سرورهادیان: ۳۵ سال تحصیل، پژوهش وتحقیق، تدریس و خلق آثار بی نظیر حاصل تلاشهای مردی است که از کودکی، حس زیبای خلق آثار با او همراه بوده است.
متولد ۱۳۴۴ و عضو انجمن هنرمندان تجسمی خراسان است. رزومه هنری او را مرور میکنم، به حضور بیش از۲۰۰نمایشگاه میرسم و وقتی از «محسن امید خدا» میخواهم، خلاصهای ازسوابقش را بگوید، آرام به گذشتههای دور برمیگردد.
محسن امید خدا به کودکی و آن زمان که نقاشی را در کنار پدرش آموخت و اهل دل بود و معنا، اشاره میکند و میگوید: پدرم علاقمند به خوشنویسی و نقاشی بود و خوشبختانه آثار زیادی از او به جا ماند که توانستم نمایشگاهی از کارهای او برگزار کنم و مورد استقبال هنرمندان و علاقمندان قرارگرفت.
استاد باخدا میافزاید : البته پدرم نظامی و در ارتش بود و به شهادت رسید اما علاقه پدر و تشویقهای او زمینه حضور جدی من در نقاشی شد و درادامه راه، تلاش ریشه درعلاقه شخصی من داشت که سبب ادامه این راه شد.
حضور در بیش از ۲۰۰ نمایشگاه
وی درباره حضور مداوم خود درعرصه هنر تصریح میکند: بیش از ۲۰۰ نمایشگاه به صورت انفرادی و گروهی در ایران و در جوامع بینالمللی، در کارنامه ام دارم که میتوان به حضور و سابقه تدریس، مطالعات و پژوهش هنر، برپایی نمایشگاه در کشورهای امارات، فرانسه، ایتالیا، آلمان، قطر، عمان، ترکمنستان و.... اشاره کرد.
وی در بخشی از صحبت هایش از سالهای ۶۴ و ورود به دانشگاه هنر میگوید.
جامعه هنری مورد توجه نیست
امید خدا در پاسخ به این پرسش که چرا برخلاف حضور هنرمندان بسیار در شهرمان هنر نقاشی در مشهد نتوانسته جایگاه اصلی خود را پیدا کند، اظهار میدارد: متأسفانه فرهنگ درجامعه ما دچار محرومیت است و به لحاظ چرخه اقتصادی حضور مؤثری از هنر در این چرخه، تولید دیده نمیشود و این در حالی است که جامعه هنر ما در حوزههای هنری مختلف کمتر مورد توجه قرار گرفته است .
این پیشکسوت فعال درعرصه نقاشی میافزاید: کافیست یک مقایسه در باره جامعه هنری با سایر جوامع دیگر مانند پزشکان و مهندسان داشته باشیم و این نبود حمایت را به طور کامل دریابیم، متأسفانه بیشترین آسیب از هزینه شدن بودجههای فرهنگی و هنری برای بخشهایی به غیر از هنر دیده میشود.
وی اظهار میدارد: هنرمندان بارها در جلسات رسمی و غیر رسمی به مسئولان اعلام کردهاند که مشکلات و آسیبهای اجتماعی جامعه ما بخشی از آن به نبود توجه به مباحث هنرهای تجسمی و حوزههای زیبا شناسی که درآموزش و پرورش ماهیچ جایگاه جدی ندارد، مربوط میشود.
باخدا خاطرنشان میکند: در ایتالیا، دانش آموزان از دوره دبستان در کارگاههای آموزشی هنرهای تجسمی حضور دارند و در کنار آن با موسیقی و هنرهای نقاشی و... آشنا میشوند و به درک زیبا شناسی در حوزههای هنری وعلوم انسانی میرسند.
زنگ هنر جدی گرفته نمیشود
این پژوهشگر ومحقق هنر اظهار میدارد: متأسفانه در کشور ما زنگ هنر در هیچ مقطعی جدی گرفته نمیشود و معمولاً معلمان این درس توانایی لازم برای آموزش در این رشته را ندارند و در واقع هنر همیشه در آموزش و پرورش ما به حاشیه میرود.
