قدس آنلاین - «مصطفی پورمحمدی» زمستان ۱۳۳۸ در یکی از محلات قدیمی قم، متولد شد. وی که با پایان تحصیلات مقدماتی، علوم دینی را در حوزههای علمیۀ قم، تهران و مشهد خوانده، در سن بیستسالگی بهعنوان جوانترین نیروی قضایی کشور، دادستان انقلاب در مسجدسلیمان شد و پس از آن در دستگاههای قضایی بندرعباس مشغول به فعالیت میشود. در همین دوران که بهواسطۀ تحقیق در مورد دوستی با سابقۀ انقلابیگری به مشهد سفر میکند، از نزدیک با مرحوم طبسی دیدار میکند؛ تا اینکه خرداد ۶۱ که به مدت ۵ سال دادستان انقلاب مشهد میشود مراوداتش با تولیت سابق آستان به گونهای میشود که به اذعان خودش تا آخرین لحظات عمر شریف آیتالله طبسی برقرار میماند. با تکیه بر همین شناختی که وزیر دادگستری دولت یازدهم از مرحوم واعظ طبسی به خاطر سالهای خدمتش در مشهد پیدا کرده، با وی به گفتوگو نشستیم که متن آن در ادامه آمده است.
جناب پورمحمدی! سابقۀ آشنایی شما با آیتالله طبسی به چه زمانی برمیگردد؟
آیتالله طبسی از چهرههای فعال، مبارز و مقاوم و انقلابی در خراسان بودند و من اسم ایشان را زیاد شنیده بودم، ولی به دلیل عدم سکونت در مشهد ایشان را ندیده بودم. در سال ۱۳۶۰ که دادستان انقلاب بندرعباس و استان هرمزگان بودم و به دنبال جانشین میگشتم، برای تحقیق در مورد دوستی ساکن مشهد که سابقۀ مبارزاتی و انقلابی هم داشت، به مشهد سفر کردم. چون آیتالله طبسی ایشان را میشناخت، برای آشنایی بیشتر با احوالات ایشان توفیق زیارت آیتالله طبسی را پیدا کردم. شاید قبل از آن دیدارهای پراکندهای داشتیم، ولی این اولین دیدار مستقیم و کاری ما بود. خرداد سال ۱۳۶۱ هم که بهعنوان دادستان انقلاب مشهد انتخاب شدم، به دلیل مقیم شدن در مشهد مجدداً ایشان را زیارت کردم و طبعاً این آشنایی حدود ۵ سالی که در مشهد بودم به طور مستمر و بسیار از نزدیک برقرار بود؛ بعد از آن هم تا آخرین لحظات عمر شریفشان این ارتباط برقرار بود.
دربارۀ فعالیتهای منحصربهفرد آیتالله طبسی در دوران مبارزات انقلابیشان و همراهی ایشان با بزرگان انقلاب صحبت کنید.
ایشان در استان خراسان جزو چهرههای سرشناس انقلابی و از فضلای حوزه و خطبای مطرح و باصلابت بودند و بعد از ۱۵ خرداد جزو همراهان برجستۀ حضرت امام (ره) و مدافعان راه امام و نهضت امام خمینی بودند؛ به همین دلیل هم ساواک پیگیریهای زیادی و دستگیریهای متعدد و تعقیب و ممنوعالمنبر بودن را نسبت به ایشان داشت و از همین جهت هم ایشان چهرۀ شناختهشدهای بود. این وضعیت تا زمان انقلاب به شکل برجستهای وجود داشت و نهضت اسلامی و مبارزات انقلابی با مدیریت مقام معظم رهبری، آیتالله طبسی و شهید هاشمینژاد در خراسان تداوم داشت. البته چون من مقیم مشهد نبودم با فعالیتها و اقدامات ایشان آشنایی و ارتباط و اطلاع چندانی نداشتم؛ این اطلاعات به نحوی بین انقلابیون مطرح بود، چنانچه شنیده بودیم ایشان یکی از چهرههای بارز و شناختهشدۀ انقلابی به خصوص در سطح استان خراسان بودند.
