حمید واحدی
6 روز پس از گذشت سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران فرصتی مغتنمی است تا برخی رویههای حاکم بر این رویداد را در محک بررسی قرار داد و میزان موفقیت آن نسبت به سال قبل در شهر آفتاب و دورههای سابقِ برگزاری آن در مصلی و محل دائمی نمایشگاه کتاب تهران را سنجید.
نمایشگاه کتاب در این دوره به دلیل واقعشدن در میانه تبلیغات کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، در وضعیتی دوگانه قرار گرفت. تصمیمات متغیر مدیران وزارت ارشاد برای انتخاباتیکردن و نکردن نمایشگاه کتاب نهایتاً منجر به آن شد که بنا بر مصلحت و به اسم حفظ حریم فرهنگی نمایشگاه کتاب، فضای برگزاری این رویداد تحت تأثیر اتفاق بزرگ و مهم انتخابات قرار نگیرد و همین مسئله، مظلومیت مضاعف این عرصه را بار دیگر پیش چشم اهل آن آورد؛ بویژه وقتی که در مناظرات فرهنگی هیچ صدایی از وضعیت نشر و کتاب و مسائل مرتبط با آن بلند نشد.
این مظلومیت زمانی خود را بیش از پیش به رخ میکشد که ببینیم در پی این سیاست و به دنبال سایر سیاستگذاریهای جاری بر جریان نشر کشور، در بهترین حالت و بر اساس آمارهای رسمی، عنوان میشود که وضعیت بازدید از نمایشگاه کتاب در نیمه ابتدایی برگزاری آن با سال گذشته تغییری نداشته است که البته شاهد این مدعا آمارهای ارائهشده از سوی متروی شهر آفتاب است.
همایون امیرزاده، سخنگوی نمایشگاه کتاب تهران، از تشابه میزان بازدید از نمایشگاه طی روزهای گذشته نسبت به سال قبل با تفاوتی 5 درصدی و نیز تساوی تقریبی میزان فروش در نمایشگاه کتاب خبر داده و عنوان کرده بود: در نمایشگاه کتاب بیست و نهم (پارسال) تا پایان روز سوم تعداد ۳۷۰ هزار تراکنش مالی در غرفههای ناشران انجام شده بود که مبلغ مربوط به آن ۱۷۹ میلیارد ریال بوده است. در نمایشگاه امسال تقریباً رقمی در همین حدود به دست آمده است، یعنی کمی بیش از ۱۷۹ میلیارد ریال با تعداد تراکنش ۳۷۳ هزار و ۷۸۵ مورد.
وی در مورد جمعیت بازدیدکننده در 3 روز گذشته هم گفت: در این زمینه هم با رصدی که از طریق سیستمهای رصد انجام شده است، رقمی بین 2 تا 5 درصد افزایش را در جمعیت بازدیدکننده نسبت به دوره قبل شاهد بودیم.
این در حالی است که با یک محاسبه سرانگشتی میتوان دریافت که به تناسب افزایش قیمت کتاب و متعاقباً افزایش میزان هزینهکرد برای خرید یک کتاب، ثابتماندن میزان خرید به معنی کاهش بازدید است.
بر همین مبنا میتوان گفت که خلوتبودن این روزهای نمایشگاه کتاب که نسبت به سال قبل خود را به شکلی مشهود نشان داده است، میتواند به عنوان نمایی روشن از بحران نشر در ایران به شمار آید.
به دنبال ریشههای قهر مردم با نمایشگاه کتاب
باران روزهای گذشته در کنار برخی ضعفهای ساختاری در شهر آفتاب همچون وضعیت بد سالنهای زیر چادر که حضور در آنها را برای مخاطبان دشوار کرده، بار دیگر این سؤال را مطرح کرده که آیا انتقال محل برگزاری نمایشگاه کتاب به شهر آفتاب موضوعی صحیح بوده و منجر به کاهش مخاطب نمایشگاه کتاب نشده است؟
امیرمسعود شهرامنیا، قائممقام نمایشگاه کتاب، در این زمینه معتقد است که برگزاری فعلی نمایشگاه کتاب نیاز به فضای مسقف بالغ بر ۱۳۰ هزار متر مربع دارد که جز در شهر آفتاب نمیتوان برای آن امکان تحقق متصور بود.
وی در این زمینه میگوید به دلیل 2 برابر شدن حجم نمایشگاه کتاب طی 10 سال گذشته، امکان برگزاری آن از مکانهایی در داخل تهران سلب شده است و مصلی و محل دائمی نمایشگاهها دیگر نمیتوانند میزبان نمایشگاه کتاب باشند.
