عرفان در خرداد 1377 به دنیا آمده است و در مدرسه نمونه دولتی توحید شیراز درسخوانده است و داستانهای سلوک را آنقدر متبحرانه نوشته است که موردتوجه داوران قرارگرفته است.
او در حال حاضر دانشجوی رشته ادبیات دانشگاه تهران است و البته بدون کنکور و با مدال المپیادش توانسته است به دانشگاه راه پیدا کند.
گفت گوی ما را با او بخوانید:
داستان سلوک شما چه خصوصیاتی داشت که توانست در جشنواره خوارزمی حائز رتبه شود؟
در واقع یک فیلمنامه است که برای فیلم بلند نوشتهشده است و چهار قسمت دارد. بخش اول: آنها، بخش دوم: من، بخش سوم: او، و بخش چهارم هم روایتهای سفر درونی یکنفره در این چهار قسمت است. چهار ساحت دنیا.
این چهار بخش یا همین چهار ساحت از زندگی را یک نردبان به هم مربوط میکند. بخش اول اجتماعی است و بعد از اجتماع جدا میشود و وارد ذهن خودش میشود و در قسمت سوم روایت مسئله عشق و مرگ است و بخش آخر قسمت پایانی فیلمنامه است و مسئله سفر است و حرکت. حرکت دایرهای و خطی.
نمیخواهی بر اساس این فیلمنامهات، فیلمی بسازی؟
در حال حاضر نه دانش این کار را دارم و نه پولش را اما قرار است از روی چند فیلمنامه قبلیام فیلمهایی ساخته شوند.
تابهحال فیلمی هم از آثارت ساختهشده است؟
یک پویانمایی از روی فیلمنامه چشمها ساختهشده است و یک کار دیگر هم قرار است در تهران انجام بدهیم که متن آن را تهیهکردهام و فعلاً در مرحله پیشتولید است.
چه شد که به ادبیات علاقهمند شدی؟
یادم نمیآید اما این را به خاطر دارم که مادرم از کودکی برایم کتاب میخواند و همیشه از شنیدن داستانهای مختلف لذت میبردم.
یعنی مادرتان عامل علاقه شما به ادبیات بوده است ؟
ایشان در مسیر این علاقهمند شدن تأثیر بسیاری داشتهاند.
چطور بدون کنکور وارد دانشگاه شدی؟
من در المپیادها و مسابقات مختلف ادبی که برگزار میشد شرکت میکردم و در المپیاد ادبی کشور توانستم رتبه اول را به دست بیاورم و مدال طلا بگیرم. همین مدال طلا امتیازی برای ما بهحساب میآید که بدون کنکور وارد دانشگاه شویم و من هم از این امکان استفاده کردم.
اینطور که معلوم است حسابی اهل کتاب خواندن هستی تابهحال چند کتابخواندهای؟
فهرست همه کتابهایی که خواندهام و فیلمهایی که دیدهام را دارم اما آمارشان را ندارم.
بیشترین ساعتی که صرف خواندن کتاب کردهای چقدر بوده است؟
کتاب جزو جداییناپذیر زندگی من است و بدون آن نمیتوانم زندگی کنم. شده روزهایی که از صبح تا شب کتابخواندهام و هیچ کار دیگری انجام ندادهام.
بیشترین به چه کتابهایی علاقه داری؟
بیشتر به کتابهای ادبیات و علوم انسانی علاقه دارم و فیلمنامه هم زیاد میخوانم.
پس فیلم هم زیاد میبینی؟
بیشتر اوقات فراغتم صرف فیلم دیدن میشود. البته فیلم را بهعنوان اوقات فراغت نمیبینم و بیشتر سعی میکنم از هر فیلمی فنهایش را بیاموزم.
چقدر وقتت را در فضای مجازی سپری میکنی؟
شاید فکر کنید شعار میدهم اما واقعاً میگویم افرادی که با کتاب سروکار دارند آنقدر وقتشان پر است که دیگر نیازی به اینترنت و فضای مجازی پیدا نمیکنند. هرچند متأسفانه این روزها همه سروکارشان چه بخواهند و چه نخواهند به فضای مجازی میافتد اما بااینوجود آسیب این فضا بیشتر از سودش است و سعی میکنم تا آنجا که به من آسیبی نزند از این فضا استفاده کنم.
اینکه میگویی همه سروکارشان به اینترنت میافتد را بیشتر توضیح میدهی؟
تصور کنید حتی وقتی میخواهید کار تحقیقی و پژوهشی انجام دهید و فهرست کتابهای مربوط به آن را استخراجکنید، مجبور خواهید شد به اینترنت رجوع کنید.
چند خواهر و برادر داری و آیا آنها هم به ادبیات علاقهمند هستند؟
یک برادر کوچکتر از خودم دارم که اتفاقاً او کاملاً علاقهاش با من متفاوت است.
در چه جشنوارهها و مسابقات دیگر شرکت کردهای؟
المپیاد ادبی، جشنواره خوارزمی، جشنواره واژه چکان و جشنواره حیرت.
فهرست بهترین کتابهایی را که خواندهای چیست؟
پرسش سختی است، بهترین کتابی که خواندهام دیوان حافظ بوده است اما دیوان مولانا، صائب و آثار بیژن جلالی، کریستین بوبن و سهراب را دوست دارم.
علاقه به ادبیات یا دانش نویسندگی کدام مهمتر است؟
هیچکدام بدون دیگری امکان ندارد و اگر خیلی به ادبیات علاقه داشته باشید بدون آنکه علمش را به دست بیاورید نمیتوانید اثری ماندگار بهجا بگذارید. عکس این هم درست است و اگر کاملاً به ادبیات اشراف کامل داشته باشید و استعداد ذاتی نداشته باشید حتی یک جمله هم نمیتوانید بنویسید.
نظر شما