از لحاظ علمی تا چه اندازه آیتالله طبسی را میشناسید؟
ایشان بهعنوان یکی از علما و فضلای شناختهشده و از مدرسین ممتاز حوزۀ علمیه مشهد بودند. وجهۀ علمی شاخصی داشتند و از شاگردان ممتاز علمای مشهد و صاحبنام مشهد مانند مرحوم آیتالله میلانی و دیگر بزرگانی چون آیتالله قزوینی و ادیب نیشابوری و دیگر اساتید بودند. در حوزه بهعنوان یک عالم مبارز شناخته میشدند و همچنین در فضای انقلابی جوانها، روشنفکران، مبارزین و علمای بلاد از وجهۀ مقبول و مطلوبی برخوردار بودند.
اگر بخواهید وجوه شاخص مدیریتی ایشان را در آستان قدس رضوی مطرح کنید، چگونه ایشان را معرفی میکنید؟
آیتالله طبسی فردی کاملاً هدفدار و معتقد بودند و باورهای عمیق و مستدلی داشتند. از نظر علمی، فکری و در عمل صادقانه رفتار میکردند. رفتار و منش متین چه نسبت به همکاران و چه بزرگان و نیروها و جوانان و مردم، جزء برجستگیهای شاخص رفتاری ایشان بود. مدیریت دو بخش دارد: یک بخش ذاتی، خصلتهای خدادادی و استعدادهای ذاتی است و یک بخش هم اکتسابی. ایشان از هر دو بخش بهخوبی برخوردار بودند و از جنبۀ مدیریتی ویژگیهای ممتازی داشتند. ایشان در دورۀ مبارزه و انقلاب یک شخصیت مدیریتی ممتاز از خودشان ارائه کرده بودند و جزو مدیران طراز اول کشور قرار داشتند. ایشان فردی بسیار منظم و بابرنامه بودند و در کارهای مختلف فعالیتهایشان طبق برنامه و طبق نظم و متعهد به برنامه بود. یک نکتۀ بسیار اساسی اینکه ایشان اهل مشورت بودند، بااینکه اختلاف سنیمان با ایشان زیاد بود. ایشان آرام در مباحثات صحبتها را گوش کرده و تأمل میکردند تا به یک تصمیم برسند. متانت و تأمل جزو ویژگیهای بارز شخصیتی ایشان بود.
خاطرهای در همین زمینۀ بحث مشورتی با ایشان دارید؟
آن زمان به یاد دارم که استان خراسان و مشهد مانند جاهای دیگر کشور شرایط سخت و ملتهب و حساسی داشت؛ به خاطر همین جلسات مشترکی با محوریت آیتالله واعظ طبسی، استاندار، فرماندۀ سپاه و مسئول اطلاعات و بنده تشکیل میشد. این جلسات از همان سال ۱۳۶۱ تا سال ۶۵ به طور منظم برقرار بود. مرحوم طبسی به این مشورت و رایزنی اهتمام داشتند. به یاد ندارم که ایشان با وجود جایگاه والایشان در تولیت آستان قدس، نمایندگی امام در خراسان و ریاست حوزۀ علمیه خراسان مطلبی را دیکته کرده باشند. با وجود شأن ملی و منطقهای برجستهای که داشتند، ولی حرمت مجموعهها و جایگاهها را خیلی خوب نگه میداشتند.
ایشان همیشه به بنده لطف داشتند و بین ما همکاری نزدیکی برقرار بود؛ درعینحال هیچگاه از موضع آمرانه، دستوری و بهصورت دیکتهای مطلبی بین ما نبود که ایشان بخواهند برخورد کنند؛ این رفتار ایشان سبب علاقهمندی و همکاری خیلی صمیمانه و مطبوع با کسانی که با ایشان کار میکردند، شده بود و یک احساس لطیف و دلپسند و رضایتبخشی را از این همکاری ایجاد میکرد.
