به گزارش قدس آنلاین، محمد مایلی کهن در تازه ترین مصاحبه خود کار کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی ایران را زیر سئوال برده است. وی همچنین از ماجرای بازداشتش در ماه رمضان در انزلی پرده برداشت و انتخابات یک روستا در انزلی را افتضاحات نامید! مصاحبه مایلی کهن با فارس در زیر می آید:
* مدتی است که در مورد ملوان و صعود نکردنش به لیگ برتر صحبت نکردید؟
دو سه ماه است که در مورد هیچ مسئلهای مصاحبه نکردهام نه فقط تیم ملوان بلکه در مورد ورزش و فوتبال هم حرفی نزدم و منتظر بودم ماه مبارک رمضان به پایان برسد نه اینکه حرفی برای گفتن نداشته باشم بلکه ترجیح دادم پس از ماه مبارک صحبت کنم. در ابتدا هم میخواهم از چند نفر تشکر ویژه کنم. ابتدا باید از سازمان لیگ تشکر کنم که زحمت زیادی کشید و برگزاری مسابقات لیگ یک بسیار خوب بود. در جریان مسابقات هم در خیلی جاها تیم ملوان متضرر شد اما انشاءالله این ضررها عمدی نبوده است. در فصل گذشته ما یک تیم فوقالعاده با شخصیت و همدل و صمیمی داشتیم که ضعیفترین آنها من بودم. ابتدا باید از کرمی مسئول تدارکات تیم ملوان تشکر کنم که شخصیت بیمانندی داشت و بدون سروصدا و مثل ساعت کار میکرد. هرجا نیاز بود به عنوان راننده هم در کنار ما حضور داشت. سپس باید از "حسن پلنگ" تشکر کنم که من به او لقب حسنآقا پیکاسو پلنگ میدهم. زیرا در کشیدن نقاشی بسیار ماهر بود. باید از آقای باغی هم تشکر کنم. از کادر پزشکی تیم، فیزیوتراپها و مجموعه باشگاه تشکر میکنم. دکتر تیم ملوان عاشق کارش بود. امیدوارم کسی از قلم نیفتاده باشد. ضمن اینکه از برادران راستکردار هم تشکر میکنم که در یکی دو نوبت تیم را تجهیز کردند. اسم با مصمایی دارند. از یکی دو نفر دیگر مثل آقای جعفری مسئول آلشپورت تشکر میکنم حدود ۱۰۰ شورت و پیراهن و جوراب ورزشی به خاطر من به تیم داد و همچنین آقای حسن غلامی که او هم حدود ۱۵۰ دست لباس ورزشی از جنس خوبش به ما داد، اما باید افسوس بخورم که برخی تنگنظریها باعث شد آقای کرمی که انسان بسیار قابل احترامی است از تیم منفک شود این جای تأسف دارد حتی میخواستند او را به بندرعباس منتقل کنند اما از همه همکارانم در تیم تشکر میکنم. از آقای بدیعیفر هم باید تشکر کنم.
* از همه اعضای باشگاه تشکر کردید به جز مدیران؛ چرا از آنها اسمی نبردید؟
من از تمامی مجموعه باشگاه تشکر میکنم. البته از مدیران باشگاه دلگیرم زیرا بدون آنکه رئیس و اعضای هیأت مدیره باشگاه تغییر کنند به یکباره مدیران باشگاه ملوان از مایلیکهن به نادر دستنشان میرسند. البته نادر دستنشان مربی قابل احترامی است اما تفاوت دیدگاه من و ایشان در زمینه ورزشی، اخلاقی و... خیلی زیاد است. میخواهم بدانم چه اتفاقی برای مدیران باشگاه میافتد که یکباره از مایلیکهن به دستنشان میرسند. نوع تفکر من و ایشان خیلی متفاوت است.
