قدس آنلاین- هرچه بیشتر دنبالشان میگردم، کمتر به دیدنشان امیدوار میشوم. زنجیر و قفل بزرگی به در زده شده است. چند بار است که جلو حصار رفت و آمد میکنم تا سرانجام شاخی از لابهلای شاخههای بریده شده درختان تکان میخورد. خیلی سریع جایم را عوض میکنم. با دوربین عکاسی زوم میکنم. هنوز پلاک ۵۵۰روی گوشش هست. خیالم راحت میشود که «مرال خان» هنوز زنده است. (چون مرال خان سرزندهترین گوزن قرمز سایت نگهداری پارک جنگلی قرق بود).
* شاخهایی چند، در میان شاخهها
حدود سه ساعتی هست در حال هماهنگی با نگهبانها هستم تا بتوانم گوزنها را از نزدیک ببینم. سرانجام موفق میشوم او را ببینم و نوازشش کنم. تعجب میکنم! آرام شده و لنگ میزند. زیر سایه درختهای جنگل قرق، در چند متریاش در لابهلای شاخهها و تنههای بزرگ قطع شده چند تا گوزن قرمز ماده و دو تا نوزاد هم به چشم میخورند.
یکی از گوزنهای نر در محل برکه ایستاده و همچنان به چشمانم زل زده است. تکان نمیخورد فقط ایستاده و چشم از چشم من برنمیدارد. چند تا عکس ازش میگیرم. جایم را عوض میکنم ولی هنوز نگاهم میکند. انگار یک دنیا حرف در نگاهش هست. شک ندارم که با همین چشمان شاهد مرگ همنوعانش بوده و شاید هم احساس میکند حالا نوبت خودش فرا رسیده است. ۲۰دقیقه گذشته و گوزن همانجا ایستاده و تکان نمیخورد. آخرین عکس را از او میگیرم و در ذهنم این جمله نقش میبندد که گوزنهای قُرق ایستاده میمیرند!
* گوزنهای بیمار یک سال است معاینه نشدهاند
سایتی که روزی شمار گوزن هایش به ۱۰۰رأس میرسید حالا خاک مرگ را بر چهره خود میبیند و هر روز گوزنها را با خودش به گور میبرد. دو سال پیش تعدادشان ۳۴ رأس بود که به علت بیماری یون ۲۰ رأس از گوزنها تلف شدند. یادم هست که خانم ابتکار هم به این سایت آمد و دستور جابهجایی گوزنهای سالم را صادر کرد ولی باز هم کک هیچ کس نگزید. چهارمین بار است که در طی این دوسال به پارک جنگلی قرق میآیم و از وضعیت مِرالها گزارش تهیه میکنم.
دکتر اکرامی، دامپزشک میگوید: از سال پیش که از طرف سازمان محیط زیست برای نمونه گیری به سایت نگهداری گوزنهای قرق دعوت شدم تا به حال برای چکاپ و معاینه گوزنها کسی من را دعوت نکرده است و فقط یک بار برای تحویل سه رأس مرال به قرق رفتم.
با وجود بیماری و ضعف جسمانی، تنها خوراک این گوزنها فقط آرد جو و کاه است. نه خبر از یونجه و نه خبر از هیچ دارو و خوراک تقویتی است و اگر وضع تغذیه این چنین باشد آینده خوبی را برای این گوزنها پیشبینی نمیکنم اکرامی میافزاید: بعد از نمونه گیری معلوم شد که چهار رأس از گوزنها بیماری یون دارند و بعد از جداسازی آنها هم مردند و اکنون همین ۱۴ رأس باقی ماندهاند و به دلیل اینکه این بیماری تا دو سال در خاک میماند و این گوزنها به جای دیگری منتقل نشدهاند، معلوم نیست عاقبت این گوزنها چه شود.
* درمان حیات وحش ممنوع!
سراغ دکتر مسعود شکیبا میروم. او هم از گوزنها خبری ندارد. دکتر شکیبا بیش از ۱۲سال است که خود را وقف این گوزنها کرده و بسیاری اوقات با هزینه شخصی خود آنها را مداوا کرده و برایشان دارو خریده است. این را خودم بارها دیدهام و هروقت به قرق میروم با اولین تماس، دکتر شکیبا هم خودش را به محل نگهداری گوزنها میرساند و کلی هندوانه وخوراکی برایشان میآورد. وقتی علت را از او میپرسم میگوید: متأسفانه محیط زیست ترجیح میدهد دیگر امکان بررسی شرایط درمانی و نگهداری حیات وحش را نداشته باشم.
به عنوان یک خبرنگار خیلی برایم تعجبآور است که آیا این رفتار با دامپزشک نمونه کشور و یک فعال محیط زیست درست است؟
* سوءتغذیه گوزنها را خواهد کشت
یکی از مسئولان که نمیخواهد نامی از او برده شود، میگوید: با وجود بیماری و ضعف جسمانی، تنها خوراک این گوزنها فقط آرد جو و کاه است. نه خبر از یونجه و نه خبر از هیچ دارو و خوراک تقویتی است و اگر وضع تغذیه این چنین باشد آینده خوبی را برای این گوزنها پیشبینی نمیکنم.
رئیس اداره حیات وحش استان گلستان نیز ضمن تأیید ضعف تغذیهای گوزنهای قرق به خبرنگار ما میگوید: در سال باید حدود ۱۵۰میلیون تومان برای تغذیه این گوزنها هزینه شود که متأسفانه فقط تا سقف ۵۰میلیون تومان هزینه میشود و طبیعی است که گوزنها دچار سوء تغذیه شوند. البته منابع طبیعی مسئولیت نگهداری گوزنها را به عهده دارد و مسئولیت کنترل بیماری گوزنها به عهده ماست.
مهندس خیرآبادی میافزاید: از سال گذشته که نمونهگیری کردیم هیچ دامپزشکی را برای معاینه دورهای و روتین مأمور نکردیم چون بودجه کافی نداریم. مگر موارد خاصی که ناچار شویم.
وی تأکید میکند: در نمونهبرادری اول پاسخ برای همه گوزنها منفی بود ولی وقتی نمونهها را به تهران فرستادیم مشخص شد پنج رأس از گوزنها یون دارند که سه رأس آن به طور طبیعی مردند و دو رأس دیگر را معدوم کردیم.
نظر شما