قدس آنلاین- شاید روزی که تصمیم گرفت به درخواست سازمان صدا و سیما برای حضور در سوریه، پاسخ مثبت بدهد، فکرش را هم نمیکرد که بعد از گذشت حدود ۶-۵ ماه، سوریه وارد درگیری شدید داخلی شود. چهار سال دیگر در سوریه ماند تا حالا به عنوان یکی از خبرنگاران صاحب نام حوزه مقاومت شناخته شود. تصمیم گرفتیم تا پای صحبت «حسن شمشادی» بنشینیم و با او کمی در مورد حضورش در سوریه، امام رضا(ع) و البته صفحه اینستاگرامش گپ بزنیم. این شما و این گفتوگوی سلام با حسن شمشادی ۴۸ ساله، خبرنگار اعزامی صدا و سیما به سوریه.
بیش از دو سال است که از سوریه برگشتهاید، دلتان برای آن چهار سال و نیم تنگ نشده است؟
هر کسی که با اعتقاداتش به سوریه برود، هر زمانی که برگردد، قطعاً یک چیزی را در سوریه جا خواهد گذاشت. بنده غیر از وظیفه سازمانیام با عقاید قلبی که داشتم، توانستم چهار سال و نیم در سوریه بمانم. به همین دلیل در این دو سال واقعاً دلتنگ دوستانم، مدافعان حرم، زیارتگاهها و... هستم.
چه شد که به سوریه اعزام شدید؟
سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیده بود که خبرنگار اعزامی خود در سوریه را تغییر بدهد و کسی را بفرستند که علاوه بر تسلط بر روی زبان عربی با شرایط منطقه و محور مقاومت آشنا باشد. خود بنده هم از قبل برای اعزام به سوریه اعلام آمادگی کرده بودم. بالاخره مهر ۸۹ به سوریه اعزام شدم. بعد از پنج ماه درگیریها آغاز شد که تا الآن هم ادامه دارد. من هم با اینکه مأموریتم تازه آغاز شده بود، مجبور شدم که خانوادهام را به تهران بازگردانم و خود به سوریه بروم. مأموریت من هم بعد از سه سال به پایان رسید، ولی چون سازمان نیاز داشت، یک سال و نیم دیگر در سوریه ماندم.
و چرا در سوریه ماندید؟
شرایط سوریه طوری بود که من به کارهایی که در آنجا انجام میدادم، اعتقاد داشتم. به همین خاطر با تمام خطراتی که مرا تهدید میکرد، تصمیم گرفتم که تا لحظهای که سازمان صدا و سیما بخواهد در سوریه بمانم. البته راستش را بخواهید، سازمان باز هم علاقه به ادامه همکاری داشت، ولی خب به علت دوری چندین ساله از خانواده، واقعاً شرایط خیلی سخت بود و برخلاف میل خودم به ایران بازگشتم.
انگیزههای مالی برای ادامه دادن به مأموریت سوریه چقدر در تصمیم گیری شما تأثیر داشت؟
واقعاً این گونه نبود! چون شرایطی که سازمان برای حقوق بنده در نظر گرفته بود در مقایسه با افرادی که برای مأموریت کوتاه مدت به سوریه میآمدند، تقریباً نصف بود. یعنی اگر با انگیزه مالی سوریه را انتخاب کرده بودم، میتوانستم به جای حضور دائم برای مأموریتهای کوتاه مدت چهل روزه و یک ماهه به سوریه بیایم که شرایط مالی بمراتب بهتری برایم به وجود میآورد.
این پرسش را برای این مطرح کردم که ادعای مشابهی برای مدافعان حرم توسط بعضی از مردم و رسانههای خارج از کشور مطرح میشود.
شک نکنید، تمام بچههایی که به عنوان مدافع حرم در این مسیر قرار گرفتهاند، به راه شهادت اعتقاد دارند. نکته بعدی اینکه، خیلی از افرادی که برای دفاع از محور مقاومت و حرم ائمه(ع) به سوریه آمدهاند در ایران شغل داشتند، حقوق و مزایای مناسب داشتند که از آنها گذشتند. ما شهید پاکستانی، ایرانی و عراقی داریم که به قول مردم میلیاردر بودند. پس اصلاً نمیتوانیم، چنین ادعایی در مورد کسانی داشته باشیم که تصمیم گرفتند، جان خود را به خطر بیندازند و به سوریه بیایند. شاید در بین این افراد مانند بنده و خیلی از افراد سطح مالی متوسط هم وجود داشته باشد، ولی خب چه حقوقی میتواند، ارزش مالی حضور در میدان جنگ و به خطر انداختن جان را داشته باشد؟
البته در مورد میزان حقوق و مزایای این افراد هم گاهی اغراقهای عجیبی صورت میگیرد.