استاد با خدابا تصریح میکند: نقش هنر در حوزه آموزش و تربیت کمرنگ است و این موضوع سبب شده که ذائقههای هنری روز به روز کمرنگتر شود و این تأثیر را میتوان در زیبا سازی و مبلمان شهری و حتی در رفتار و ادبیات مردم میتوانیم ببینیم.
نتوانستیم توانمندیهای هنری مان را ارائه دهیم
وی تأکید میکند: به اعتقاد من هزینههای فرهنگی در حوزههای مربوطه هزینه نمیشود و عملاً بدون برنامهریزی صحیح کارها پیش نمیرود و ما دچار پراکندگی مدیریت فکری در این خصوص هستیم.
این مدرس نقاشی میافزاید: به همین دلیل ما نتوانستیم نگاه اقتصادی و جامعه جهانی را آن گونه که شایسته است، جلب کنیم و تصویری از توانمندیهای هنری مان را ارائه دهیم.
دانش آموختگانی که تبحر لازم را ندارند
وی خاطر نشان میکند: برخلاف وجود دانشگاههای هنر زیادی که در همه شهرهای کشورمان وجود دارد اما بعد از پایان تحصیلات آکادمیک، اغلب دانش آموختگان در حیطه عملی تبحر لازم را ندارند.
امید خدا اظهار میدارد: در حوزه آموزش در دانشگاههای هنر، معمولاً دانش آموختگان کمتر به مقطع دکتری میرسند و فقط در پروسه آموزش و پژوهش تحصیل میکنند .
وی میافزاید: آنان اغلب به نوعی درحد یک کارشناس آن هم درسطح عادی باقی میمانند و در واقع به مرحله تولید و نقش خلاقانه در حوزه فناوری ارتباطات که باید به ثمره اقتصادی خوب منتج شود نمیرسند!
سیستم آموزش عالی از استادان بهره نمیگیرد
وی میگوید: به دلیل ضعف سیستم آموزش عالی، از استادانی که دارای توانایی هنری در صحنه اقتصاد هنرهستند و میتوانند در چرخه اقتصادی تولید نقش آفرینی کنند، مورد استفاده قرار نمیگیرند.
وی خاطرنشان میکند: در دانشگاهها، فقط راه به دانشجویان نشان داده میشود و هیچ حمایت و پشتیبانی از سوی دولت صورت نمیگیرد و همین امر سبب منزوی شدن هنرمندان میشود .
دغدغه ای برای جلب جهانی
استاد با خدا درخصوص جایگاه هنر نقاشی مان در جامعه جهانی میگوید: ارزش و ویژگیهای منحصربه فردی در خصوص نقاشی ایرانی داریم که مورد تأیید و احترام جامعه هنری جهانی است.
وی میافزاید: دغدغه امروز ما رقابت، تولید و جلب نظرجامعه جهانی برای حفظ این جایگاه است که در گذشته آن را به دست آورده ایم.
وی تصریح میکند: همانطورکه امروز در تمام زمینههای صنعتی، فناوری و سایرعلوم باید به روزباشیم تا قابلیت رقابت داشته باشیم، «هنر» هم از این قاعده مستثنی نیست.
بیمهری نسبت به هنرمندان نقاشی
وی تأکید میکند: متأسفانه ما برنامه ریزی مدونی برای ارائه هنر نقاشی و معرفی آن در جهان نداریم و موفقیتهای فعلی نیز حاصل تلاشهای فردی و با ظرفیتهای شخصی صورت گرفته است .
وی خاطرنشان میکند: متأسفانه ما گاه شاهد انزوای هنرمندانی در کشورمان هستیم که در جوامع هنری خارج از ایران آن ها را به خوبی میشناسند و به هنرشان احترام میگذارند!
وی میافزاید: این در حالی است که آنان چندان مورد عنایت مردم و مسئولان شهر یا کشور خود نیستند.
نظر شما