* یعنی شما فصل آینده هم با ملوان قرارداد داشتید؟
نه، این حق باشگاه بود که سرمربیاش را انتخاب کند قرارداد من با ملوان به پایان رسید. ملوان فصل گذشته تا روز آخر شانس صعود به لیگ برتر را داشت. با روح همکاری که در تیم دمیده شده بود بهترین نتایج تاریخ ملوان را گرفتیم. در ۱۷ مسابقه در شهر انزلی به هیچ تیمی نباختیم آن هم در حالی که اجازه نمیدادیم به تیم حریف یا تیم داوری از روی سکوها اهانتی شود. کافی بود به جای دو مساوی در خانه دو برد به دست میآوردیم تا الان در لیگ برتر بودیم اما هیچگاه از چنین اهرمهایی برای نتیجهگیری استفاده نکردیم آن هم در شرایطی که برخی تیمها از تهران برای خودشان لیدر به آن شهر و این شهر میبردند نه اینکه من مایلیکهن نتوانم از این کارها بکنم. این کارها برای من راحت است اما همیشه دنبال فوتبال پاک بوده و هستم هرچند عمری هم برایم دیگر باقی نمانده است. ضمن اینکه به احترام هواداران و تماشاگران ملوان هیچ یک از تمرینات ملوان را بدون تماشاگر برگزار نکردیم و به هیچ عنوان اجازه ندادم در ورزشگاه محل تمرین بر روی تماشاگران بسته شود.
* دلگیریتان را با مدیران باشگاه ملوان مطرح کردهاید؟
نه، اکنون دارم این مسئله را مطرح میکنم. من مشکلی با تغییر کادر فنی تیم نداشتم این حق باشگاه است. اما میگویم تفکرات من و دستنشان در هیچ زمینهای به هم نزدیک نبوده و نیست پس چگونه مدیران باشگاه یکباره از مایلیکهن به دستنشان میرسند آن هم بدون اینکه تغییری در مدیریت باشگاه ایجاد شده باشد.
* هواداران انتظار داشتند ملوان به لیگ برتر سعود کند؟
من الان هم در انزلی هستم به قول هواداران که شعار میدهند ما منتظر اولیش هستیم هیچجا نمیریم همینجا هستیم، من اکنون هم در انزلی هستم اما شما ببینید فصل گذشته ما ۵ یا ۱۰ مرداد شروع به تستگیری کردیم و تستگیری از بازیکنان تا نیمفصل هم ادامه داشت. یادمان نمیرود که سال گذشته برخی از همان آقایان مدعی شدند و اکنون متأسف هستم که راننده تریلیها هم در مورد فوتبال صحبت میکنند و نظر کارشناسی میدهند. من برای رانندگان محترم تریلی احترام قائل هستم و کارشان را تخصصی میدانم ولی کار ما هم تخصصی است که راننده تریلیها در موردش صحبت کردهاند دست مایلیکهن بشکند که هیچ وقت نمک نداشت. تیم ما تا روز آخر شانس صعود داشت. خیلی از آقایان شهامت نداشتند تا این افتخار نصیبشان شود تا در کنار تیم بزرگ ملوان خدمت کنند اما من وظیفه خودم دانستم و این کار را انجام دادم و یک فصل فوقالعاده موفقیتآمیز را در ملوان سپری کردیم. ۵۸ امتیاز از ۳۴ مسابقه گرفتیم. در خانه به هیچ تیمی نباختیم. آن هم در حالی که تیم تغییرات زیادی داشت اما یک سری افراد هستند که فقط به دنبال منافع خودشان از ملوان هستند و هنوز هم منافع خود را از این تیم دارند و برایشان مهم نیست ملوان کجا قرار میگیرد. همین افراد عاملی بودند تا نتوانیم به لیگ برتر صعود کنیم.
* منظورتان چه افرادی است؟
همانهایی که از رانتها استفاده میکنند و نمایندگی خودرو و ماشین دارند. برخی زمین هایی دارند فقط دو سه هزار متر زیربنایش است ؛میشود بگویند این زمینها را چگونه و از چه طریقی به دست آوردهاند؟ شاید از رانت فامیلی استفاده کردهاند. اما همین افراد به دنبال آلوده کردن فضا هستند و میگویند ملوان یک فصل کابوسوار را به پایان رساند اما همین افراد حتی حاضر نیستند یک بلیت بخرند برای دیدن بازی ملوان به باشگاه بیایند بلکه با نفوذی که دارند خود و اطرافیانشان را مجانی به ورزشگاه میآوردند. علت این حرفهای آنها هم آن است که من آدمی نبودم که در میزگردهایشان شرکت کنم، در دفتر کارشان حاضر شوم یا بازیکن تحمیلی از آنها بگیریم.
