قدس آنلاین- گروه استانها: امروزه در منطقه موکریان و در باره سنگهای مرموز و عجیب آین منطقه داستانها و روایات فولکلور و تاریخی زیادی وجود دارد که به دلیل نبود مستندات تاریخی به صورت افسانه در آمده اند و افسانه خورنج از جمله آنهاست.
سرزمین سنگ های افسانه ای
پیرانشهر را پاک ترین شهر جهان می گویند و روستای خورنج در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی این شهر و بر سر راه مهاباد قرار دارد. در مجاورت این روستا، منطقه ای پوشیده از سنگهای عظیم الجثه قرار دارد که به طور شگفت انگیزی بر روی هم انباشته شده اند. در اطراف این روستا چندین تپه ی باستانی با تاریخ قبل از اسلام و یک کتیبه و همچنین آثار یک دژ محکم کوهستانی شناسایی شده اند که حکایت از تاریخ کهن و پرفراز و نشیب این منطقه دارد . بعضی از این آثار توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت شده اند و بعضی دیگر در شرف ثبت شدن قرار دارند.
کلمهی خورنج در زبان کردی به جایی که بیشتر شنزار و ماسه زار است گفته میشود اما گمان میرود که کلمهی خورنج نیز یک کلمه باستانی به قدمت آثار موجود در منطقه باشد. بنا به نظر تعدادی از محققین محلی وجه تسمیه روستای خورنج در هاله ای از ابهام است و نیاز به کار تخصصی در حیطه زبا ن شناسی باستانی دارد. اما به نظر می رسد این کلمه قبل از ظهور آفتاب اسلام در این منطقه بصورت ( خورنگ ) بوده و حرف (گ ) در جریان ورود اسلام به( ج ) تغییر یافته است و خود کلمه (خورنگ ) نیز از دو بخش (خور ) بمعنی (خورشید ) و ( رنگ ) بمعنی (رنگ ) تشکیل شده که به تخفیف (خورنگ ) بمعنی (خورشید رنگ) تلفظ شده است و این روستا از لحاظ جغرافیایی نیز در موقعیتی قرار دارد که در طول روز تماما آفتابگیر است.
پای جنیان یا موجودات فرازمینی در بین است
روایت های محلی مختلفی درباره نحوه تشکیل این سنگها وجود دارد . برخی معتقدند پیرزن بی سرپناه و مظلومی در یک شب طوفانی به شهری به نام نوزله که در مکان خورنج کنونی واقع بوده می رود وهیچ دری به رویش باز نمی شود ، پیرزن هم مردم این شهر را نفرین می کند و شهر با تمام مردمانش به سنگ تبدیل می شوند .
و در برخی روایات محلی این مکان محل زندگی شیاطین و اجنه بوده وخداوند جهت زندگی انسانها و آسایش حال آنها ، شیاطین را به سنگ تبدیل می کند .
باور دیگر مردم بومی این منطقه آن است که در گذشتههای بسیار دور، موجودات فرازمینی سفری بسیار موفق به زمین داشتهاند و فرهنگ و تکنولوژی فوق مدرن خویش را در قرون کهن به انسانهای اولیه آموختهاند. باورهای عجیبی که بیشتر به یک افسانه شبیه است.
حقیقت آن است که هنوز مطالعات باستانشناسی و تاریخی قابل قبولی در این منطقه صورت نگرفته و به صورت کارشناسانه و علمی با این پدیده ها برخورد نشده است و به بسیاری از مجهولات تاریخی پاسخی داده نشده است.
این سئوال همچنان بلاقی است که این سنگها که به نظر میرسد وزن هر کدام باید بیش از چند تن باشد، از کجا به این منطقه حمل شده و برای چه منظوری در این مکان گردآوری شده اند؟ آیا سنگها را موجوادتی فرا زمینی با قدرتی فرابشری جابهجا کردهاند؟ یا سازندگان این بناها به فن آوری پیشرفته موجودات فضایی دسترسی داشتهاند؟ باور این نکته بسیار مشکل است که حتی امروزه نیز بشر با تواناییهای مدرن، برای جابهجایی و حجاری و جمع کردن آنها با مشکل مواجه نشود، درحالی که این سنگهای عظیم را چنان هنرمندانه حجاری کردهاند که نظایر چنین حجاریهایی تنها در بناهای باستانی مایایی و اهرام مصر و معابد یونانی و اینکایی قابل مشاهده است.
کتیبه های سنگی و نقوش ماقبل تاریخی
نکته ی بسیار جالبی که باید به آن اشاره کرد این است که هریک از این سنگها در میان مردم روستا اسم خاصی برای خود دارد که داستان ویا خاطره ای در پس آن پنهان است مثلا: برد فقه –برد ملا –برد حاجیله و . . .
