قدس آنلاین - کافی است در هر ساعت از شبانهروز، کنترل تلویزیون را فشار دهید تا با حجمی از تبلیغات پر سر و صدا روبهرو شوید.از روغن و سس و ماکارونی و انواع چیپس و پفک گرفته تا هود و سینک و حتی انواع شامپوهای معجزهگر و داروهای چاقی و لاغری. شاید وجه تشابه تمام این تبلیغات خانهها، آشپزخانهها، باغها، ویلاها، ماشینهای لوکس و کلاسیک و کاملاً فانتزی و تجملاتی باشد. پرسش اینجاست که مگر چند درصد از مردم ما چنین زندگیهایی دارند که بر طبل اشرافیگری کوبیدن،پای ثابت تبلیغات رسانه ملی شده است؟
پرورش یافتگان نظام سرمایهداری
دکتر داروین صبوری، جامعه شناس میگوید: مصرفگرایی از ویژگیهای بارز سرمایهداری جهان کنونی است.در جوامع امروزی به پیشینه خانوادگی،اصل و نسب توجه نمیشود بلکه انسانها در مواجهه با شهروندانی که بیشتر غریبه اند با اشیا و وسایلی که منتسب به آن ها هستند ارزیابی میشوند.ما انسانها را با نوع ماشین،تلفن همراه، مارک لباس و عطر،کفش و کت و شلوار ارزیابی کرده و به همان نسبت به آن ها احترام میگذاریم.هر چقدر کالاهای مصرفی آنان لوکستر باشد،تمایز بیشتری ایجاد میکند.انسان امروزی به شدت بدنبال تمایز است و این تمایز و پُز اجتماعی را با مصرف نشان میدهد.
این کارشناس مردم شناس بیان میکند:پس از پایان جنگ تحمیلی، اقتصاد کشور از اقتصاد متمرکز دولتی به سمت بازار آزاد و بازار سرمایه گرایش پیدا کرد.از آنجا بود که میل به مصرف و برچسبگذاری انسانها با پول در جامعه ما آغاز شد و مهمترین دغدغه انسان امروزی اقتصاد شد. تبلیغات صدا و سیما هم سبب شدت گرفتن این عشق و علاقه میشود چرا که به ازای دریافت پول، فقط و فقط تبلیغ میکند و همه را به این سمت رهنمون میکند که دنیای ما، همین دنیای مصرف گرایی است.ماجرا از جایی غمانگیز میشود که ما سبد اقتصادی محدودی داریم،اما پر از اندیشه مصرف هستیم.برای مثال برنامههای متعدد آشپزی از تمام کانالها در حال پخش هستند. برنامههایی که شاید از مواد اولیه آن ها فقط نمک و فلفلش را در منزل داشته باشیم و تبلیغاتی که خیلی نامحسوس ما را به سمت مصرف کالاهای لوکس میبرد.
مصرف گرایی = متمدن بودن
این استاد دانشگاه تشریح میکند: رسانه با تبلیغات به ما القا میکند که اگر میخواهید متمدن باشید، باید آن ها را تهیه و مصرف کنید.اگر هم بخاطر مسایل اقتصادی نتوانیم آن ها را تهیه کنیم انسانی پر از سرکوب و عقدههای ذهنی و روانی میشویم.
وی یادآور میشود:هستند افرادی که از زندگی خودشان تا پیش از دیدن آگهیهای مصرفگرایی راضی بوده و مشکلی نداشتند اما این آگهیها احساس محرومیت را در آن ها به وجود آورده است. وقتی فرد سریالها و تبلیغات پر زرق و برق تلویزیون را میبیند و آن را با زندگی خودش مقایسه میکند،فاصله زیادی بین این دو دیده و خودش را شکست خورده می پندارد.ظروف زیبا و رنگی،آشپزخانهای فوقالعاده شیک،ماشینهای گرانقیمت همه سبب میشود که احساس محرومیت در فرد بوجود بیاید و آنجاست که برای رسیدن به آن زندگی رویایی حاضر است دست به هر کاری از کمفروشی، گرانفروشی و... گرفته تا حتی کار چند شیفت بزند که در هر صورت جز زیان برای فرد و جامعه ثمری ندارد.
سهم محرومان از تبلیغات صدا و سیما چقدر است؟
رئیس انجمن علمی بازاریابی ایران نیز معتقد است تلویزیون مسیری اشتباه را طی میکند.او تشریح میکند تلویزیون تلاش میکند تعداد مخاطبانش را در مقابل ماهواره حفظ و زیاد کند.به همین دلیل تبلیغاتی که در ماهواره انجام میشود را دنبال کرده و ادامه میدهد در حالیکه این روش، ابزار مناسبی برای جذب مخاطب نیست.
دکتر پرویز درگی، تاکید میکند که مردم از تبلیغات خوششان نمیآید و تکرار یک وسیله خاص در تبلیغات بعنوان خرید کالای ایرانی و... منطقی نیست.تلویزیون ما مخاطبشناسی مناسبی انجام نداده است. مثلاً برای یک غذای دو نفره در یک برنامه آشپزی، مواد مختلفی مثل فیله مرغ و راسته گوسفندی و... نیاز است در صورتیکه بیشتر مخاطبان تلویزیون توان خرید این مواد را برای تهیه غذای دو نفر ندارند.