* ممکن است بیشتر توضیح بدهید؟
همینقدر کافی است. برخی از رانتها برخوردار بودند و اکنون که ملوان صعود نکرده چه شعارها و اهانتهایی که ندادند علت آن هم این بود که دستشان را از ملوان کوتاه کرده بودیم. اسم برخی افراد با شرایطشان کاملاً متفاوت است مثلاً به یک فرد کوتاهقد میگویند رشید، یا ظالم هستند و اسمشان چیز دیگری است. حرفهایی زدند که فقط در شأن خودشان است. برخی عزیزان ۱۸۰ درصد واکنششان تغییر کرد میگفتند مایلیکهن نباید وارد مسائل فرهنگی میشد و باید آن را به افراد دیگری میسپرد در حالی که دنیا در فوتبال خودش بزرگترین کار فرهنگی است. در اروپا که ما این همه به آنها ایراد میگیریم خیلی از مسائل فرهنگی را رعایت میکنند خود فیفا میگوید اگر بازیکنی گل صددرصد را به خاطر مصدومیت بازیکن حریف نزند و توپ را به بیرون بزند یک کار فرهنگی بزرگ انجام داده من هم کار فرهنگی خاصی نکردهام. فقط بحثم این بود که انسان باشیم و انسانیت را رعایت کنیم اما برخی از آقایان که مدام از مباحث فرهنگی دم میزنند حریف را در گِل فرو میبردند تا تیم را شکست بدهند. در روز روشن به زمین آب میدادند تا بتوانند در زمینی که برای حریف نامناسب است به پیروزی برسند. اما برای من اینکه گروهی جوان و جسور میآمدند و شعار میدادند، فحش دادن عیب است عیب است؛ یک دنیا ارزش داشت ضمن اینکه با فوتبالی زیبا توانستیم در بین ۱۸ تیم چهارم شویم و تا روز آخر هم شانس صعود به لیگ برتر را داشتیم.
* در ماه مبارک رمضان خبر دستگیری شما هم منتشر شد در این مورد توضیح میدهید؟
فکر میکنم اگر این اتفاق در رژیم گذشته میافتاد رژیمی که ضد دین بود هم بلافاصله پیگیری میشد اما نمیدانم چرا در نظام جمهوری اسلامی چنین اتفاقی رخ نداد و واکنشی نسبت به تخریب مسجد و امامزاده انجام نشد. من برای پیگیری مسئله به دیدار امام جمعه شهر رفتم که انسانی فوقالعاده دوستداشتنی هستند. با اداره تبلیغات اسلامی هم تماس گرفتم و ارتباط برقرار کردم اما آنها من را سرکار گذاشتند. قرار بود من را از نتایج جلسه مطلع کنند اما ظاهراً استنباط مسئول این نهاد این بود که من بچهام. در حالی که هم از نظر سنی از او بزرگتر هستم و هم مسئولیتیهایی که داشتهام قابل قیاس با مسئولیت او نبود. من شاید در سال چهار مرتبه برای خواندن نماز به مسجد بروم اما اتفاقی که در روستای بَشمن افتاد عجیب بود. در روستای بشمن هم مزار شهدا هست، هم مسجد و هم امامزاده و زینبیه که همه آنها تقریباً نزدیک به هم است. اما نمیدانم چرا مسجد و زینبیه و حتی بقعه امامزاده را تخریب کردند. من از پدر و مادرم بچه یکی و یکدانه هستم اما پدرم از همسر دیگرش سه خواهر و دو بردارم آورده است که همه آنها برایم عزیز هستند. مادرم هم در ۱۸ سالگی به پای من نشست و با کارگری من را بزرگ کرد. خدا پدر و مادرم را رحمت کند. یکی از خواهرهای من در همین روستای بشمن سوپرمارکت دارد و من آن روز میخواستم با خواهرم سلام و علیک کنم که دیدم خانمهای روستا آنجا هستند که گفتم اگر مشکلی هست در حد توانم کمک کنم که دیدم بحث تخریب مسجد و امامزاده مطرح است و من به آنها قول دادم برای پیگیری مسئله نزد دهیار بروم. گفتم آنها به من لطف دارم و شاید بتوانم مسئله را بهتر پیگیری کنم.
