تحولات لبنان و فلسطین

بیش از یک سال و نیم است که از مدیریت کوروش زارعی در مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری می گذرد و طی این مدت برنامه‌های متنوعی به مرحله اجرا رسیده است. به همین بهانه با وی در خصوص درباره فعالیت‌های پیش روی حوزه هنری در عرصه هنرهای نمایشی به گفت و گو نشسته‌ایم که می‌خوانید.

تالار وحدت محفل تئاتر بورژاویی شده است

مرکز هنرهای نمایشی طی این یک‌سال‌ونیم گذشته و با مدیریت شما برنامه‌های متنوعی را از ایده تا اجرا پیاده کرده است؛ قدری درخصوص این برنامه‌ها توضیح دهید.

من معتقدم تئاتر ایران فقط مختص تهران نیست و شهرستان‌ها بار اساسی و مهمی از تولید و معرفی استعدادها برعهده دارند، لذا از زمانی‌که من تصدی امور را برعهده گرفتم معتقد بودم اگر قرار است اتفاقی در تئاتر حوزه هنری بیفتد، باید به تئاتر شهرستان‌ها بیشتر بها داد، زیرا بخش اعظمی از مدیران موفق تئاتری و هنرمندان از شهرستان‌های مختلف آمده‌اند و امروز در تهران ماندگار شده‌اند. ازسویی دیگر بچه‌های شهرستان بهدلیل نبود بودجه در مظلومیت و مهجوریتند و بار اصلی تئاتر کشور را درواقع آن‌ها به دوش می‌کشند و روا نیست ما آن‌ها را نادیده بگیریم. لذا ما شروع کردیم به احیا کردن تئاتر شهرستان و برنامه‌هایی ریختیم که خروجی‌اش در جشنواره بیست و پنجم سوره دیده شد و اکثر جوایز را هم همین گروه‌های شهرستانی بردند. دوستان ما در تهران، ۲۰ روزه یک تئاتر جمع می‌کنند اما هرطور فکر می‌کنم متوجه نمی‌شوم چگونه در ۲۰ روز می‌توان یک نمایش را جمع کرد و نتیجه‌اش همین است که نمایش‌های ما کیفیت و تماشاگر ندارد و ما با سالن‌های خالی روبه‌رویم. کارهای امسال گروه‌های تهرانی در جشنواره «ماه» اصلاً در حدی نبود که انتظار داشتیم و من اگر جزو گروه بازبینی این نمایش‌ها بودم، قطعاً آن‌ها را رد می‌کردم، درحالی‌که کارهای شهرستان به‌قدری خوب بود که داورها به من می‌گفتند ما واقعاً نمی‌دانیم کدام نمایش را انتخاب کنیم. بنابراین من به‌عنوان کسی که مسئولیت دارم، خودم را موظف می‌دانم که به گروه‌های شهرستانی بها بدهم.

برپایی ورک‌شاپ‌های آموزشی برای نمایشنامه‌نویسی، راه‌اندازی تئاتر بچه‌های مساجد، حمایت از تولید و تربیت نمایشنامه‌نویس از دیگر کارهای ما بوده و علاوه‌بر این، مهرواره تئاتر ماه را نیز ادامه دادیم، بدین‌صورت که امسال درراستای حمایت از تئاتر استان‌ها و تئاتر کشور، شکل دیگری به این فعالیت دادیم. قبلاً این مهرواره به‌صورت همایشی برگزار می‌شد، اما امسال مفصل‌تر و دقیق‌تر برگزار می‌شود و قرار است از مهرماه ۹۶ تا مهرماه ۹۷ به گروه‌های مختلف امکان اجرا بدهیم.

ازطرفی دیگر، تمام تلاشمان همیشه بر این بوده تا با برپایی جلساتی با حضور متخصصان و همکاران، خودمان را نقد و آسیب‌شناسی و نواقص را برطرف کنیم. تأکید ما در مرکز هنرهای نمایشی بر تئاتر حوزه است و فکر می‌کنیم که چه‌کاری از دستمان برمی‌آید تا به تئاتر کشور کمک کنیم. همه ما موظفیم به تئاتر ایران کمک کنیم و من معتقدم تا این هم‌افزایی و تعامل نباشد، نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم. خود من به‌شخصه با مرکز هنرهای نمایشی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری، بسیج هنرمندان، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، بنیاد شهید، بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و با هر نهاد و سازمانی که به تئاتر می‌پردازد، هم‌افزایی و تعاملات سازنده دارم. ما باید تمام تلاش خود را برای پویایی هرچه بیشتر تئاتر انجام دهیم تا مردم آن را به‌عنوان کالایی در سبد فرهنگی خانوار خودشان قرار دهند و حداقل ماهی یک‌بار با خانواده‌هایشان تئاتر ببینند.

