*خسرو معتضد
میگویند، تعرفههای بالای آب و برق که هر دو ماه ۴۰۰هزار تومان برای مردم کم درآمد ارسال میشود، فریاد آنها را به عرش رسانده است. خبرنگار روزنامه قدس از ایرانشهر گزارشی از وضعیت سیستان و بلوچستان ارسال داشته که دل مرغان هوا را برای مردم مظلوم و بیپناه این خطه کباب میکند، اما در دل وزارتخانهای که فقط به کسب درآمد بیشتر میاندیشد، اثری نمیکند.
مردم میگویند، کارگری که درآمد اولیهاش به ۷۰۰ هزار تومان نمیرسد و کشاورزی که خشکسالی پی مزرعه او را خشکانده چگونه میتواند هر دو ماه قبضهای چهارصد هزار تومان مرحمتی دولت را پرداخت کند.
مردم سیستان و بلوچستان و سایر استانهای جنوبی درگذشته هم با مشکل کم آبی، گرما، سوزش آفتاب بی رحم تابستان و سالهای خشکسالی سر و کار داشتهاند، اما حتی دولتهای عصر استبداد و مشروطه و همین کابینههای پس از انقلاب اسلامی با مردم مظلوم و تنگدست این نواحی کنار میآمدهاند و در مالیاتها هم تخفیف قائل میشدند، اما مرغ یک پا دارد.
وزیر نیرو و همکاران زیر کولر و اسپیلت نشین او گمان میکنند این فیشهای سنگینی که برای مشترکان تهران و کلانشهرها میفرستند و به زور میگیرند، از مردم فقیر و کم درآمد و خشکسالی زده جنوب سیستان و بلوچستان هم قابل دریافت است.
آن بیچارهها که آه ندارند با ناله سودا کنند و اغلب یارانههایشان را هم به دستاویزهای مختلف قطع کردهاند، از آب و برق چشم میپوشند، کولر و پنکه را خاموش میکنند، حمام نمیگیرند و در اتاقهای خفه پرپر میزنند و جان میکنند.
آب و هوای سیستان و بلوچستان گرم و استوایی است. حدود صد سال، هشتاد سال پیش مردمان این نواحی در هوای آزاد در اتاقکهای ساخته شده از خار بیابان که فقط سایبان داشت استراحت میکردند و شخصی گاهی آب از چاه یا برکهای میآورد و روی خارها میریخت تا بر اثر وزش باد کمی هوای اتاقک خنک شود. آن موقع برای آب از مردم پول نمیگرفتند. آن موقع مردم ایران از دنیا خبر نداشتند. آن موقع سیستان و بلوچستان خطهای فراموش شده به شمار میرفت؛ به همین دلیل انگلیسیها آمدند و به حیلهها و تمهیدات مختلف دو سوم بلوچستان را از ایران جدا کردند و به مستعمره هند انگلیس خود افزودند.
نقشه برداران انگلیسی و تلگرافچیان اروپا سراسر سیستان و بلوچستان را زیر پا گذاشتند و از تمام ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی آن کسب اطلاع کردند. وزیر نیرو و دستیاران او که از جغرافیا و آب و هوای ایران خبر ندارند و گمان نمیکنم حتی نامهای اماکن جغرافیایی این سرزمین به گوششان رسیده باشد به جای اعمال تخفیف در تعرفههای آب و برق هر روز میآیند و مبالغی بر فیشهای آب و برق این مردم محروم بخت برگشته میافزایند.
من شنیدهام قرار است تغییرات زیادی در دولت انجام شود و وزیر صنعت و معدن و تجارت و وزیر راه و شهرسازی و وزیر آموزش و پرورش و چند وزیر سالخورده و مریض احوال و بیفایده دیگر، کابینه را ترک کنند. باور کنید بهتر است جناب رئیس جمهور طرز فکر این حضرات را عوض کند و بگوید درست است آمریکای بیرحم بیشرم میلیاردها دلار پول نفت ایران را مسدود کرده و اروپا سر ایران کلاه میگذارد. حتی چین و هند که دوستان چند هزار ساله ایران هستند پول نفت ما را نمیدهند و کالاهای بنجل و برنج خطرناک خود را به ایران صادر میکنند، اما این گناه ملت ایران نیست و ملت ایران نمیتواند تمام چالهها و بلکه چاههای خالی و گودالهای مهیب و حفرههای بودجه دولت را پر کند.
دولت به جای ترمیم بودجه از جیب خالی و شکم گرسنه مردم، راهکارهای اساسی بیندیشد. چرا از چند اقتصاددان باتجربه کمک نمیگیرد. وقتی شنیدم دکتر طهماسب مظاهری میخواهد وزیر اقتصاد و دارایی شود بسیار خشنود شدم. در کشور مغزهای متفکر اقتصادی که کنار نشستهاند و مسند را به وزیران بیتجربه زیانکار سپردهاند کم نیستند، دولت باید صرفه جویی را از خود آغاز کند. این همه بریز و بپاش، این همه هزینههای میلیاردی برای سفرهای استانی بیفایده، این همه وزارتخانه تراشی، خرید این همه خودرو خارجی و داخلی، این همه سفر به کشورهای خارجی چه فایدهای دارد؟ دولت باید تعرفه آب و برق در مناطق خشکسالی زده را کاهش دهد و هر جا بحرانی از این قبیل وجود دارد دو سه بازرس شیرپاک خورده امین سوگند خورده اعزام دارد که به محل بروند و گزارش تلفنی بدهند و دستورهای لازم برای اجرا صادر و خاطر مردم را راحت کنند.
قاچاق، راهزنی، حمل محصولات موادمخدر، همه از فقر و تنگدستی است. مگر در آمریکا و آسیا مناطق گرم و خشکسالی پیدا نمیشود؟ مگر تابش آفتاب و درجه حرارت بالا مختص ایران است؟ وسعت سیستان و بلوچستان به اندازه وسعت چند کشور است. این خطه را زمانی هندوستان ایران میخواندند.
برای من باورنکردنی است که دولتی بیابد هر روز به بهای تعرفه آب، برق و تلفن مردم بیفزاید و در عوض حقوق نجومی بالای بیست میلیون تا حتی شصت میلیون تومان برای عزیزکردهها و ملوسکهای خود تعیین کند و حتی پس از فضاحت پارسال باز هم به مدیری در مبارکه ۳۶ میلیون تومان حقوق بپردازد. تعریف و تمجید یکسری روزنامههای زنجیرهای یارانه بگیر (دو برابر) حقیقت تلخ را نمیپوشاند، من در انتخابات اخیر از هیچ داوطلبی تعریف و تمجید نکردم و هرگز زیر بار اصرارها برای امضای اعلام جانبداری نرفتم، حالا میفهمم کارم درست بوده است. به گمانم آقای وزیر نیرو نمیداند کلیماتو (آب و هوا) و جغرافیای سیستان و بلوچستان در چه مقولهای است، وگرنه فریاد و اشک و آه مردم این خطه را به آسمان نمیرساند.
نظر شما