* در دهیاری درگیر شدید؟
نه، من مشغول صحبت با دهیار بودم که یکی از اعضای شورای روستا به میان حرفهایم پرید که به ایشان گفتم من با یک مسئول دارم صحبت کنم این ارتباطی با شما ندارد. البته جالب است بدانید همین عضو شورای روستا با من عکسی گرفت و قبل از انتخابات شورای روستا آن را در صفحه اینستاگرامش گذاشت و استفاده تبلیغاتی کرد در حالی که من حتی به بچه خواهرم اجازه ندادم با من عکس بگیرد و چنین کاری کند و برایش تبلیغی در روستا نکردم ضمن اینکه باید بگویم انتخابات شورای روستای بشمن افتضاحات بود نه انتخابات. من از ساعت ۶ تا ۹ شب در صف انتخابات بودم و با وجود آنکه آنها به من لطف داشتند تا زودتر برای رأیگیری بروم اما مانند بقیه در صف ایستادم. این عضو شورای روستا از پسر من از نظر سنی کوچکتر است. در نهایت با او وارد بحث شدم و ایشان هم از طریق ارتباطاتی که داشت و عکس قدیمی من که با ژاکت و دستبند بود و استفاده کردند و نوشتند که من دستگیر شدم.
* حالا که قضیه ختم به خیر شده است.
نه، ختم به خیر نشده است. چرا در نظام جمهوری اسلامی مسجدی تخریب میشود اما هیچکس به آن رسیدگی نمیکند. نکند آن مسجد را هم آمریکا تخریب کرده است. مگر امور مساجد متولی ندارد؟ نمیدانم سازمان اوقاف یا تبلیغات اسلامی متولیان هستند اما هیچ کس نمیگوید چرا این مسجد تخریب شد هرچند شایعه شده بود که به خاطر گنجینههای تاریخی ابتدا بهانه آوردند که میخواهند مسجد و امامزاده ترمیم کنند اما در نهایت تخریبش کردند.
* تیم ملی با کارلوس کیروش توانست به عنوان اولین تیم آسیا به جام جهانی صعود کند اما شما همواره منتقد کیروش بودید.
نظر من برخلاف نظر شما است. ما با عنوان اولین تیم آسیایی به جام جهانی صعود نکردیم بلکه قهرمان جام جهانی شدیم یعنی شما ندیدید که قهرمان جام جهانی شدیم؟! من دیدم که قهرمان شدیم مگر جام قهرمانی را در دستان کیروش ندید که با آن دور قهرمانی میزد. وامصیبتا چه بگویم این دور افتخار یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار پاداش به همراه دارد این پاداش به غیر از پاداشهای روزانه، شبانه و ماهانه است.
* اما ما صعودی مقتدرانه به جام جهانی داشتیم ولی شما همواره از کیروش انتقاد میکردید.
مگر قبل از کیروش ما به جام جهانی صعود نکرده بودیم ضمن اینکه میتوانم بپرسیم کدام سرمربی در تاریخ ایران ۷ سال سرمربی تیم ملی ایران بوده است. آیا در کنار صعود به جام جهانی توانستهایم ۱۰ بازیکن لژیونر در اروپا داشته باشیم؟ این صعود به جام جهانی برای ما خیلی مهم است اما در کنارش از آن چه استفادههایی کردهایم.
* اما از صعود به جام جهانی Nتومان نصیب فوتبال ما شده است.
در کنار این Nتومان، N به علاوه N تومان دیگر فدراسیون خرج کرده تا تیم ملی به اینجا رسیده است. این حرفی که میزنم هم نه یورونیوز گفته، نه شبکه منوتو و نه صدای آمریکا. اینکه هزار مدرسه کپرنشین در ایران داریم ضمن اینکه چون آقای کیروش وقت ماندن در ایران را ندارد دو روز بعد از صعود به جام جهانی او را بلافاصله خدمت رئیس جمهور میبریم و بعد هم مدیر همه تیمهای ملی میشود. حتماً هم برای این سمت ۳۰ یا ۴۰ درصد هم به قراردادتش اضافه میشود. کیروش وقت ندارد چهار بازی باشگاهی ما را نگاه کند آن موقع چطور میخواهد به همه تیمهای ملی ما سر بزند. شاید میخواهد چند دستیار پرتغالی یا از کشورهای دیگر به ایران بیاورد. از شما رسانهها هم تعجب میکنم.