محسن پرویز، معاون اسبق فرهنگی وزارت ارشاد، در همین زمینه میگوید: محل دائمی نمایشگاهها در سئول از حیث کاربری تعریفی تازه پیدا کرده است و حتی برگزاری نمایشگاههای محدود نیز در آن با مشکلاتی عدیده مواجه خواهد شد. مهمترین مسئله در این زمینه، ترافیک است و پس از آن، سالنهای کوچک و متوسط پراکنده در این مکان و در نهایت، نبود میزان سالنهای مسقف مطمئن و قابل استفاده.
به باور پرویز، در صورت تخریب برخی از این سازهها و بازسازی آن شاید میشد میزبانی از نمایشگاه کتاب را برای محل دائمی نمایشگاهها متصور بود اما وضعیت عجیب مالکیت این مکان که خارج از دست وزارت ارشاد و شهرداری تهران است، این مسئله را غیرممکن کرده است.
وی در همین زمینه عنوان میکند که شبستان مصلای امام خمینی(ره) امکان تبدیلشدن به یک مرکز نمایشگاهی دائمی را دارا بود اما برای این اتفاق شهرداری تهران با مجموعه مصلی به توافق نرسید.
مجموعه این اتفاقات و تصمیم ناگزیر به انتقال نمایشگاه به شهر آفتاب، کاهش عمومی علاقه عمومی به مطالعه و نیز کاهش روزافزون توان خرید کتاب قشرهای هدف در مطالعه نهایتاً کار را به جایی کشیده که کاهش جمعیت، خود را در نمایشگاه کتاب به شکلی ملموس به رخ کشیده است.
اسبابکشی دوباره محتمل میشود؟
در چنین موقعیتی است که در میان فعالان نشر بار دیگر این مسئله بهصورت جدی مطرح شده است که با خانهتکانی دیگری در نمایشگاه، میتوان به تن نحیف نشر در ایران جان تازهای بخشید؟ آیا بازگشت نمایشگاه به خانه سابق خود، با وجود زخمهای فراوانش بر تن شهر تهران و شهروندانش، از نابودی یک صنعت ریشهدار در ایران جلوگیری نمیکند؟
افشین شحنهتبار، مدیر انتشارات بینالمللی «شمع و مه»، در این زمینه معتقد است: در وضعیت فعلی بهراحتی میشود دید که مکان فعلی هر ساله منجر به ریزش بیشتر جمعیت بازدیدکننده از نمایشگاه کتاب خواهد شد. این وضعیت نشان داده است که مکان فعلی نمیتواند میزبان نمایشگاه کتاب باشد. پس باید برای آن فکری کرد. این فکر میتواند تغییر محل باشد و یا تلاش جدی برای بهینهکردن محل فعلی.
عادل طالبی، از فعالان نشر و کارشناس بازاریابی، نیز میگوید: در روزگار پیش از حضور نمایشگاه در شهر آفتاب، مصلی تنها گزینه برگزاری نمایشگاه کتاب بود و به همین و به خاطر این نقش انحصاری، عزمی برای رفع مشکلات ساختاری و جاری آن برای برگزاری نمایشگاه انجام نمیپذیرفت. پس از انتقال نمایشگاه کتاب به شهر آفتاب و شکستهشدن انحصار مصلی در میزبانی از نمایشگاه کتاب، مشکلات شکل تازهای به خود گرفت که در سال جاری نیز شاهد آن بودیم. با این همه، در موقعیت فعلی میتوان مصلی را به عنوان یکی از گزینههای موجود، به اصلاحات و تغییرات بیشتری برای برگزاری نمایشگاه ترغیب کرد؛ کما اینکه در سالهای اخیر شاهد رفع بیشتری از نواقص این مجموعه بودهایم. این اتفاق حتی میتواند منجر به ایجاد اهرم فشار بر مدیریت فعلی شهر آفتاب برای ایجاد رفاه بیشتر نیز بشود.
هرچند که به نظر نمیرسد تغییر محل فعلی برگزاری نمایشگاه کتاب در دستور کار سالهای آتی مدیران وزارت ارشاد باشد اما وضعیت نامطلوب اقتصادی نشر ایران که در نمایشگاه امسال خود را بیش از پیش به رخ کشید نیز موضوعی نیست که سیاستگذاران ساختمان سینمانی بهارستان از کنار آن ساده عبور کنند.
نظر شما