قدس آنلاین- در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بهویژه در دهه هشتاد، نویسندگان ایرانی تلاش قابلستایشی برای خلق ادبیات داستانی با سبک و سیاق ویژه ایران پس از پایان حکومت ستمشاهی به خرج دادند. هدف آنان تولید آثاری ادبی بود که بتواند شناسنامهای تازه و مختص به خود داشته باشد و اینکه کتابهایی در این حوزه خلق شوند که همگی نشان از حرکت و زایندگی و اختصاصات رویداد تازه یعنی انقلاب اسلامی داشته باشند.
جریان داستاننویسی با موضوع دفاع مقدس در سالهای دهه شصت و پس از آن هشتاد و بهدنبال آن با نهضت تولید و انتشار کتابهای خاطره و تاریخ شفاهی دفاع مقدس از سال ۱۳۸۰ اوج گرفت. با اینهمه در میان این جریانهای تأثیرگذار در ادبیات دهههای اخیر و این تلاشهای مختلف، هیچ جریان ادبی مانند نهضت ثبت خاطرات دفاع مقدس و تولید کتابهای مختلف در آن نتوانست در ادبیات ایران جای پای خود را محکم کند، تا جاییکه امروزه میتوان از کتابهای این ژانر، بهعنوان یکی از مهمترین و باکیفیتترین انواع ادبی تولیدشده در داخل کشور یاد کرد که محصول شرایط و فضای ادبی انقلاب اسلامی پس از پیروزی است و مهمتر از آن بهتعبیر بسیاری از اهالی این جریان و نیز منتقدان، جریانی است ملی و جوشیده از دل انقلاب و دفاع مقدس و قوام و ساختاریافته در همین فضا.
در اهمیت خاطره گفتهاند
هدایتالله بهبودی، نویسنده و تاریخنگار انقلاب اسلامی در همین زمینه میگوید: خاطرات پس از انقلاب یکی از مهمترین حیثیات فرهنگی کشور است. ما برای برونداد دو واقعه مهم یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و ۸ سال دفاع مقدس، به هیچچیز بهجز خاطرات متوسل نشدهایم که بینظیر است. من از این موضوع بهعنوان نهضت خاطرهنویسی یاد میکنم که پس از انقلاب بهوجود آمد و مردم نقش گستردهای در آن داشتند، چراکه مایل بودند درمورد چیزی که خودشان بهدست آوردهاند، حرف بزنند. علاوهبر این، خاطره نرمترین و مردمپسندترین بخش تاریخ است که با جامعه تماس دارد. خاطره بهعنوان یکی از مصالح سازنده تاریخ، آشتی با جامعه است و بیش از پیش باید از آن استفاده نمود. درحقیقت مردم استقبال بیشتری از کتاب خاطرات بهنسبت یک کتاب قطور تاریخی انجام میدهند. اگر خاطره بتواند بخشی از حافظه تاریخی ما را بسازد، پس باید به بهترین نحو از آن استفاده کنیم.
بهبودی همچنین میگوید: خاطرهنویسی یکی از ارزشمندترین اتفاقات ادبی در کشور بوده است که با وجود بزرگنماییها، بازهم مورد اعتماد است. بهنظرم خاطرهگویی و خاطرهنویسی امری ممدوح است و حیف است که بهخاطر بعضی اشکالات منزلت آن را پایین بیاوریم. این پدیده فرهنگی میتواند با قرارگرفتن در فرآیند درست خود، تولید مؤثری در جامعه داشته باشد. باید توجه داشت که خاطره مهمترین بخش حیثیت فرهنگی ما پس از انقلاب اسلامی بوده است و به همین دلیل مراکز خاطرهنگاری در خارج از کشور، شروع به خاطرهنگاری و سرمایهگذاری در این بخش کردهاند.
نگران افت کیفیت باشیم
با اینهمه و با وجود تولید و انتشار آثار شایسته تقدیر در این زمینه طی سالهای اخیر، بسیاری از کتابهای موجود در زمینه خاطرهنگاری طی سالهای اخیر از کیفیت قابلاعتنایی برخورددار نبودهاند و همین مسئله برخی از منتقدان را به این سمت سوق داده تا جریان منجر به تولید این دست آثار را جریانی صرفاً سفارشدهنده و بیاعتنا به محتوا معرفی کنند و بر همین مبنا بر این مسئله صحه بگذارند که از دل این سفارشها، حرفهای شایانتوجهی بیرون نیامده است.
صرفنظر از صحهگذاری بر این گذاره، میتوان بر این نکته دست گذاشت که تولید انبوه ایندست آثار بدون در اختیار داشتن نیروی متخصص و تماموقت حرفهای که با زیروبم این فرآیند آشنا باشند، بدونشک یکی از آسیبهایی است که درباره ایندست آثار میتوان برشمرد.
در اینزمینه محمدرضا کائینی نویسنده و پژوهشگر میگوید: من فکر میکنم که هنوز موج درستی در تاریخنگاری انقلاب شکل نگرفته است. البته من منکر کارهای تعدادی از محققین نمیشوم، اما واقعیت این است که تاریخنگاری درست و شایستهای تاکنون انجام ندادهایم. اکنون با نسلی مواجهیم که انقلاب و دفاع مقدس را ندیده است. بنابراین باید کار را بهگونهای تنظیم کنیم که برونداد آن شکلگیری جریان درستی مبتنیبر تاریخنگاری انقلاب باشد.
باید معیار تعریف کنیم
وی در همین زمینه همچنین معتقد است: برای صحتسنجی کتابهای تاریخ شفاهی باید معیارهایی را تعریف کنیم. درمورد اینکه چقدر از تاریخ شفاهی واقعی است، نمیتوان دقیق صحبت کرد، اما نمیتوان به اکثریت آن نیز انگ دروغ زد. ممکن است جاهایی از آن خطا باشد، اما غلط نداریم و البته انگیزهای نیز برای دروغگویی در خاطرات وجود ندارد. باید توجه داشت که خطاشناسی در اینجا یک علم است که باید افراد آن را آموزش ببینند تا بهتر بتوانند صحبت کنند.
با وجود این نکات نباید از یاد برد که در جامعه امروز ایران و در میان انواع تولیدات ادبی تألیفی، کماکان ژانر خاطرهنویسی است که حرف نخست را در سبد خرید خانوار میزند و کتابهای این ژانر در صدر خرید مکتوب خانوادههای ایرانی قرار دارند و موردتوجه آنها هستند. در نتیجه باید با حساسیت و دقت بیشتری نسبت به آنچه تاکنون رخ داده است به تولیدات مکتوب در این حوزه توجه نشان داد و با حساسیت بیشتری آنچه را که ماحصل تولیدات آن است روانه بازار کتاب کرد. بدونشک دقت و نظارت و نقد حرفهای بر این تولیدات در غنای ادبی و فرهنگی این جریان و تأثیرپذیری از آن در جامعه بیش از پیش خواهد افزود.
نظر شما