قدس آنلاین- استادان هنر اعتقاد چندانی به تببین هنر برای مردم مسلمان ندارند و منابع هنر نیز کاملاً غربی هستند. بنابراین در حوزه آموزشی اتفاق مثبتی برای هنر انقلابی نیفتاده است.
خیلی از جشنوارههای معتبر عکس جهان آثار مرتبط با انقلاب اسلامی را به بخش آثار پذیرفتهشده راه نمیدهند و بیشتر، آثاری که تفکر سیاهنمایی و زشتنمایی دارد را میپذیرند. سید احسان باقری جوانی است که نهتنها در حوزه عکاسی فعال میباشد و مخصوصاً یکی از عکاسانی است که در حوزه عکاسی از پیادهروی اربعین شناخته شده، بلکه چند سالی است که به خاطر حضورش در بخش مدیریتی خانه عکاسان ایران حوزه هنری، با هنر و به طور خاص هنر عکاسی با روحیه انقلابی و ارزشی پیوند خورده است. با او درباره فعالیتهای خانه عکاسان ایران به گفتوگو نشستیم.
آقای باقری! طی ۳ سالی که مدیریت خانه عکاسان ایران در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را بر عهده گرفتهاید، چه اقدامات و تأثیرگذاریهایی در این وادی داشتهاید؟
خانه عکاسان ایران ۲۳ سال پیش در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تأسیس شد. این خانه در ابتدا دوران درخشانی داشت و تنها مرجع حوزه عکاسی بود. آن زمان تقریباً همه افراد جامعه عکاسی به اشکال مختلف با خانه عکاسان ایران مرتبط بودند اما بهتدریج و به دلایل مختلف متأسفانه این محل مرجعیت خود را از دست داد. یکی از دلایل این امر کندی سیستمهای دولتی در برابر بهروز شدن هنرها و اتفاقات جدید هنری در سطح دنیا بود. مشکل دیگر هم به بحث کمبود بودجه برمیگشت. همچنین نگاه حداقلی دستگاههای دولتی به عکاسی و عدم باور عکاسی به عنوان یک هنر و رسانه اثرگذار در دنیا مزید بر علت شد تا خانه عکاسان مرجعیت خود را از دست بدهد و حتی در مقطعی رسالت اصلیاش که مبتنی بر هنر انقلاب اسلامی است را هم فراموش کند و بخواهد ادای مراکز هنری مشابه خود را دربیاورد. زمانی که من وارد حیطه مدیریتی خانه عکاسان ایران شدم، این خانه در نقطه خوبی قرار نداشت و نقش خاصی در جامعه عکاسی ایفا نمیکرد. بنابراین لازم بود که من و دوستانم ابتدا این مشکلات را آسیبشناسی کنیم و بعد برنامههایی را تدوین کنیم که این عقبافتادگی را جبران کند. مهمترین مشکل در همه زمینهها در کشور ما عدم تربیت هنرمند باسوادی است که نگاه دینی و انقلابی به هنر داشته باشد. کشور ما همیشه در آموزش هنر مشکل داشته است و این را سالها قبل چهرههایی همچون شهید آوینی هم فریاد زدند و با آثارشان نشان دادند که اگر این روند ادامه پیدا کند، شرایط برای هنر انقلاب بسامان نخواهد بود. گویی در این سالها دستهایی از بیرون و حتی از سمت هنر غرب دارد هنر کشور ما را اداره میکند و میان هنرمندان ما با هنر انقلابی یک فاصله و انشقاق ایجاد کردهاند که این فاصله باید پر شود.
فکر میکنید چه مشکلاتی باعث شده که بین هنرمندان کشورمان و هنر انقلابی و اسلامی فاصله بیفتد؟ مشکل از عدم آموزش است یا ساختاری برای ورود جوانان به عرصه هنر انقلابی و اسلامی تعریف نشده است؟
طبیعتاً پایایی و مانایی انقلاب اسلامی وابسته به هنر است اما متأسفانه ما فقط هنر وارداتی داشتهایم و چون استادان هنر اعتقاد چندانی به تببین هنر برای مردم مسلمان ندارند و منابع هنر نیز کاملاً غربی هستند، بنابراین در حوزه آموزشی اتفاق مثبتی برای هنر انقلابی نیفتاده است. در حال حاضر آموزش هنر ما در سطح نازلِ آموزش هنر غرب است. مشکل ما بیشتر در حوزه هنرهای غیربومی است. مثلاً پس از انقلاب ادبیات ایران دچار عقبافتادگی نشد چون ادبیات یک هنر بومی است و به این خاک تعلق دارد اما هنرهایی که خاستگاه و بسترشان غرب است، با همان باورها و تعابیر غربی وارد کشورمان شدند که بعضاً با باورها و عقاید دینی ما در تضاد هستند. اگرچه گفته میشود که هنر باید برای هنر باشد اما در اصل در هیچ جای دنیا مفهوم «هنر برای هنر» معنا پیدا نمیکند چون هنر همراه با خودش یک بستر فکری تولید میکند. بنابراین انقلاب ما هم نیاز به یک هنر انقلابی دارد که برای رسیدن به این مهم باید در آموزش هنر به آموزههای انقلابی و دینی توجه شود.