بله دقیقاً؛ البته بنده در جاهای مختلف این نکته را گفتهام که وظیفه دولت و نظام است که امنیت کشور را تأمین بکند و باید هم برای تأمین امنیت خود، هزینه کند. کسی که زن و بچه را رها میکند و برای دفاع به سوریه میرود آیا نباید تا زمانی که در کنار خانواده خود حضور ندارند، هزینه زن و بچه او را تأمین کنیم؟ همان طور که گفتید در مورد حقوق و مزایای مدافعان حرم، اغراق هم شده است، خیلی از این دوستان در حد یک کارمند حقوق دریافت میکنند و حتی بعضی از آنها کمتر! آن هم حقوقی که برای رویارویی با خونخوارترین گروه تروریستی دنیا دریافت میکنند.
آقای شمشادی، چه شد که برای سر شما در سوریه جایزه گذاشتند؟
هرجا که ما سیاهنمایی و دروغهای جبهه مقابل را رسوا کردیم، برای رسانهها و حامیان آنها دردناک بود. به هر حال آنها دوست داشتند، تروریست بودن خود را مخفی نگه دارند و خشونت را به حزبالله و محور مقاومت نسبت بدهند. طبیعی بود که این کارها به مذاق آنها خوش نیاید. این جایزه هم به هرحال واکنش آنها نسبت به گزارشهای ما در سوریه بود.
در دل بحرانها و حوادث سوریه، جایی بود که دلتان واقعاً بلرزد و بخواهید به ائمه(ع) متوسل شوید؟
همه ائمه(ع) ما نور واحد هستند چه حضرت زینب(س) که در سوریه به زیارت ایشان میرفتیم و چه حضرت رضا(ع) که ولینعمت ما هستند. همان ابتدای سفر، به مشهد سفر کردم تا به حضرت توسل کنم و از ایشان برای انجام وظیفه طلب کمک کنم.
وقتی نام امام رضا(ع) به گوشتان میرسد، اولین چیزی که به ذهنتان میآید که دوست دارید با ما به اشتراک بگذارید، چیست؟
خب با شنیدن نام امام رضا(ع) همان شعر معروف که میگوید: «دوست دارم صدات کنم/ تو هم منو صدا کنی/ دوست دارم نگات کنم/ تو هم منو نگاه کنی» در ذهنم میآید. از امام رضا(ع) خیلی چیزها خواستم و میخواهم. ولی چیزی که میتوانم، الآن در اینجا به شما بگویم، از حضرت، بخشش و رسیدن به مقام شهادت میخواهم. وقتی از هر کجای ایران به طرف مشهد میایستم از امام رضا(ع) این خواستهها را دارم به اضافه عاقبت به خیری برای خانواده خودم و تمام مردم کشورم.
آخرین باری را که برای زیارت به مشهد مشرف شدید به خاطر دارید؟
بله، چندماه پیش بود که برای شرکت در یک برنامه تلویزیونی به دعوت صداوسیمای مرکز خراسان به مشهد آمدم و طبیعتاً به زیارت حضرت رفتم.
اگر بخواهید یادگاری با خود به عنوان سوغات از شهر مشهد به همراه ببرید، چه چیزی را انتخاب میکنید؟
بهترین یادگاری برای روح و روان بنده، زیارت حضرت رضا(ع) است. تمام سوغاتیهایی که مردم از شهر مشهد با خود میبرند، واقعاً قابل احترام است، ولی خب برای من زیارتی که روح من را جلا میدهد، بهترین یادگاری است.
آقای شمشادی، کمی هم در مورد صفحه اینستاگرام شما حرف بزنیم که این روزها وسیلهای شده برای گرهگشایی از گرفتاریهای مردم. میبینیم که مردم دائم مشکلاتشان را با شما در میان میگذارند و شما هم سعی میکنید با به اشتراک گذاشتن برای رفع آنها تلاش کنید.
خبر و تحلیلهای منطقه و موضوعات مرتبط به جای خود محترم است، ولی خب بخشی از دغدغههای بنده، همان گرفتاریهای مردم کشورم است. من نمیتوانم، چشمم را بر روی صدها درخواست کمکی که در فضای مجازی از من میشود، ببندم. این موضوع از اسلام، انسانیت و... به دور است. من دوست ندارم، فقط خودم و زندگی خودم را ببینم و به همین دلیل در بین صدها درخواست کمک، اولویتبندی میکنم و از مردم میخواهم که برای حل مشکلات، ما را کمک کنند.
درآخر، اگر حرفی باقی مانده است، بفرمایید
مردم مشهد که با شیربچههای فاطمیون دمخور هستند و آنها را میبینند، قدر شهدای خود را بدانند و برخی نگاههای تلخ و زاویهدار نسبت به این بچهها را تعدیل کنند. هوای خانوادههای آنها و جانبازان فاطمیون را داشته باشند، باور کنید بعضی از این دوستان با مشکلات بسیاری روبهرو هستند.
نظر شما