حالی که بخش اعظم خدمات دهی به بیمار، برعهده پرستاران است. پرستار ایرانی برای دریافت ۲ قلم دارو با داروخانه بیمارستان درگیر می شود و کسی از او انتظار ندارد وظایف پرستاری اش را انجام دهد. پرستاری در ایران صرفا در حد مراقبت های ساده یا گزارش نویسی است و انجام مسئولیت های سنگینی که به هیچ وجه وظیفه پرستارنیست. تمامی این مسائل منجر به افزایش نارضایتی بیماران و همراهان آنها می شود.

خانم بابائیان می گوید: چون بیماران آشنایی چندانی با وظایف سنگین پرستاران ندارند دائما با آنها درگیر می شوند. بعد هم برایم از خاطراتش می گوید: زمانی بر بالین ۲ بیمار در حال مرگ بودم بنحوی که تمام کادر درمانی برای احیای آنها تلاش می کردند اما بیماران دیگری با شرایط مساعدتر همچنان انتظار رسیدگی داشتند که این مساله منجر به اصطکاک بین بنده و بیمار شد. به او توضیح دادم که غیر از شما چند بیمار بد حال دارم که نسبت به شما وضع وخیم تری دارند و من پرستار هم ظرفیت محدودی دارم، چون انسان هستم.

حق مسکن، هر ۶ ماه یکبار پرداخت می شود/ ما غم نان بخوریم یا غم بیمار؟

متاسفانه در ایران به مهارت و اطلاعات پرستار اهمیتی داده نمی شود. بین نرس آی سی یو و نرس دیالیز با پرستار بخش بالینی عادی، تفاوتی وجود ندارد و متاسفانه همه در یک سطح قرار داده می شوند چرا که سیستم درمانی از آنها یک کار روتین و پایه مثل شناختن و تجویز داروها و نوشتن گزارش می خواهد و بس!

متاسفانه پرستار ایرانی علی رغم تمایلش فرصت درددل کردن و مراقبه روحی روانی از بیمار را ندارد چرا که این مساله در ایران برای مسئولین اصلا اهمیت ندارد.

از باباییان درباره تفاوت شیفت شب و روز هم می پرسم؛ و او توضیح می دهد که: برخی پرستاران  به دلیل آرامش بیشتر و کاهش ویزیت ها شیفت شب را انتخاب می کنند. طولانی بودن شیفت شب و دوری از اعضای خانواده نیز مسائلی است که موجب کاهش کارآیی پرستاران می شود.

من همکارانی را دیده ام که مجبور بودند فرزند بیمار خود را در منزل بگذارند و ۱۲ساعت در شیفت شب مشغول باشند در حالی که ذهن آنها درگیر فرزندشان است. متاسفانه این آسیب ها در پرستاران دائم تکرار می شود و منجر به کاهش کارآیی و درگیری بین پرستار و بیمار می شود.

مشکلات مالی و مرخصی هایی که فقط به بهانه مرگ عزیزان پرستاران به آنها داده می شود در کنار مسائل مالی و عدم پرداخت های به موقع از قبیل کارانه، اضافه کار و حتی حق مسکن که ۶ماه یک بار پرداخت می شود مشکلات عدید ه ای را برای جامعه پرستاری رقم زده که به تبع این مسائل سلامت جامعه ر ا با چالش مواجه کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.