شاکله تئاتر مردمی از حوزه هنری بیرون آمده است، این‌گونه از تئاتر چه شاخصه‌هایی دارد؟

از روزی که بحث تئاتر مردمی آغاز شد، هم برای ارگان‌ها و هم برای هنرمندان جای سؤال بود که این چگونه تئاتری است. اوایل خیلی‌ها به من ایراد گرفتند که این دیگر چیست؟ مگر ما تئاتر غیرمردمی هم داریم؟ درواقع منظور از تئاتر مردمی این است که ما چقدر توانسته‌ایم تئاتر را بین مردم جا بیندازیم و موضوعات و محتوایی که مردم با آن دست به گریبان‌اند را تبدیل به نمایش کنیم، ضمن این‌که چقدر تلاش کردیم مردم را به تئاتر علاقه‌مند کنیم. این درحالی است که همیشه تئاتر را برای صنف خودمان، دانشجویان و هنرمندان تولید کردیم. بد نیست به جشنواره تئاتر خیابانی مریوان اشاره کنم که آنجا مردم به‌قدری خوب و با نظم تئاتر تماشا می‌کردند و با سکوت به اجرای نمایش احترام می‌گذاشتند که تحسین‌برانگیز بود؛ این تئاتر درست است.

به‌نظر من آن جنس تئاترهایی که ما در سالن‌های فاخر به اجرا می‌گذاریم و خیلی‌ها می‌خواهند پز بدهند که ما آمدیم در تالار وحدت و بلیت ۳۰۰ هزارتومانی خریدیم، تئاتر مردمی نیست. البته خیلی‌وقت‌ها مقصر ما هنرمندانیم که بلیت‌های ۲۰۰ و ۳۰۰ هزارتومانی را باب می‌کنیم. در کشور ما اقتصاد به مردم چنین اجازه‌ای نمی‌دهد که بتوانند بلیت‌هایی با این قیمت خریداری کنند.

اتفاقاً بحث قیمت بلیت‌ها موضوع مهمی است. چرا بلیت برخی نمایش‌ها این‌قدر گران است؟ آیا قیمت‌گذاری بلیت تعرفه مشخصی ندارد یا از قانون خاصی تبعیت نمی‌کند؟

متأسفانه قانون درستی در این‌مورد وجود ندارد. هم سلیقه‌ای است و هم این‌که هرکس هرچقدر تیغش برید، همان‌کار را می‌کند. کسی‌که این‌کار را می‌کند، اصلاً به فکر مردم نیست و تئاترش هم برای عامه مردم نیست. برای این‌که یک‌سری افراد از بالای شهر با ماشین‌های لوکس و آخرین مدل به تالار وحدت بیایند و پز آن‌ها را بدهند، این‌کار را می‌کنند. برخی مواقع که من وارد تالار وحدت می‌شوم، تعجب می‌کنم که اینجا مجلس عروسی است یا سالن تئاتر. افرادی را می‌بینم که با لباس فاخر به این مکان فرهنگی می‌آیند، گویی به یک مهمانی خصوصی دعوت شده‌اند. متأسفانه تالار وحدت به محفل جشن‌های خصوصی تبدیل شده است و درواقع این جنس تئاتر برای عده معدودی است و این سنت غلط است و به همین‌خاطر می‌گوییم این تئاتر مردمی نیست. این تئاتر متعلق به بورژواهاست و تالار وحدت کم‌کم درحال تبدیل شدن به تئاتر بورژوایی است و این خیلی وحشتناک است و باید جلوی افرادی که دارند تئاتر بورژوایی راه می‌اندازند را گرفت.

