قدس آنلاین- ۹۰۰هزارتومان برای سرویس مدرسه، ۸۵هزارتومان برای لباس فرم و متوسط روزی ۲۰۰۰ تومان هم باید برای خرید از بوفه مدرسه به فرزندم پول بدهم.
البته این جدای از پولهای دیگری است که تحت عنوان بازدید علمی، هزینه چاپ عکس، هوشمند سازی کلاس، رنگ آمیزی کلاس، خرید مایع دستشویی و پول برگه امتحانی و... باید تا آخر سال بدهم.
اینها سخنان پدر یک دانشآموز است که از هزینههای سرسامآور تحصیل فرزندش آن هم در یک مدرسه دولتی، گلایه دارد.
* از پس هزینهها بر نمیآیم
احمدی در ادامه میگوید:سه فرزند مدرسهای دارم و کارمند قراردادی یکی از ادارات هستم با درآمد ماهیانه یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان. اجاره خانه و اقساط خرید جهیزیه دخترم را هم به آن اضافه کن!
وی میگوید: همسرم به همراه فرزندانم ترشی درست میکنند و من هم بعد از ظهرها با وانت ترشیها را به مغازهها یا کنار بزرگراهها میبرم و میفروشم اما اکنون یک هفته است که ماشینم خراب شده و از کار و زندگی افتادهام.
* نقشه کشیدن برای پول گرفتن از مردم
اصلانی از معلمان با سابقه درباره دریافت هزینههای آموزش از سوی مدارس میگوید: همه ما میدانیم که جیب آموزش و پرورش خالی است، ولی مسئولان حفظ آبرو میکنند و از سویی باید چرخ مدارس هم بچرخد. بنابراین هر روز کمیتهها و کمیسیون هایی در آموزش و پرورش تشکیل میشود تا بررسی کنند تحت عناوین کمک به مدرسه و غیره از مردم پولی بگیرند. نمونه آن، حق سرویس مدرسه است که مبلغی به جیب آموزش و پرورش میرود یا همین لباس فرم که بیشتر افرادی که با آموزش و پرورش قرارداد میبندند، اگر درصدی را به مدارس یا ادارات ندهند ادامه کار برایشان مقدور نخواهد بود.
* مسئلهای به نام بوفه مدارس
خانم سادات نژاد که مدیر مدرسه است نیز میگوید: چند سالی است که دستورعملهایی برای بوفه مدارس به مدارس ارسال میشود و میگویند از کدام شرکتها خرید کنیم که محصولات استانداردی داشته باشند. تا اینجای کار خوب است اما بعد متوجه شدیم این شرکتها باید درصدی را به ادارات کل آموزش و پرورش بدهند!
باقر محمودی، مدیر مدرسه ابتدایی نیز میگوید:آموزش و پرورش اسامی چند شرکت را به ما اعلام کرده که دانش آموزان برای لباس فرم باید فقط به این مراکز مراجعه کنند. از درآمد حاصله میزان دو درصد برای اداره آموزش و پرورش و سه درصد برای مدرسه واریز میشود.
عبدی، معاون پرورشی یکی از دبیرستانها میگوید: تمام سود بوفه مدارس به جیب آموزش و پرورش میرود و مبلغ ناچیزی را به کسی که بوفه را اداره میکند، میدهند. ای کاش این محصولات حداقل کیفیت خوبی داشته باشد.
* خروج از چارچوب قانون
جرجانی از معلمان با سابقه میگوید: متأسفانه در کلانشهرها شاهد برندسازی در حوزه مدارس هستیم و شاهدیم که دانش آموزان تنها به دلیل نام و شهرت برخی مدارس از کیلومترها دورتر به مدرسه میآیند و باید از سرویس استفاده کنند.
همچنین چون این دانشآموز، خارج از محدوده است، حتماً بحث کمک به مدرسه هم پیش میآید وگرنه ثبت نامش نمیکنند و چون مدیر میخواهد برای مدرسهاش کلاس بگذارد پس لباس فرم هم اجباری است و چون بیشتر این مدارس در مناطق خاصی از شهر است که وضع مالی خوبی هم دارند برخی دانشآموزان گاهی روزانه تا ۵۰هزارتومان و بیشتر هم در مقطع ابتدایی از بوفهها خرید دارند. ۱۰درصد از این پول چقدر میشود. این پول نه در هیچ حساب دولتی وارد میشود و نه کسی از مبلغ آن خبردار میشود.