نسبت به آداب ظاهری و نظم در کار هم خیلی مقید بودند و بر رعایت اصول کار تأکید داشتند. در واقع نگاه ویژهای به آراستگی، نظافت، پوشش لباس، تنظیم محیط و محل کار داشتند، به خصوص اینکه تولیت آستان قدس بودند و یک مرکز فرهنگی باید از آراستگی ویژهای برخوردار باشد؛ میتوان گفت که ایشان شخص فوقالعاده ممتاز و یگانهای برای ایجاد این آراستگی بودند. توجه ویژۀ جناب طبسی به نظم و آراستگی برای زواری که در طول این سالها وارد حرم شدند، محسوس بود؛ در واقع محیط آراسته و دلنشین آستان قدس در عین هماهنگی اخلاق خدام آن، فضای زیارتی برجسته و دلنشینی برای زوار فراهم میکرد. هماهنگی و نظم واحد خدام نیز بسیار برجسته است و در واقع مدیریت ممتاز ایشان در آستان قدس باعث ایجاد فرهنگ ویژهای در فعالیتهای خدام در واحدهای مختلف کفشدارها، نگهبانها، فراشها و ... شده است. فرهنگ خدمت به زائرین امام رئوف به گونهای نهادینه شده که از سطوح بالای تحصیلاتی و مدیریتی تا کف جامعه با اشتیاق در جایگاه یک کفشدار، نگهبان، دربان و نظافتچی به زائرین خدمت میکنند. ارج دادن به این کار و موقعیتسازی برای اینکه امثال بازرگان و دکتر، وزیر و وکیل به این مکانها بیایند و خدمتگزار بارگاه رضوی باشند یک افتخار بزرگ است. درعینحال محیط و شرایط و فضا هم باید آماده باشد که خوشبختانه مدیریت خدام آستان الگویی برای سایر اماکن مقدسه، مساجد و عتبات و بارگاهها و مقبرهها شده است. مرحوم آیتالله طبسی انسانی توسعهگرا، آیندهنگر و بلندپرواز بود و ذهن بلندپرواز ایشان بود که طرحهای بسیار کلان را میپذیرفت و اجازه میداد مشاورین و مستشاران و مهندسین و طراحان برجسته بیایند و طرح و ایده دهند؛ ایشان با جدیت از این طرحها و ایدهها پشتیبانی میکرد. امروزه مجموعۀ آستان قدس بهعنوان یک مجموعۀ بزرگ در بین مجموعه اماکن مقدس مذهبی و فرهنگی جهان شناخته میشود.
نکتۀ بعدی و بسیار مهم، تقوا و زهد مرحوم آیتالله طبسی و وسواس ایشان در مراقبت و هزینه کردن اموال و نذورات و تبرکات مردم بود؛ گاهی ممکن بود واقفی محور وقفش را پهن کردن سفرههایی رنگارنگ قرار میداد و از همین رو ایشان علیرغم اینکه ممکن بود از اجرای این خواسته، تعبیر به پهن کردن سفرههای طاغوتی شود، نظر واقف را ارج مینهادند و اجرایش میکردند و میگفتند دیگران هرچه میخواهند بگویند، واقف گفته است که فلان مهمانی و جشن را برگزار کنید و چند نوع غذا بدهید.
بحثهایی از انتساب ایشان به اشرافیگری مطرح شده است، نظر شما در این خصوص چیست؟
این مسئله را رد میکنم، ایشان همان منزلی که قبل از انقلاب داشت را تا آخرین لحظۀ حیاتشان با همان وسیله و تجهیزات خانه و هزینه و عملکرد حفظ کرد. حق عشری که از جایگاه تولیت به ایشان تعلق میگرفت حقی شرعی بود، اما ایشان به جای استفادۀ شخصی با توجه به اختیار در خرج، این مبلغ را به توسعۀ ضریح، سنگ قبور، حسینیه، فقرا، مستمندان اختصاص میدادند. تمام حق تولیت ایشان صرف فعالیتهای فرهنگی و عمدتاً صرف همان آستان قدس میشد. امروز بلاشک میتوان گفت خدماتی که آیتالله طبسی در دوران سیوهفتسالۀ مدیریتشان در آستان قدس داشتهاند، با تمام دوران قبل از مدیریت ایشان یعنی از ابتدای تشکیل آستانۀ مقدسه تا مدیریت ایشان برابری میکند.