موضوع اینجاست که برخی تئاتر بورژوایی راه می‌اندازند و بعد پولشان را جمع می‌کنند و با گرین‌کارتشان به آمریکا و کانادا می‌روند. هشت‌ماه آنجا زندگی می‌کنند، ارز مملکت ما را می‌برند و وقتی پولشان تمام شد می‌آیند و دوباره یک تئاتر بورژوایی در تالار وحدت یا سالن اصلی راه می‌اندازند و این چرخه همچنان ادامه دارد. خیلی از دوستان ما که آنجا کار تئاتر می‌کنند می‌گویند آنجا خبری نیست و تئاترها شبی ده‌تا تماشاگر دارند؛ پس راه ارتزاقی برای آن‌ها نمی‌ماند جز این‌که بیایند ایران و یک تئاتر با بلیت‌های آنچنانی روی صحنه ببرند و مخاطبانشان با لباس‌های ۵ میلیونی و ماشین‌های ۳۰۰ میلیونی به تالار وحدت بیایند، در آخر هم آن فرد پولش را به جیب می‌زند و به کشوری که ما را تحریم کرده است، می‌رود. درحالی‌که وقتی اینجا می‌آیند مدعی هستند باید پول دولتی به ما بدهید و شاکی‌اند که چرا دولت به ما سالن نمی‌دهد؟ اما من می‌گویم تو حق نداری در سالن ما اجرا کنی. مگر تو در ایران زندگی می‌کنی که چنین درخواستی داری؟ این حق آن جوان دانشجویی است که با همه سختی‌ها در کشور خودش کار می‌کند.

آیا مسئولان فرهنگی و مدیران به این مسائل آگاهی دارند؟

بله! مدیران می‌دانند، اما برخی مواقع کاری از دستشان برنمی‌آید، زیرا افراد بالادستی هستند که از این قشر حمایت می‌کنند. این دست‌های پشت پرده در فرهنگ و هنر ما بسیار است و باید قطع شود.

مسئولیت برخورد با این گروه با چه‌کسی است؟

به‌هرحال بالادستی‌های ما باید این‌کار را بکنند و وزیر فرهنگ و ارشاد باید مستقیماً وارد عرصه شود و این دست‌های پشت پرده در حوزه‌های هنری مانند تجسمی، تئاتر، موسیقی و سینما را قطع کند. این حق هنرمندی است که در این مملکت کار می‌کند و متأسفانه درحال نابودی است و کسی حمایتش نمی‌کند. اما آن‌کسی‌که در کانادا و آمریکا زندگی می‌کند، با اجرای یکی دو نمایش در این مملکت پولش را به جیب می‌زند و می‌رود. حرف من این است: تو که آنجا زندگی می‌کنی، مرد باش و همان‌جا بمان. نمی‌توان هم از امکانات اینجا بهره برد و هم از زندگی مرفه آنجا. یا در این مملکت بمانید مانند تمام کسانی‌که با سختی کار می‌کنند و پای نظام و اعتقاداتشان ایستاده‌اند، یا اگر رفتید برنگردید و ادعای دوسه‌میلیارد پول برای تولید نمایش هم نداشته باشید. این پول و این موقعیت‌ها برای افرادی است که در این مملکت زحمت می‌کشند. من همین اینجا از آقای روحانی خواهش می‌کنم به‌عنوان رییس دولت دست‌های پشت پرده فرهنگ و هنر را قطع کند، مدیرانی که پشت پرده کار می‌کنند را عزل کند. مگر این دولت عدالت‌محور نیست؟ پس باید جلوی کسانی‌که به ما دهن‌کجی می‌کنند و پول ما را در آمریکا خرج می‌کنند گرفته شود.

تالار وحدت هم به‌سمت استقبال از این نمایش‌ها رفته و لوکس شده است.

بله دقیقاً. ما تئاتر سلطنتی راه انداختیم. مانند زمان ملکه الیزابت، تالار وحدت ما هم تالار سلطنتی شده است.

برخی گروه‌های شهرستانی معتقدند در تهران حلقه‌هایی است که نفوذ به آن‌ها غیرممکن است، آیا در گروه‌های تئاتری تهران قائل به این حلقه‌های غیرقابل‌نفوذ هستید؟

بله این حلقه‌های غیرقابل‌نفود وجود دارد. من به ضرس قاطع می‌گویم بسیاری از نمایش‌های شهرستان از تهران که ادعای کار حرفه‌ای دارند، چند سر گردن بالاترند. درحالی‌که بسیاری از گروه‌های تهرانی خود را تافته جدابافته می‌دانند. متأسفانه در تئاتر یارکشی وجود دارد. یک گروه‌هایی هستند که استعدادهای ما را می‌برند و نابودشان می‌کنند و می‌خواهند آن‌ها را در حلقه خودشان نگه دارند، اما نه‌تنها این استعدادها را از بین می‌برند، بلکه تئاتر را هم از بین می‌برند و نابود می‌کنند و مردم را از تئاتر زده می‌کنند.