چرا حوزه هنری سعی نکرده آموزههای دینی و انقلابی را به هنرجویان آموزش بدهد و هنرمندانی را پرورش بدهد که در مسیر باورها و عقاید انقلابی و اسلامی حرکت کنند؟
در ابتدای انقلاب در بعضی از این زمینهها این اتفاق افتاد. برای مثال در ابتدای انقلاب در زمینه ادبیات، در حوزه هنری آدمهای مستعدی پرورش داده شدند و آن آموزهها خروجی مثبت خود را هم نشان داد. همچنین حوزه هنری در زمینههای فیلمسازی، نقاشی و حتی عکاسی هم طی مقاطعی در ابتدای انقلاب پویا عمل کرد. هنرمندان دغدغهمندی در آن زمان وجود داشتند که حوزه هنری را خانه خودشان میدانستند و در آنجا آثار خود را تولید میکردند. آنها گاهی نیمنگاهی هم به مسئله آموزش داشتند ولی بیشترِ توجه آنها به خلق اثر هنری بود. به همین علت در طول زمان اتفاق خاصی در زمینه آموزش در حوزه هنری رخ نداد. حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی چند سالی است که یک مرکز آموزش اسلامی هنر دارد و این مرکز مخصوصاً در حوزه اندیشهای و سینما کارهای خوبی انجام میدهد ولی این مرکز مثلاً برای تربیت هنرمند عکاس برنامهای ندارد. ما این خلأ را احساس کردیم و این دغدغه را داشتیم که خوشبختانه به لطف ریاست حوزه هنری، الآن چند ماهی هست که کلاسهای آموزش عکاسی در حوزه هنری راهاندازی شده است. هدف و نگاه این کلاسها این است که افراد دغدغهمندی که باورهای آنها با باورهای دینی و اعتقادی همخوانی دارد و افکارشان با افکار حوزه هنری همسو است، زیر نظر استادان عکاسی رشد کنند و وارد جامعه عکاسی شوند. الآن ۸۰ هنرجو در کلاسهای آموزش عکاسی حوزه هنری حضور دارند و این افراد ممکن است ۲ یا ۳ سال با ما و استادان خود همراه باشند. به همین علت طرحی که ما اجرایی کردهایم، بیشتر شبیه به یک مدرسه عکاسی است تا یک کلاس آموزشی عکاسی. ممکن است هنرجویان این کلاسها در ابتدا مبلغی را به حوزه هنری بپردازند اما نگاه حوزه هنری به کسب درآمد نیست و میخواهد از این جوانان حمایت کند. بنابراین ممکن است بعدها با حمایت حوزه هنری از پروژههای این هنرجویان، چند برابر هزینهای که آنها پرداختهاند، به خودشان برگردد.
خروجی کلاسهای آموزشی هنر عکاسی در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی را چه زمانی میتوان دید؟
من ترجیح میدهم به جای «خروجی حوزه هنری» بگویم «خروجی انقلاب اسلامی». اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که برای هنر نمیشود زمان گذاشت و موفقیت هنرجویان کلاسهای عکاسی حوزه هنری بستگی به استعداد، توانمندی و پشتکار خودشان دارد. نکته بسیار مهم این است که خانه عکاسان ایران و به طور کلی مدیریت حوزه هنری سعی دارد در کنار هنرجویان این کلاسها باشد تا آنها بتوانند وارد دنیای حرفهای عکاسی شوند و بعدها هم از پروژههای آنها حمایت خواهد کرد. حوزه هنری برای این کلاسها تبلیغات گستردهای انجام نداده و سعی کرده از گروههای هدفی که شناسایی کرده است و همخوان با اهداف حوزه هستند، هنرجو جذب کند تا باعث آزردگی کسی در پذیرش نشود.
