به گزارش قدس آنلاین، پیامی کوتاه در شبکههای اجتماعی دست به دست شد: «مرد روشنضمیر و عطرفروش مشهد مقدس، حاج سیدجواد موسوی که با «عطر سیدجواد» شهرت داشت، درگذشت...»
چهره پیرمرد آن قدر نورانی بود که به گفته دوستی خبر میداد از سر درونش. پیشتر از حالات اخلاقی پیرمرد عطر فروش بازار رضا شنیده بودم، اما اینکه چطور یک پیرمرد بازاری که نه اهل منبر است و نه اهل قیل وقال عالمانه، آن قدر مشهور میشود که بیشتر مجاوران و زائران حضرت رضا(علیه السلام) او را میشناسند، باید از همان تلاشهای بی ریای یک کاسب برای کسب روزی حلال و حبیب خدا شدن جست.
کاسبی با چاشنی درس اخلاق
حاج سید جواد موسوی را بیشتر مشهدیها و بسیاری از زائران امام رضا(علیهالسلام) میشناسند. آقای معتمدی یکی از همان زائرانی است که سالی چند بار از بوشهر برای زیارت حضرت به مشهد میآید و میهمان منزل پدری است. او سالهاست مشتری حاجی بوده و تا بیماری و خانه نشینی سید برای برکت زندگیاش با او معامله میکرد و عطرش را از پیرمرد عطر فروش مشهدی میخرید. این زائر حضرت رضا(علیهالسلام) درباره مرحوم موسوی میگوید: توصیههای اخلاقی و اخلاق اسلامی او برای من مثل یک کلاس آموزشی بود.
رستمی یکی از طلبههای فعال رسانهای مشهدی هم که از مشتریان ثابت حاج سید جواد موسوی بوده، درباره شخصیت او میگوید: او یک بازاری خوشنام و از مصادیق کاسب مسلمان بود. سیره و رفتار سید باید برای روشن شدن مسائل فقهی و اخلاقی بازار مسلمین به مردم معرفی شود.
وی، انصاف، خوش برخوردی با مشتری، رعایت مسائل شرعی و رضایت مردم را از ویژگیهای پیرمرد عطر فروش عنوان کرده و ادامه میدهد: همه مشتریهای سید از او راضی بودند، اصلاً یک بازار رضای مشهد بود و عطر سید جواد. کمتر کسی بود که گذرش به مشهد بیفتد و سری به بازار رضا و مغازه سید نزند.
رستمی معتقد است: معروف بودن سید به اندازه بازار رضا و سید جواد یک بازاری اصیل و مورد اعتماد مردم بود.
جیره خوار امام رضا(علیه السلام) بود
نوه سید جواد موسوی در گفتوگو با قدس درباره ویژگیهای اخلاقی پدربزرگش میگوید: مرحوم پدربزرگم ارتباط ویژهای با امام رضا(علیهالسلام) داشت. بیشتر نمازهای جماعت خود را در حرم یا مسجد بازار میخواند و خود را جیره خوار سفره کرامت حضرت میدانست و بر پایه همین دیدگاه، کسب و کار خود را پایه ریزی کرد.
سید نوید مقدم حسینی، اخلاقمداری را اولویت کاری مرحوم سید جواد عنوان میکند و میگوید: حلال و حرام در کسب و کار و انفاق برای پدر بزرگم خیلی مهم بود. او از فعالیتهای فرهنگی سید در همان مغازه کوچک میگوید که به دختران نوجوان محجبه عطر هدیه میداده یا بانوانی که حجاب نامناسبی داشتند را با کلام زیبا امر به معروف میکرد.
مقدم حسینی انصاف را ویژگی بارز سید جواد دانسته و اظهار میدارد: پدربزرگم معتقد بود. «فروش زیاد، سود کم» و این خداست که باید به کسب و کار برکت بدهد.
چه کاسبی دوست خدا میشود؟
یکی از ویژگیهای بازارهای قدیم وجود مسجد و حوزه علمیه در محوطه بازار بوده، به گونهای که بازار هر شهر قلب آن شهر محسوب میشده است. دلیل این رویکرد به بازار اسلامی را باید به نگرش خلیفة الله بودن انسان و حبیب الله بودن کاسب دانست.
دکتر محمد رجایی نژاد با اشاره به حدیثی از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) که میفرماید: «الکاسب حبیب الله» به خبرنگار ما میگوید: قطعاً منظور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) این نبوده که هر کاسب و هر کارگر و کارمند و مسئولی با کار و تلاشی که میکند، حبیب الله است! در آیات و احادیثی که از پیامبر و ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) رسیده، شرایطی را معین کرده که در صورت رعایت و عمل به آنها مصداق این حدیث میشوند. عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی انصاف در کسب و کار و تلاش همراه با توکل به خدا را شروط مشمول این روایت شدن دانسته و اظهار میکند: دوستی با خداوند به همین سادگی نیست و لیاقت میخواهد، لیاقتی که با صداقت و خدمت به مردم محقق میشود، مثل: گران فروشی، کم فروشی و بدفروشی نکردن؛ احتکار نکردن و تقلب و جنس بد و خوب جلوه ندادن و...
راز مهم یک همجواری
پژوهشگر تاریخ تشیع در ادامه به وجود مساجد و حوزههای علمیه در بازار شهرها اشاره میکند و میگوید: دین اسلام اخلاق محور است. همان طور که سیاست و دیانت به هم ربط دارد؛ اقتصاد و کسب و درآمد نیز به دین و دیانت ربط دارد، بلکه بیشتر! اگر یک کاسب به وظیفۀ دینی خود نسبت به آن شغل و کاسبی که دارد آگاه باشد و بخواهد اخلاق کاسبی را هم رعایت کند، در نتیجه باید در ارتباط با حاملان دین و اخلاق و اماکن دینی و مذهبی مرتبط باشد.
رجایی نژاد میافزاید: در طول روز وقتی انسان، کاسب و هر فرد دیگری در حین تلاش و کار و کاسبی، صدای اذان را بشنود، یا مسجد و منارۀ آن را ببیند، یا یک عالم و روحانی عالم و عامل را ببیند، بیگمان به یاد دین و احکام دینی و اخلاق و آخرت و معنویت... میافتد و سعی میکند در کسب و کار خود دقت نماید.
وی معتقد است، فلسفۀ ساخت مساجد و مدارس دینی در کنار بازار جمع شدن امکانات رفاهی و دسترسی عموم مردم یا امنیت اجتماعی و... است.
دکتر محمد رجایی نژاد درباره تأثیر وجود اماکن مذهبی در بازار در اقتصاد این شهرها اظهار میدارد: وجود اقتصاد سالم و کسب و کار حلال و رضایت و راحتی مردم مهمترین اثر این همجواری است.
وی میافزاید: هرکدام از این نهادهای دینی و اجتماعی مورد نیاز و مراجعۀ مردم است؛ جزو زندگی روزمرۀ آحاد مسلمانان است، بنابراین وقتی کنار هم باشند علاوه بر رونق کسب و کار، متأثر از هم بوده و نسبت به یکدیگر همپوشانی و فایده رسانی دارند.
بازار، روحانیت و انقلاب اسلامی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این پرسش که «تأثیر سیاسی و اقتصادی این نوع همکاری بین بازار و نهادهای دینی چگونه است؟» میگوید: کنار هم بودن آنها، هم امنیت اجتماعی و امنیت و رونق اقتصادی و هم آگاهی سیاسی و آشنایی با وظایف فرهنگی و اجتماعی را به دنبال دارد. بخصوص در گذشته نقش مهمتر و بیشتری داشتهاند.
وی تأکید میکند: اگر به دوران انقلاب نگاه کنیم، نقش متقابل بازار و مساجد و روحانیت را خواهیم دید. یکی از حامیان اصلی روحانیت و حوزههای علمیه و انقلاب همین بازاریان معتقد و متعهد بودند. در قدیم چون ارتباط مردم با هم بسیار محدود و سنتی بود، بازار نه فقط یک مرکز داد وستد، بلکه یکی از مراکز عمدۀ رابطههای اجتماعی و سیاسی میان مردم بود. مساجد و مدارس علمیه و بازار همیشه، بویژه در قدیم مرکز اجتماع و ملاقات مردم بود. مردم در بازار یکدیگر را میدیدند، از حال و وضع هم با خبر میشدند و اخبار اجتماعی و سیاسی را به گوش هم میرساندند.
نظر شما