وضعیت امروز تئاتر را چگونه ارزیابی می‌کنید؛ هم به‌لحاظ حرکت در چرخه اقتصادی و هم به‌لحاظ فرهنگی و حرکت به‌سمت ابتذال فرهنگی؟

تئاتر اقتصاد آنچنانی ندارد، مگر تئاتر بوروژایی که سود آن به چرخه تئاتر وارد نمی‌شود و در جیب همان‌ها می‌رود و به اقتصاد تئاتر هیچ کمکی نمی‌کند. متأسفانه تئاتر اصلاً اقتصادی ندارد. وقتی گروهی کار می‌کند، خرج خودش هم درنمی‌آید و گروه‌ها صرفاً با عشق و علاقه کار می‌کنند و خیلی‌ها هم برای امرارمعاش به تئاتر آزاد روی آورده‌اند. دلیلش هم این است که ما تئاتر مردمی نداریم و ما کاری نکردیم که تئاتر در اذهان عمومی جا بیفتد، ما کاری نکردیم که مردم به تئاتر علاقه‌مند شوند و خودشان دنبال تئاتر دیدن بروند. متأسفانه از آن‌طرف هم که می‌خواهیم تئاتر مردمی کار کنیم، به ابتذال می‌افتیم. تئاتر هنر شریفی است و باید موضوعات شرافتمندانه کار کنیم، مخاطب را احمق فرض نکنیم و شعورش را زیر سؤال نبریم. این خیلی وحشتناک است که استخوان خردکرده‌های تئاتر ما به‌سمت ابتذال می‌روند و صرفاً این‌کار به‌خاطر فروش بیشتر و دیده شدن است.

ما اگر شرافت تئاتر را در روح کار لحاظ کرده و برای مردم کار کنیم و تأکید می‌کنم نه برای بورژواها و تئاتر سلطنتی، قطعاً مردم تئاتر را دوست دارند. اما مدام دنبال دهه سی و چهل و فضای روشنفکرمآبانه آن زمان هستیم و می‌خواهیم مانیفست بدهیم. مردم از سیاست خسته شده‌اند و می‌خواهند عرصه هنر و فرهنگ و  ورزش عاری از همه این‌ها باشد و حداقل چیزی‌که می‌تواند فضای فکری مردم را تلطیف کند و به آن‌ها آرامش بدهد، همین ورزش و فرهنگ و هنر است. خود سیاسیون آلوده‌اش کردند، ما دیگر به آن دامن نزنیم.

تئاتر آزاد برای اخذ مجوز از چه کانالی عبور می‌کند؟ چگونه برخی از این نمایش‌ها با محتوای سخیف اصلاً مجوز اجرا می‌گیرند؟

شورای نظارت مقصر نیست. من خودم عضو شورای‌عالی نظارت تئاتر کشورم. کارشناسان ما می‌روند نمایش را بازبینی می‌کنند و می‌بینند همه‌چیز خیلی خوب است ولی شب دوم و سوم کارگردان کار خودش را می‌کند. ما حتی بازبین مخفی می‌گذاریم و می‌بینیم همان مواردی که کارگردان برایش تعهد داده، رعایت نمی‌شود. به آن‌ها تذکر هم داده می‌شود و در مواردی جلوی نمایش هم گرفته می‌شود اما آن‌ها هم  در بوق‌وکرنا می‌کنند و برخی از قبل به پیشواز می‌روند که قرار است نمایش ما توقیف شود. تئاترهای آزاد هم در چارچوب قوانین شورای‌عالی انقلاب فرهنگی‌اند. جلوی بعضی از آن‌ها هم به‌دلیل محتوایشان گرفته می‌شود و می‌آیند تحصن می‌کنند. متأسفانه تئاتر در دام ابتذال افتاده است. شورای نظارت چقدر نیرو دارد، چقدر تذکر بدهد؟ پس ساحت اخلاقی و انسانی من هنرمند کجاست؟ شخصیت هرکسی دست خودش است. به‌طور مثال در تئاتر اروپا که آزادی عمل دارند، رعایت می‌کنند، ما چرا رعایت نمی‌کنیم؟ متأسفانه ما برای فروش بیشتر و خنده‌گرفتن از مردم دست به هرکاری می‌زنیم و این تئاتر را به نابودی می‌کشاند. من عاجزانه از هم صنفی‌های خودم می‌خواهم به کمک تئاتر بیاییم و هرکاری را روی صحنه نبریم. به ذات اخلاق پایند باشیم و برای فروش بیشتر دست به هرکاری نزنیم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.