به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ فهمی هویدی روزنامه نگار و متفکر اسلامی معروف مصری، در مقالهای با عنوان «آنچه موجب خوشحالی آنان است برای ما صدمه و لطمه است» به ولی عهدی محمد بن سلمان پرداخته و آن را موجب خوشحالی اسرائیل و آمریکا و نگرانی جهان عرب و اسلام دانسته است.
فهمی هویدی، در این مقاله می نویسد: وقتی روزنامه هاآرتص اسرائیلی انتصاب محمد بن سلمان را به عنوان خبری خوشحال کننده برای اسرائیل و آمریکا منتشر میکند، این موضوع موجب نگرانی و عدم اطمینان ما می شود. وقتی که یکی از مهم ترین نویسندگان این روزنامه در نیمه سال جاری میلادی بیان میدارد که بن سلمان از سال ۲۰۱۵ به بعد ملاقاتهای متعددی با اسرائیلیها داشته است، این گفته را باید جدی گرفت.
در همین راستا پرفسور آبراهام تسفی تحلیلگر رسانههای صهیونیستی هم که از او به عنوان سخنگوی دفتر بنیامین نتانیاهو یاد میشود، بیان میکند که حاکمیت عربستان سعودی تهدید اصلی را برای خود از جانب ایران میداند و این امر راه را برای ترامپ باز میکند تا برای دستیابی به صلح فلسطینیها با اسرائیل، فشارهای زیادی وارد نماید.
فهمی هویدی ادامه میدهد: ما نمیتوانیم این اظهاراتی که از اسرائیل میآید را به طور کامل قبول کنیم اما آنها را نادیده هم نمیتوانیم بگیریم زیرا اولا این اخبار تا زمانی که تکذیب نشدهاند میتوانند درست و صحیح تلقی شوند و ثانیا تاکنون دستگاههای رسانهای و رسمی سعودی در این مورد سکوت کردهاند و ثالثا شواهد و قرائن متعددی نشانگر صحت این اخبار و ادعاهاست و بدین ترتیب به نظر میرسد که در جهتگیری رسمی جهان عرب و به ویژه سعودی، موضوع فلسطین جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است. برای سعودی و کشورهایی که همراه او هستند ، اولین اولویت مقابله با ایران، دومین اولویت مقابله با تروریسم سنی با ریشههای اخوان المسلمینی آن و بعد از آن موضوع فلسطین تعریف شده است.
شاید در تحولات امروز جهان عرب به ویژه عربستان و تغییرات گسترده در ساختار حاکمیتی این کشور، عادی سازی روابط با اسرائیل از سوی برادر بزرگتر عربها ( حکومت سعودی) چندان به چشم نیاید اما دهههاست که موضوع فلسطین و اشغال سرزمینهای عربی ( بنا به تبلیغات رسانه ای جهان عرب) بیتالغزل اصلی جریانهای سیاسی چپ، راست، ملی گرا، اسلامگرا و شخصیتهای فرهنگی، سیاسی و هنری در جهان عرب بوده است و هرگونه اظهار تمایل به هر شکلی به اسرائیل به عنوان خیانت به آرمانهای عربی تلقی می شد. مقامات سعودی ظاهرا چندین سال است با مقامات رژیم صهیونیستی مراوده و برو و بیا دارند و اکنون نیز در ائتلاف سه گانه آمریکایی - اسرائیلی - سعودی، نخستین اولویت خود را مقابله با ایران قرار دادهاند . جمال عبدالناصر و سایر شخصیتهای سیاسی جهان عرب که با تکیه بر غیرت در مقابل اسرائیل اشغالگر، کر و فری یافتند و با احساسات جوشان ملتهای عربی بر طبل اتحاد جهان عرب در مقابل اسرائیل و مبارزه بی امان تا آزادسازی تمامی سرزمینهای اشغالی کوبیدند، اکنون سر از قبر در بیاورند و ببینند برادر بزرگتر در این وادی به چه حال و روزی افتاده است که با انتصاب ولیعهد سعودی، رژیم اسرائیل با بوق و کرنا آهنگ شادی و شعف مینوازد.
حاکمیتهای سیاسی جهان عرب که سالهاست نسبت به موضوع فلسطین و آزادسازی قدس و سرزمینهای اشغالی منفعل شدهاند سهل است که اکنون کم و بیش در چتر ائتلاف سعودیها در مقابل ایران به صف شده اند. از نظر جامعه شناختی نیز کسانی که با بدنه اجتماعی جهان عرب سر و کار دارند میدانند که بخشی از ذهنیت افکار عمومی جهان عرب تحت تاثیر دستگاههای تبلیغاتی حکومتهای خود هستند، بخشی تحت تاثیر افکار سلفی در جدال شیعه و سنی تقابل با جمهوری اسلامی را فریضه دینی تلقی میکنند، می ماند بخشی که احیانا در این تقسیم بندیها قرار نمیگیرند و معلوم نیست چه درصدی از افکار عمومی جهان عرب را تشکیل میدهند.
آیا با توجه به این شرایط، لازم است تغییراتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به موضوع فلسطین و نه محور مقاومت ( که بحثی جداست ) ایجاد شود که ضمن پایبندی به اصول، با تغییر و تحولات جدید همسویی بیشتری داشته باشد و امنیت ملی و منافع ملی هم مد نظر قرار گیرند؟ این، سوالی مهمی است که باید محققان و پژوهشگران این عرصه به آن پاسخ مستدل بدهند./
انتهای پیام
دکتر محمدرضا ثمری
ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما