یکی از کارهایی که در تابستان سراغ آن میرویم و از فهرست برنامههای تابستانی حذفشدنی نیست، کلاس تابستانی است. هم شما و هم مادر و پدر شما دوست دارید که از فرصت تابستان استفاده کنید و یک مهارت، حرفه و یا هنر علاوه بر درس را یاد بگیرید. دوستان شما هرکدام یک پیشنهاد جدید دارند؛ یکی کلاس نقاشی میرود و یکی کلاس سنتور، یکی دوست دارد داستاننویسی یاد بگیرد و آن یکی قرار است ورزشکار ماهری بشود. حتی در مورد کلاسهای ورزشی هم تنوع زیاد است. مثلاً ممکن است شما شنا را دوست داشته باشید و یکی پیشنهاد بدهد که با هم کلاس کاراته بروید. خلاصه که از هرطرف کلی کلاس تابستانی در حال سرک کشیدن هستند و به شما چشمک میزنند. اما با اینهمه کلاس تابستانیهای رنگارنگ و متنوع کدامیک را انتخاب میکنید؟ کدام کلاس برای شما مناسبتر است؟ کدام کلاس ارزش وقت گذاشتن را دارد؟
از این شاخه به آن شاخه
ممکن است شما سالهای قبل یک کلاس تابستانی خاص رفته و چیزهایی یاد گرفته باشید. یکی از بهترین راهها این است که امسال هم همان را ادامه بدهید. مثلاً اگر سال گذشته کلاس کاراته رفتهاید، خب امسال چرا کلاس تیراندازی ثبتنام کردید؟ چرا پارسال شنا رفتید و امسال اصلاً بهسمت استخر هم نمیروید؟
یا حتی در کلاسهای هنری ممکن است در یک رشته خاص کمی پیش رفته باشید. خوب است که همچنان همان رشته را ادامه بدهید و سعی کنید در همان رشته و وادی که قبلاً بودید مهارتتان را بیشتر کنید.
کلاً از این شاخه به آن شاخه پریدن روش خوبی نیست. بعد از چندسال که نگاه کنید میبینید به هرجا یک سرک کشیدهاید، ولی هیچچیزی را درست و حسابی یاد نگرفتهاید. پس اگر واقعاً از کلاس قبلی لذت بردهاید، همچنان همان رشته را ادامه بدهید تا کمکم به یک ورزشکار یا هنرمند درست و حسابی تبدیل شوید.
کلاس دوستداشتنی
حواستان باشد که شما قرار است سر کلاسها حاضر شوید. پس باید به آن کلاس علاقه داشته باشید. اینکه فلان کلاس پرستیژ دارد، دلیل مناسبی نیست. حتی بعضیها برای رو کم کردن در کلاسها شرکت میکنند. یا اینکه چون فلانی در یک رشته وارد شده، کافی نیست که شما هم همان را انتخاب کنید و فکر نکنید که واقعاً به آن علاقه دارید یا خیر؟
حتماً کلاسی انتخاب کنید که از ته دل به آن علاقه دارید تا تلاشتان هم زیاد شود و به موفقیت هم نزدیک و نزیکتر شوید. اگر به کاری که شروع میکنید علاقه داشته باشید، حاضرید برای آن برخی سختیها را تحمل کنید، ولی برای کم کردن روی دوست و فامیل که حاضر نیستیم سختی بکشیم!
هرچه نزدیکتر، بهتر
شاید با خودت فکر کنی اگر یک کلاس خوب پیدا کنم، هرجایی باشد میروم و مشکلی نیست. خوب است که بدانیم این حرف را بچههایی میتوانند بگویند که در شهرهای کوچکتر زندگی میکنند. برای بچههایی که در شهرهای بزرگ هستند، درنظر گرفتن مسافت کلاس تا خانه یک نکته مهم است که باید حتماً به آن دقت کنند.
برای گفتن این نکته دوتا دلیل دارم؛ اول اینکه وقتی مسیر طولانی باشد، شاید روزهای اول خیلی با ذوق و شوق راهی بشوید، اما کمکم مسیر طولانی روی انگیزهتان تأثیر میگذارد و حتی ممکن است بیخیال ماجرا بشوید. به هرحال اینکه وقتی میروید یک ساعت و وقتی برمیگردید هم یکساعت در راه باشید، یعنی درمجموع برای یک کلاس دو ساعتی، دو ساعت هم در راه بودهاید و بار خستگی آن تا آخر تابستان با شما خواهد بود.