محدوده ای که این سنگها اشغال کرده اند در حدود ۵/۲ کیلومتر مربع وبه شکل نواری سنگی در امتداد شرقی- غربی از شمال روستا می گذرد .
منطقه ای که این سنگها را در بر گرفته است دارای آب زلال و خوش طعمی است که مردم محلی برای رفع سنگ کلیه وبیماریهای مرتبط با کلیه از آن استفاده ی درمانی می کنند .
در محدوده ای در اطراف این روستا مکانی غار گونه به نام ( کونه پیست ) وجود دارد که مردم از این حفره جهت نگهداری پنیر استفاده می کردند و جالب این که در تمام سال از حفره مذکور باد بسیار سرد و شدیدی می وزد که حتی در مواردی دیده شده است که لاشه حیوانات در نیمه تابستان در آن یخ بسته است .
در میان این سنگها ، سنگ هایی یافت می شود که دارای نقش برجسته و کنده کاری شده حیواناتی مانند شتر و مار و پرنده هستند که اگر بصورت دقیق وعلمی مورد بررسی قرار گیرند امکان یافتن نقوش ماقبل تاریخی و یا کتیبه های سنگی دور از انتظار نیست .
ناهمواری های سطوح خارجی این سنگها بصورتی است که به راحتی قابل صخره نوردی بی خطر برای مبتدیان می باشد که خود می تواند یک جاذبه باشد .
ویرانههای مرموز در تاریخ مکتوب
حمدالله مستوفی در نزهه القلوب در سال ۷۳۰ هجری قمری، پیرانشهر را جزو شهرستانهای آذربایجان ذکر کرده است. در سفرنامه رابینو به پیرانشهر اشاره شده است. رابینو، درکتاب ولایات دارالمرز ایران مینویسد: پیرانشهر در ولایت ارومیه قرار دارد و نادری در عالمآرا نیز این شهر را یکی از آبادترین مناطق آذربایجان معرفی میکند.
نخستین کسی که به این افسانه و افسانههای مشابه آن پرداخته و آن را در کتاب خود نقل کرده است، یکی از سیاحان انگلیسی به نام «کرپورتر» است که سال ۱۸۲۰، این حکایت را از یک شیخ مسن چنین نقل کرده است:
«شیخ تصریح کرد که در مسافتی نه چندان دور از دهکدهای که خورنج نامیده میشود، بقایای یک شهر بزرگ است که در آن تعداد بیشماری اشکال سنگی به شکل انسان وجود دارد که در اثر قهر و غضب پروردگار تبدیل به سنگ شدهاند. او من را برای پیدا کردن این ویرانههای عجیب ترغیب کرد و اکنون من برای کشف حقیقت، در کمتر از ۳ فرسنگی شرق خورنج هستم.» بنابر مشاهدات این سیاح، انبوهی ازسنگهای قائم به اشکال نامنظم و به ارتفاع چهارتا پنج پا دیده میشود که هیچ یک از آنها کوچکترین شباهتی به مرد یا زن و یا حتی نشانهای شبیه به آنها ندارند و کسی درباره زمان و دلیل تجمع زیاد آنها در این مکان چیزی نمیداند.
ظرفیت مغفول گردشگری در خورنج
امروزه بی توجهی به قابلیت های توریستی روستای خورنج در کنار فعالیت های بی رویه صنایع و معادن در اطراف آن می تواند به ظرفیتهای گردشگری این منطقه آسیب وارد کرده و طبیعت بکر و وجود آثار تاریخی بی نظیر آن را به چالش بکشد. به گفته مدیر کل میراث فرهنگی و صنایع گردشگری آذربایجان غربی قابلیتهای طبیعی از جمله طبیعت بکر و آب و هوای مطبوع این منطقه می تواند در توسعه گردشگری و اقتصادی منطقه لاجان پیرانشهر مؤثر باشد از این رو لازم است از فعالیت های غیر مجاز و بدون کسب مجوزهای لازم معادن جلوگیری شود چرا که گردشگران به دنبال مناطق بکر طبیعی هستند که بتوانند با اقامت در این فضاها با مردم بومی منطقه ارتباطات فرهنگی داشته و با آداب و رسوم آنها آشنا شوند.
بدون شک با توجه به اینکه خورنج در زمره روستاهای هدف گردشگری قرار گرفته معرفی مطلوب این روستا می تواند در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال برای جوانان منطقه نقش بسزائی داشته باشد.
نظر شما