قدس آنلاین - ازدواج دانشجویی همواره با بیم و امیدهایی همراه بوده است. آمارهایی که از طلاقهای دانشجویی منتشر شد و برخی تنگناهای اقتصادی دانشجویان و بیکاری آنها پس از فارغالتحصیلی، بیمهایی را به دل جوانهای دانشجوی آماده به ازدواج انداخته است. از سوی دیگر، پیوند آگاهانه و آسان هم از نقاط امیدبخش ازدواج در دوره دانشجویی است. براساس آنچه مسؤول نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها اعلام کرده، آمار طلاق در ازدواجهای دانشجویی تنها ۲درصد است و یکی از مستحکمترین نوع ازدواجها، یاد شده است. کاروانهای «همسفر تا بهشت» که سفری به مشهد برای همه زوجهای دانشجوی سراسر کشور است، فقط یک اردوی دانشجویی نیست، بلکه آموزشهای ویژه زوجین دانشجو هم به آنها داده میشود. مشهد این روزها میزبان بسیاری از کاروانهای زوجهای دانشجو بوده است. با «مرتضی روحانی» رئیس ستاد ازدواج دانشجویی خراسان رضوی درباره خوب و بد ازدواج دانشجویی گفتوگو کردهایم که میخوانید.
ازدواج دانشجویی چه محاسنی دارد؟
در حالحاضر کمترین آمار طلاق در بین ازدواجهای دانشجویی است. یکی از دلایل بهتر بودن ازدواج در دوره دانشجویی، بلوغ فکری طرفین است که باعث میشود تصمیم برای ازدواج از حرکتهای کاملاً احساسی فاصله بگیرد. معمولاً دانشجویان در این دوره، انتخابهای منطقیتری دارند. اگر سه مدل الگوی انتخابی شامل الگوی مشارکتی، الگوی سنتی و الگوی استقلالی داشته باشیم، فضای دانشگاه برای همسرگزینی براساس الگوی مشارکتی، بازتر است.
موانع پیش روی ازدواج دانشجویی چیست؟
موانع اقتصادی و شغلی و ترس از امنیت روانی و نگرانی از روابط فرازناشویی (بهدلیل عدم مدیریت روابط در شبکههای اجتماعی) از جمله موانع گفتهشده از سوی دانشجویان است. بهنظر میرسد جوانان ما در موضوع ازدواج، باورهای غلطی دارند. دانشجو معتقد است ازدواج مانع از کسب موفقیتهای شغلی و پیشرفت تحصیلی او میشود، یا ازدواج در دوره دانشجویی ممکن است فرصتهای بهتری را در آینده از او بگیرد. گاهی میگویند که چرا باید ازدواج کنیم؟ برخی دانشجویان از نظر فلسفه ازدواج توجیه نشدهاند. مشکلاتی هم از سوی والدین دانشجوها وجود دارد. برای نمونه با یکی از والدین دانشجویان صحبت میکردم که مورد مناسبی برای دخترشان پیدا شده بود و خانواده پسر اجازه خواستگاری میخواستند، اما مادر دختر میگفت که دخترم در حال تحصیل است و نمیخواهم حواسش پرت شود، الان فقط باید درسش را بخواند. گاهی موانع از سوی والدین است. بخشی از مشکلات هم مربوط به عرصه اجتماعی میشود. بهدلیل وضعیت نهچندان بهسامان اشتغال در کشورمان، لازم است خانوادهها از فرزندان جوانشان حمایت کنند. البته بدعتهایی هم درباره سنت ازدواج بهوجود آمده که توقع دارند مراسم و جهزیه تجملاتی بگیرند که همین عوامل باعث میشود ازدواج جوانان به تأخیر بیفتد.