* امیرحسین پیروانی به عنوان سرمربی تیم امید انتخاب شد نظر شما در این مورد چیست؟
امیرحسین یکی از مربیان سلامت و کاربلد فوتبال است نتایجی هم که با تیم ملی جوانان در جام جهانی گرفت خیلی بهتر از نتایج تیم بزرگسالان در جام جهانی بود. اگر هم میگویند تیم امید به دلیل آنکه نتوانسته به المپیک صعود کند ناموفق بوده میگویم که این حرف درست نیست. همین که تیم امید توانسته چند بازیکن به تیم ملی بدهد خودش موفقیت است. انتخاب پیروانی به عنوان سرمربی تیم امید هم کار خوب فدراسیون فوتبال بوده است.
* دربی پایتخت قرار است به صورت دوستانه در آلمان برگزار شد نظر شما در این باره چیست؟
این کارها تبلیغاتی است و اشکالی هم ندارد و برای درآمدزایی صورت میگیرد. فکر میکنم فینال جام حذفی ایتالیا هم در چین برگزار شده است تازه آن بازی رسمی بود و این مسابقه غیر رسمی است.
* علی کریمی که شاگرد شما بوده مثل علی دایی به جرگه مربیان پیوست و سرمربی نفت شد نظرتان در این مورد چیست؟
من علی کریمی را دوست دارم من همه را دوست دارم و برای آنها آرزوی موفقیت میکنم. کریمی میتواند در مربیگری هم موفق شود او بازیکن باهوشی بود در مربیگری هم باید همانگونه باهوش عمل کند و بتواند از افراد با تجربه و متخصص در کادرش استفاده کند. نیازی نیست که خود علی کریمی تمریندهنده تیم باشد. او میتواند به عنوان یک مدیر توانمند کادر فنی و تیمش را هدایت کند.
* در فصل نقل و انتقالات شاهد هستیم که برخی باشگاهها قراردادهای سه چهار میلیارد تومانی با برخی بازیکنان امضا میکنند. نظر شما در این مورد چیست؟
حتماً در اخبار خواندهاید که رونالدو کمی برای رئال مادرید ناز کرده اما در فضای اروپا هم برای بازیکن با ارزشمندی مثل رونالدو میگویند که باشگاه مهمتر از بازیکن است. هواداران رئال مالک واقعی تیمشان هستند و از باشگاه میخواهند که ناز بازیکنی حتی مثل رونالدو را نکشد زیرا میگویند باشگاه و پیراهن باشگاه از همه چیز مهمتر است. اما در فوتبال ما خیلی چیزها برعکس است. در گذشته چهارشنبه بلیت بختآزمایی قرعهکشی میشد اما اکنون در قالب سامانههای پیامکی شاهد آن هستیم که بلیت بختآزمایی هر روز قرعهکشی میشود و برخی آقایان کیسه بزرگی برای آن پهن کردهاند. اکنون بازیکنانی که حتی قرارداد با باشگاه دارند برای باشگاه ناز دارند یا بازیکنی که ۶ ماه از حضورش نگذشته میخواهد به تیم دیگری برود. اکنون خیلی از بازیکنان ایرانی قبل از شروع فصل میگویند بایرن مونیخ، بارسلونا و رئال ما را میخواهند و کار از تیمهای کشورهای همسایه هم گذشته اما در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد. شاید این ایراد به مدیران ما وارد است که نمیتوانند در کنار موفقیت هزینهها را کاهش دهند یا ثابت نگه دارند.
* منظور شما از ناز کردن مهدی طارمی است.
من کلی صحبت کردم، در مورد بازیکن خاصی نظر ندادم. من میگویم در فوتبال ایران چیزی به نام باشگاه وجود ندارد و ما تیم داری میکنیم و به خاطر همین شرایط است که با وجود این همه استعداد ناب همواره مشکلات زیادی در فوتبال ایران داریم.
نظر شما