دکتر درگی عنوان میکند:طبقات محروم جامعه ما کجای این تبلیغات دیده شدهاند؟ صدا و سیما به خاطر کم بودن بودجه یا ناتوانیاش در دریافت بودجه کافی از دولت، بخش زیادی از برنامههایش را به برنامههای خودگردان اختصاص داده است. سیاستگذاریهای غلطی که سبب سوق دادن مردم به سمت شبکههای ماهوارهای میشود.
نمکی بر زخم محرومان
دکتر سید محمد حسینی،وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با اشاره به اینکه در تبلیغات صدا و سیما لازم است از افراط و تفریط اجتناب شود میافزاید:درست است که رسانه ملی نقش دانشگاه عمومی را ایفا میکند ولی بههر حال تبلیغ تولیدات داخلی و کالاهای ایرانی برای اطلاع مردم و رونق بازار این محصولات ضروری به نظر میرسد.
حسینی بیان میکند:قبول دارم در سال های اخیر به دلیل عدم تأمین بودجه سازمان توسط دولت یازدهم و تنگناهای مالی، زمان بیشتری به تیزرهای تبلیغاتی و برنامههای مشارکتی اختصاص یافته که موجب اُفت کیفیت و تا حدودی ریزش مخاطب شده است، از طرفی امکان تبلیغ در فضای مجازی، تبلیغات محیطی و حتی تبلیغ در شبکههای ماهوارهای که خلاف ضوابط هم هست، موجب شده است صدا و سیما مثل گذشته مورد اقبال بنگاههای سفارش دهند نبوده است و در مواردی به تبلیغ محصولات،مراکز و حتی فروشندههایی پرداخته که به جایگاه رسانه ملی لطمه زده و موجب شگفتی بینندگان شده است.
دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی عامل اصلی این مُعضل را نگاه ناصواب دولت دانسته و میگوید:دولت تصور میکند سازمان صدا و سیما باید نقش روابط عمومیاش را بازی کند و حال که رسانه حاضر نیست تمام خواستههای دولت را تأمین کند و در مواردی صدا و نقد مردم وصاحبنظران را منعکس میکند،دولتمردان که مدعی برخورداری از سعهصدر هستند و به استقبال نقد میشتابند، همین اندک صدای مخالف را بر نمیتابند و از اهرم بودجه برای فشار بر رسانه استفاده میکنند. مسلماً این رویه به هیچ وجه قابل قبول نیست و بدعتی زیانبار محسوب میشود که ناشی از ضعف دستگاههای نظارتی از جمله مجلس شورای اسلامی است.البته اخیراً در برنامه ششم الزاماتی برای دولت ایجاد شد که امیدواریم اجرایی شود و صدا و سیما ناچار به واگذاری آنتن به امور نازل نشود.
دکتر حسینی مشکل دیگر این سازمان را اداره خود این دستگاه عریض و طویل دانسته و بیان میکند حجم زیاد نیروی انسانی و تکثر شبکهها، هزینههای جاری زیادی می طلبد به گونهای که منابع مالی کمتری به برنامهسازی، تولید فیلم و سریال و برنامههای پرجاذبه اختصاص مییابد. لذا به نظر میرسد چارهای جز کاهش هزینهها و تا مدتی عدم توسعه کمی شبکهها نیست و گرنه با تنزل کیفیت مواجه میشویم که با توجه به رقبای زیاد از جمله فضای مجازی،صدا و سیما فاقد اثربخشی کافی به ویژه در مقاطع حساس خواهد بود و بدون تردید این وضعیت به صلاح نظام و مردم نیست.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطر نشان میکند درشرایطی که اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، اولویت کشور برای برون رفت از شرایط نامناسب معیشتی و رکود چند ساله است و بار مشکلات زندگی از جمله بیکاری بر دوش مردم محروم، بیشتر سنگینی میکند نمایش زندگیهای اشرافی و خانهها وخودروهای تجملاتی مرفهان بیدرد، پاشیدن نمک بر زخمها و آلام طبقات مستضعف محسوب میشود. بنابراین پذیرفته نیست که برنامهسازان سوژهها و موضوعات خود را به شمال تهران و ثروتمندان و زراندوزان معطوف کنند؛ بلکه کل ایران و محرومان و حاشیهنشینان را هم باید مدنظر داشته باشند. این نگاه با واقعیتهای جامعه سنخیت بیشتری داشته و بیشتر هم مورد توجه تودههای مردم قرار میگیرد.
تلاشی که به ثمر ننشست
بسیار مشتاق بودیم تا با مسؤولانی که بر تبلیغات صدا و سیما نظارت دارند به گفتوگو نشسته و نظرات آن ها را هم بشنویم. اما متاسفانه پیگیریهای چند هفتهای ما به نتیجه نرسید. اصلاً آیا گوش شنوایی وجود دارد؟
نظر شما