قدس آنلاین- طبق آخرین آمار ارائه شده توسط معاونت فرهنگی پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور، ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر معتاد در کشور شناسایی شدهاند که ۲۸ درصد آنها تحصیل کرده، ۶۲ درصد متأهل و ۵۰ درصد شاغل هستند. اعتیادی که نه تحصیلات میشناسد، نه متأهل و مجرد، نه شاغل و بیکار، نه زن و مرد. اما در میان تمام این دستهبندیها زنان و دختران جوان، آسیبپذیرترند. آنها جزو نخستین قربانیان معضلات و انحرافات اجتماعی به شمار میآیند. رابطه زن و اعتیاد برای جامعه ما تعجب برانگیز بوده و هست و آثار مخرب آن بر فرد و جامعه نسبت به اعتیاد مردان بیشتر است.
دلایل گرایش زنان به اعتیاد، متعدد و متفاوت است. رشد نیافتن مهارتهای لازم برای زندگی میتواند دلیل اصلی اعتیاد باشد یا بالا رفتن سن ازدواج و دوردست بودن تشکیل خانواده. به دنبال آن، بیهدف بودن و داشتن حس باختن در اجتماع، ضعیف بودن در مقابل فشار گروه همسالان، مساعد نبودن بستر جامعه و خانواده برای بروز استعدادها، لمس خشونت در خانواده و جامعه، مشکلات روحی و بسیاری مسائل دیگر میتوانند در بروز این مشکل دخیل باشند.
به هر حال در باور و پذیرش جامعه، آثار مخرب اعتیاد زنان بر فرد، خانواده و جامعه بیشتر است؛ چرا که زنان، همسران و مادرانی دلسوز هستند که پایه و اساس خانواده بر محور آنهاست. ضمن اینکه نقش تربیتی آنها بسیار پررنگ است و از زنان همیشه انتظار رفتاری عفیفانه میرود. ترک اعتیاد برای مردان، نشانهای از اراده بالا و برگشت به جامعه و زندگی است؛ چرا که اعتیاد برای آنها بیماری به شمار میآید. اما متأسفانه برای زنان اینچنین نیست و بیشتر از بیماری، غیراخلاقی بودن این رفتار را نشان میدهد. شاید به همین دلیل است که پذیرش یک زن معتاد حتی پس از ترک برای خانواده و جامعه سختتر است. نپذیرفتنی که خود دلیلی است بر پنهان کردن صورت مسئله و ادامه پیدا کردن اعتیاد و سریعتر رسیدن به ورطه نابودی.
اعتیاد در زنان زمینهساز سایر انحرافات نیز میشود، به همین دلیل درمان اعتیاد زنان بسیار سختتر و پیچیدهتر است. تمام نقطه روشن پیش روی یک فرد معتاد، امید به آیندهای سالم و برگشت به کانون گرم خانواده و جامعه است. اما بازنده این امیدخواهی نیز زنان هستند؛ چرا که اعتیاد، خانواده را از آنها دور میکند و جامعه نیز پذیرای آنان نیست. مراکز تخصصی بسیاری برای درمان اعتیاد وجود دارد که بیشتر مراجعان آنها مردان هستند. در حالی که زنان به دلیل پذیرش سخت جامعه و ترس از تغییر نگاه دیگران درد خود را کتمان کرده و برای درمان اقدام نمیکنند.
برای رسیدن به سلامت اجتماعی، نیاز به اصلاح دیدگاه جامعه نسبت به اعتیاد زنان داریم. به گونهای که آنها را نیز بیمار بدانیم. این اصلاح نگرش باعث میشود راه برای جبران اشتباه آنها باز شود و با پنهان کاری و ترس از مطرح کردن، بیشتر در این باتلاق فرو نروند. علاوه بر آن رسیدن به جامعهای سالم نیاز به تلاش مجدانه مسئولان دارد تا با آموزش و پیشگیری راه را بر این معضل بسته و مراکز ترک اعتیاد بانوان به روزتر، فعالتر و علمیتر شوند و راه برگشت به زندگی برای خانمها هموار شود.
نظر شما