دربارۀ رابطۀ آیتالله طبسی با امام و بعد از ایشان با مقام معظم رهبری، نگاهتان چگونه است؟
ایشان از مریدان امام بودند و از ابتدای انقلاب بهعنوان نمایندۀ امام و تولیت آستان قدس انتخاب شدند و فوقالعاده نسبت به امام وفادار و مقید بودند. ایشان بلافاصله با طرح کوچکترین مسئلهای از سوی حضرت امام کاملاً مقید بودند که نظر امام را چه موافق طبعشان باشد و چه نباشد، عمل کنند. البته آیتالله طبسی ذهنیت و دیدگاهشان نزدیک به امام بود. در رفتار آیتالله طبسی یک همخوانی و همگرایی با نوع تفکر و نگاه و راه امام میدیدیم. حضرت امام هم نسبت به ایشان خیلی عنایت و لطف داشتند و اختیارات و توجهی که به ایشان بود و اعتمادی که به ایشان بود، حکایت از رابطهای دوجانبه داشت و تا آخرین لحظه حیات امام به قوت ادامه داشت.
ایشان با مقام معظم رهبری از دوران طلبگی انس و حشرونشر داشتند و رفیق، همفکر و هممبارزه بودند، به خصوص در منطقۀ خراسان و مشهد از چهرههای برجسته و شناختهشدۀ انقلاب بودند، ازاینجهت علاقه و پیوند عمیقی با هم داشتند. ظاهراً و واقعاً اینگونه بود که از نزدیکترین افراد به مقام معظم رهبری، آیتالله طبسی بود، به گونهای که اگر دایرۀ نزدیکان مقام معظم رهبری را منحصر به انگشتان یک دست بدانیم، مرحوم طبسی در این محدوده قرار داشتند؛ همین ارتباط و اعتماد تا آخرین لحظات عمرشان برقرار بود و مورد توجه ویژۀ مقام معظم رهبری بودند. هروقت به تهران میآمدند و مایل به ملاقات با مقام معظم رهبری بودند، این دیدار انجام میشد؛ اشتیاق دوطرفه بود. مقام معظم رهبری نیز سالانه دورهای را برای زیارت به مشهد مشرف میشدند و آیتالله طبسی میزبان ایشان بودند؛ این انس در اوج خودش قرار داشت.
نوع توجه و علاقه و پذیرایی و دلدادگی بین ایشان و مقام معظم رهبری (چه در دوران ریاستجمهوری و چه در دوران رهبری آیتالله خامنهای) این ارتباط را عمیقتر کرده بود. ایشان جزو چهرههای امین و مورد اعتماد و توجه رهبری بودند. بسیاری از بزرگان برای رساندن مطالبشان به رهبری، ابتدا آن را با مرحوم واعظ مطرح میکردند تا از طریق ایشان مطلبشان به رهبری برسد.
ایشان دانش ویژه و ممتازی در مسائل معنوی، حوزوی، مسائل ملی و سیاسی داشتند، همین مسئله هم باعث عنایت ویژۀ سایر علما، مراجع و مقامات عالی قوا و سیاستمداران و بزرگان کشور نسبت به ایشان شده بود؛ در واقع نظرشان بسیار تأثیرگذار بود.
اگر بخواهید در خصوص حمایت آیتالله طبسی از مقام معظم رهبری مصداقی را بگویید، آیا نکتهای را مدنظر دارید؟
ایشان فوقالعاده معتقد و مؤمن به رهبری بود و در تمام این مسائل که ما میدیدیم وفادارانه نسبت به رهبری عمل، پشتیبانی و همراهی میکرد؛ به گونهای که در همۀ موضوعات (کوچک و بزرگ) بسیار به همراهی با رهبری مقید بودند. از همان اوایل انقلاب و دوران ریاستجمهوری مقام معظم رهبری، این همراهی در تمام مسائل سیاسی و اجتماعی و حوادث و بحرانها و دستاوردها وجود داشت، ازجمله در حوادث سالهای اخیر و بحرانهایی که در سال ۸۸ دچار آن شدیم؛ پس از آن نیز مرحوم آیتالله طبسی بسیار مقید به همراهی، پشتیبانی و وفاداری به رهبری و آرمانهای رهبری بودند.