* لباس فرم مدارس اجباری نیست
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات معتقد است: آموزش و پرورش باید در چارچوب قانون قدم بردارد؛ چرا که منشأ فساد و انحراف در دستگاههای اجرایی ما خروج از قانون است.
ضیاءالله اعزازی تأکید میکند: شاید رو به رو شدن آموزش و پرورش با کمبود شدید منابع مالی سبب شده برخی مدیران عملکرد درستی نداشته باشند. مدیران ما باید ابتکار عمل داشته باشند و از منابع قانونی، مخارج مدرسه را تأمین کنند. کافی است سراغ خیران بروند که خودشان آمادگی دارند به آموزش و پرورش کمک کنند.
معاون اداره کل فرهنگی هنری معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش به صراحت میگوید: لباس فرم مدارس به هیچ عنوان اجباری نیست و در آیین نامه لباس فرم مدارس توصیه شده است که لباس فرم مدارس از پارچههای ایرانی تهیه شود.
علی عراقی میافزاید: مدیران مدارس مختار به انتخاب تولیدیهای لباس فرم هستند، ولی حق دریافت هیچ پورسانتی را تحت هر عنوانی ندارند.
* واریزهایی که خلاف قانون است
رئیس اداره توسعه انجمنهای مدارس کشور میگوید: واریز هرگونه وجهی از مبلغی که اولیا پرداخت میکنند به حساب ادارات آموزش و پرورش خلاف قانون است.
محمدرضا ولی زاده میافزاید: ادارات آموزش و پرورش را از ورود به این حوزه نهی کردهایم اما در تیپ قراردادی که تنظیم شده است مدیر مدرسه به نیابت از والدین، کارفرما است و در این تیپ قراردادی هست که اشاره میکند حق الزحمه عوامل اجرایی مدرسه به عهده پیمانکار است که در استانهای مختلف در کشور رقم متفاوتی را دارد؛ به عنوان مثال در استان اصفهان تاکسیرانی مسئولیت حمل ونقل دانش آموزان را بر عهده دارد که دو درصد را برای خودش برمی دارد.
* نگاه بیتفاوت دولت به آموزش و پرورش
به هر حال آنچه مشخص است این است که در مدارس مختلف و بنا به سلیقههای متفاوت مدیران مدارس، مبالغ مختلفی هم از اولیای دانشآموزان مطالبه میشود و در بسیاری از مدارس به صورت ناگفته و نانوشته، پرداخت همین مبالغ، ضامن نامنویسی دانشآموز در مدرسه به شمار میآید.
البته برای اینکه از حق نگذریم، باید تأکید کنیم که مدیران مدارس نیز برای اداره مدرسه با مشکلات زیادی روبه رو هستند و در بسیاری موارد حتی در پرداخت قبضهای آب و برق و گاز مدرسه به مشکل برخورد میکنند.
سرانه مدارس تکافوی هزینههای سنگین مدارس را ندارد و مدرسه را هم با باد هوا نمیتوان اداره کرد. بنابراین ادارات آموزش و پرورش نیز بر بسیاری از تخلفات غیررسمی چشم میبندند تا راه ورود پول به مدارس بسته نشود.
در این میان بیشترین انتقاد به دولت و مجلس وارد است که در نظام بودجهبندی سالیانه، سهم آموزش و پرورش را آنقدر اندک میبینند که بودجه این وزارتخانه بزرگ و راهبردی، تنها تکافوی حقوق کارکنان را داشته باشد؛ آن هم حقوقی که معلمان هرگز از آن راضی نیستند. پس تا نگاه کلان دولت و مجلس به نظام تعلیم و تربیت و هزینههای ناگزیر آن تغییر نکند، نمیتوان به عوض شدن شرایط در مدارس امید چندانی بست.
نظر شما