دانشگاهها چه وظیفهای برای ترویج ازدواج آسان در بین دانشجویان دارند؟
باید بهصورت ابعادی به این ماجرا نگاه کرد؛ یک بعد اقتصادی است و بعد دیگر، شناختی. اگر قرار است در بین دانشجویان تغییر باور و فرهنگ ایجاد کنیم، جدای از اینکه از نظر اقتصادی باید از سوی خانوادهها، در حد توان به جوانها کمک شود، از نظر معرفتی هم باید روی آنها کار شود. اردوهایی که برای زوجین دانشجو توسط دانشگاهها برگزار میشود، کوتاهمدت است و شاید چندان اثرگذاری پایداری نداشته باشد، اما میتوان از ظرفیت مشارکتی استادان دانشگاه برای این مهم استفاده کرد. استادان دانشگاه، بهترین مروجان ازدواج آگاهانه، بههنگام و آسان هستند. اینکه صرفاً رئیس دانشگاهی، هزینهای را به ستاد ازدواج دانشجویی اختصاص دهد خوب است، اما با ایدهآل فاصله دارد.
حلقههای واسط ازدواج در دانشگاهها چه فعالیتی دارند؟
در دین ما واسطهگری برای ازدواج، توصیه شده است. اصل موضوع واسطهگری به این شرط که خانوادهها درگیر آن باشند و ابعاد دینی و عرفی آن لحاظ شود، ضمن اینکه فرآیندهای علمی و روانشناختی آن یعنی مصاحبهها و آزمونهای روانشناختی زوجین صورت بگیرد، هم تسهیلگر امر ازدواج است و هم تثبیتکننده آن.
نگاه خوبی به مراکز همسرگزینی وجود ندارد؛ چون برخی سایتهای همسریابی وارد فضایی انحرافی شدهاند. رویکرد مراکز همسرگزینی در دانشگاه چیست؟
مجموعه فرآیندهای علمی توسط هیأت علمی دانشگاهی که جزو بهترینها هستند، تدوین شده است و معتقدیم افرادی که این فرآیندهای علمی مبتنیبر مبانی دینی را طی میکنند، آمادگی آنان برای پدیده ازدواج سنجیده میشود و هماهنگی دو فرد برای هم مورد بررسی علمی قرار میگیرد. کسانیکه در این فرآیند علمی قرار بگیرند، ازدواجی مطمئن خواهند داشت؛ چون خطرهای زندگیشان پیش از ازدواجشان، شناسایی شده است. البته این بهمعنای کاهش طلاق نیست، چون ما فقط اطلاعات را به طرفین میدهیم و تصمیم نهایی با خودشان است که عاقلانه تصمیم بگیرند یا بنابر نظر خودشان. ما در مرکز همسرگزینی دانشگاه، فضای فکری و روحی طرفین را برای هم روشن میکنیم. هماهنگی آنها و نقاط خطر را برایشان مشخص میکنیم و اگر برنامهای برای عبور از نقاط خطر داشته باشند، به آنها پیشنهاد ازدواج میدهیم. مرکز همسرگزینی دانشگاه برای دانشجویان تصمیمسازی میکند، نه تصمیمگیری.
درواقع مشاوران در مراکز همسرگزینی، نفر سوم ماجرا هستند؟
همینطور است. درواقع نورافکنی میاندازیم که دانشجو نسبت به خودش و طرف مقابلش تا 90درصد شناخت پیدا کند. تصمیمگیری با خودش است که عاقلانه با موضوع برخورد کند یا نه. رویکرد ما در مرکز همسرگزینی دانشگاه با سایتهای همسریابی متفاوت است. ما از آزمونهای استاندارد بومیشده استفاده میکنیم، مشاوره پیش از ازدواج داریم که طی مصاحبههایی، سنجش آمادگی و توانمندی افراد برای ازدواج با هم صورت میگیرد. آموزشهای حین و بعد از ازدواج هم به دانشجویان داده میشود. من با فعالیت سایتهای همسریابی از این جهت مخالفم چون روش علمی ندارند، درحالیکه قرار است به یک فرد برای بزرگترین تصمیم زندگیاش کمک کنند. روش مراجعه دانشجویان به مراکز همسرگزینی در دانشگاهها بهصورت حضوری یا غیرحضوری است. البته ما راههای مختلفی داریم که دانشجویان میتوانند فرمهایی را پر کنند که بانک اطلاعاتی جامعی از آنان بهدست میآید. گاهی هم استادان و دوستان دانشجو، افرادی را به ما معرفی میکنند، موارد معدودی هم مراجعه حضوری داریم.
نظر شما