حمایت آیتالله طبسی در شرایط خاص فتنۀ ۸۸ از مقام معظم رهبری را نشأتگرفته از چه اصلی میدانید؟
آیتالله طبسی یک عنصر انقلابی، استوار، استخواندار، هوشمند و عمیق در مسائل انقلاب بود. ایشان حس مشترک و نگاه و فهم مشترکی با مقام معظم رهبری در مسائل داشتند و درک و بصیرت نزدیک و دقیقاً منطبقی داشتند. میتوان گفت انسانهایی با فهمی دقیق و عمیق که سبقۀ همراهی با امام و زندگی در فضای انقلاب را داشته، طبعاً دیدگاه و فهم مشترکی هم از حوادث دارند؛ از این منظر چنین انسانهایی با نگاه به حوادث به آسانی سایه و دست دشمن را میبینند. در واقع فهم مشترک مرحوم واعظ با مقام معظم رهبری در دشمنشناسی باعث شده بود ایشان در این مسئله بسیار مؤمنانه، وفادارانه در کنار رهبری قرار گرفته و از ایشان حمایت کند.
لطفاً در خصوص مواضع و اقدامات ایشان در دوران پس از دفاع مقدس و مسائل سیاسی کشور ازجمله بنیصدر هم صحبت کنید.
ایشان جزو چهرههای سرشناس و معتقد و وفادار و استوار انقلاب بود که از همان ابتدای انقلاب نقشآفرین در تمامی صحنهها در کنار یاران صدیق انقلاب و حلقههای اول همراهان امام بودند و وفاداری و اثرگذاریشان تا لحظات آخر ادامه داشت. ایشان واقعاً شخصیت بیبدیل و کمنظیری بودند.
مصداقی در این خصوص مدنظرتان هست؟
ایشان جزو یاران اصلی و مدیران ارشد انقلاب بودند. وقتی بحث جنگ بود، با تمام ظرفیت و انرژی در خدمت جنگ بودند. در بحث منافقین و درگیریهای شدیدی که با آنها وجود داشت، ایشان بسیار محکم و استوار بود. آن زمان من دادستان انقلاب در آنجا بودم، درگیریها شدید بود و ترورهای پیدرپی در مشهد داشتیم، گروههای دیگر ضدانقلاب همچون کمونیستها و تودهایها و براندازها آنجا بودند؛ اما ایشان خیلی محکم و استوار در کنار امام بودند و هیچگاه خلل و سستی در ارادۀ ایشان ندیدیم.
هر جا سستی و تعللی بود ایشان آن را برطرف میکردند، محکم وارد میشدند و ما را در اجرای صحیح، دقیق، عادلانه و قاطعانۀ نظرات امام و نظام و انقلاب هدایت میکردند. ایشان در همۀ صحنهها مداوم و پیوسته حضور داشتند و رکن و استوانه و پناهگاه بودند. واقعاً مصداق بارز این کلمات معصومین بودند که «وقتی یک مؤمن فقیه یا عالمی از دست میرود واقعاً رخنۀ بزرگی ایجاد میشود که پرناشدنی است». مرحوم واعظ واقعاً ازجمله مردانی بود که صادقانه پای پیمان و تعهدات خویش ایستاد، درحالیکه از همان اول با مشکلات جسمی مواجه بود. در مقابل نقدهای غیرمنصفانه و مخرب با متانت و بردباری کار خودش را انجام میداد. میبینیم که چه آثار بزرگ و ماندگاری بر جای گذاشته است. انشاءالله خداوند بر درجات ایشان بیفزاید و ایشان را مشمول عنایات خاصه مولایشان علیبنموسیالرضا قرار دهد و ما را نیز توفیق دهد این راه را با اخلاص ادامه دهیم.
* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.
*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید
نظر شما