دلیل دوم هم گرمای هواست. شوخی که نداریم! گاهی دما تا چهل یا پنجاه درجه در بعضی شهرها بالا میرود؛ پس باید مسیری را انتخاب کنید که کمتر اذیت شوید.
البته این ماجرا یک استثنا دارد و آن هم این است که کلاس خیلیخیلی ویژه و توپی سراغ داشته باشید که بقیه ویژگیهای یک کلاس خوب را هم داشته باشد و تازه فقط و فقط هم همان یک کلاس در شهر شما برگزار بشود. در این صورت میتوانید از مسیر طولانی فاکتور بگیرید و کلاس دور را هم انتخاب کنید. در غیر این صورت همان بهتر که کلاسی را بروید که نزدیکتر باشد.
کلاسهای رفاقتی
دوستان نزدیک معمولاً علایق مشترکی دارند و حتی گاهی میتوانند علایق یکدیگر را هم تغییر بدهند. شما هم حتماً از این دوستان صمیمی با کارها و برنامههای مشترک دارید. حتی ممکن است ذهنتان مشغول باشد که چطور میتوانید تابستان هم رابطهتان را حفظ کنید و یکدیگر را ببینید. یک راهحل خوب همین است که بروید سراغ علایق مشترکتان و طبق آن در کلاسهای تابستانی شرکت کنید. وقتی کلاسی را انتخاب کنید که در آن چندنفر را میشناسید، خودتان هم در محیط کلاس راحتتر هستید و لازم نیست چندماه بگذرد تا با افراد جدید دوست و آشنا بشوید و چهبسا تا آن موقع تابستان هم تمام بشود. مزیت دیگر کار این است که در مسیر رفت و برگشت از کلاس تنها نیستید.
ضمناً در جریان باشید که وقتی رابطه صمیمانهتری با همکلاسیها داشته باشید، یادگیریتان هم افزایش پیدا میکند و کلاسی که رفتهاید مفیدتر خواهد بود. علاوه بر آن میتوانید یکدیگر را در یادگیری بیشتر و بهتر همراهی کنید و حتی اگر یکی دو جلسه را بهخاطر مسافرت و... شرکت نکردید، مطمئن هستید که یک رفیق دلسوز همه آنچه را که یاد گرفته، مو به مو منتقل خواهد کرد و شما از برنامه کلاس عقب نمیمانید.
خلوتتر، بهتر
یادگرفتن و آموزش دادن مهارتهای مختلف، شیوه خاص خودش را دارد. یعنی نمیشود با همان روشی که ریاضی و تعلیمات اجتماعی را آموزش میدهیم، مهارتها را هم آموزش بدهیم. یعنی اصلاً اگر از روشهای مناسب استفاده نشود، این کلاس فایدهای نخواهد داشت. منظور از مهارت هم این است که در یک حرفه خاص بهقول قدیمیها اوستا بشوید، یعنی بتوانید همه ظرافت و دقتهای کار را درنظر بگیرید و حتی زمان انجام کار را هم روز به روز کاهش بدهید. منظور من در اینجا بیشتر کلاسهای هنری و فنی است که آموزش دادن آنها با روشهای عملی اتفاق میافتد.
به هرحال اگر تصمیم گرفتهاید چنین کلاسی بروید، حتماً تعداد اعضای کلاس را هم بپرسید. این نوع کلاسها باید آنقدر خلوت باشند که همه بهراحتی معلم و دست او که دارد کار موردنظر را انجام میدهد را ببینند. علاوه بر آن لازم است بچهها هم یکییکی کار را انجام بدهند و معلم باید وقت داشته باشد تمام کارها را با دقت بررسی کرده و نکات موردنظر را بگوید تا به این وسیله کمکم بچهها با تمام ریزهکاریهای آن مهارت آشنا بشوند.
آموزش با امکانات کافی
تصور کنید شما یک کلاس شنا ثبتنام کردهاید و روز اول که وارد شدید به شما گفتهاند کلاس شنا در فلان اتاق برگزار میشود. حتماً تعجب میکنید و با خودتان میگویید پس استخرش کجاست؟! و هرچه هم معلم در این کلاس به شما جزوات خوبی بگوید و کتابهای خوبی هم معرفی کند، بازهم هیچ فایدهای ندارد و شناگر ماهری نخواهید شد. حتی ممکن است قبلاً ترس از آب داشته باشید و همچنان بترسید که وارد آب شوید. پس حتماً دقت کنید هر آموزش و کلاس را جایی ثبتنام کنید که امکانات آن را داشته باشد.
نظر شما