شما در صحبتهای خود اشاره کردید که باورهای هنرجویان حوزه هنری باید با باورهای حوزه هنری همخوانی داشته باشد. چهارچوب فکری حوزه هنری چگونه است و مبنا و معیار پذیرش هنرجویان این حوزه چیست؟
حوزه هنری مجموعهای است که از ابتدای انقلاب برای حمایت از هنر انقلابی، کمک به پرورش هنرمند انقلابی و تولید انقلابی به وجود آمده و طبیعتاً کسی که در حوزه هنری فعالیت میکند، باید تفکراتی در راستای تفکرات حوزه داشته باشد. مثلاً وقتی یک رویداد انقلابی و مذهبی در سطح کشور رخ میدهد، ما از هنرمندان حوزه هنری انتظار داریم که در آن زمینه دست به خلق اثر هنری بزنند. وظیفه حوزه هنری انتشار پیام انقلاب اسلامی در قالب هنر است و طبعاً پیام انقلاب اسلامی را نمیتوان بدون اعتقاد به خود انقلاب اسلامی انتشار داد. علاقه به انقلاب را هم نمیشود در شخص ایجاد کرد و خود هنرمندان باید چنین علاقه و باوری را داشته باشند. به همین علت است که ما میگوییم کار سفارشی انجام نمیدهیم و هر کسی که برای حوزه هنری کار میکند، اعتقاداتش همسو و همخوان با باورها و ارزشهای حوزه است. بنابراین ما در وهله اول هنرمندانی که به انقلاب اسلامی اعتقاد دارند و ارزشهای حوزه هنری را محترم میشمارند را شناسایی میکنیم و سپس تسلط آنها به هنر روز را ارزیابی میکنیم. مثلاً برای همین کلاسهای عکاسی ما به هنرجویانی احتیاج داریم که رویکردها و تاریخ عکاسی را بشناسند و با عکاسی معاصر ایرانی و غرب آشنا باشند تا بتوانند در مواقع لزوم اینها را نقد و بررسی کنند و یا مرزها را بشکنند. ما عکاسهای معتقد و مذهبی زیادی در سطح کشورمان داریم اما شاید از لحاظ سطح سواد و آگاهی از هنر روز در سطح لازم قرار ندارند و همین باعث میشود که انتشار پیام آنها فقط در جامعه هدف خودشان و یا نهایتاً در جامعه ایران باشد، در حالیکه ما میخواهیم آثار عکاسان ایرانی به جشنوارههای مختلف راه پیدا کند تا تأثیر گستردهتری بگذارد. وقتی اثر یک عکاس ایرانی به یک جشنواره معروف و معتبر عکاسی مستند ورود میکند و این عکاس با اثرش در سطح جهان از پیام انقلاب اسلامی دفاع میکند، آنوقت کار ما به نحو احسن انجام شده است. البته خیلی از جشنوارههای معتبر عکس جهان آثار مرتبط با انقلاب اسلامی را به بخش آثار پذیرفتهشده راه نمیدهند و بیشتر، آثاری که تفکر سیاهنمایی و زشتنمایی دارد را میپذیرند اما اگر احیاناً اثری از هنرمندان انقلابی وارد جشنوارههای معتبر شود، تأثیر خودش را خواهد گذاشت.
شما در طول دوران مدیریت خود در زمینه زیرساختها چه اقداماتی انجام دادهاید؟
ما به بحث زیرساختها هم توجه ویژهای کردهایم زیرا به هر حال وقتی اثری تولید شود، باید به نمایش درآید و چون آثار بسیاری از هنرمندان انقلابی و مذهبی اجازه ورود به بعضی از گالریها، فضاهای کیوریتوری و اکسپوها را پیدا نمیکنند، لازم بود که یک گالری مناسب در سطح شهر تهران وجود داشته باشد تا آثار فاخر عکاسان در آن به نمایش گذاشته شود. به همین علت من طی ۲ سال اخیر تلاش کردم که بخشی از زمین جنوبی حوزه هنری که جنب خیابان سمیه است را احیا کنم و به یک گالری برای عکاسی اختصاص بدهم. حدود یک سال طول کشید تا توانستیم هزینههای ساخت این گالری را تأمین کنم و تقریباً تا یک ماه دیگر این گالری با فضا و نوری استاندارد راهاندازی میشود. ورودی این گالری در خیابان سمیه است و دیگر لازم نیست که بازدیدکنندگان برای ورود به گالری وارد محوطه حوزه هنری شوند. گرچه خوشبختانه الآن معاونت هنری طرحی برای امکان بازدید از گالریهای تجسمی در روزهای تعطیل نیز ارائه داده تا بازدیدکنندگان در روزهایی که حوزه هنری تعطیل است هم بتوانند از گالریهای تجسمی داخل محوطه حوزه دیدن کنند.
در دوره مدیریتی شما در خانه عکاسان چه تلاشهایی برای تولید آثار عکاسی شده و چه آثار مهمی را تا به امروز خلق کردهاید؟
ما چون از حضور عکاسان تراز اول در حوزه هنری برخوردار نبودهایم، در این زمینه عقب هستیم ولی در همین ۳ سال هم دو سه اثر خوب در خانه عکاسان خلق شده است. ما تازه با زیرساختی که برای آموزش فراهم کردهایم، میتوانیم روی تولیدات پیشنهادی کار کنیم و انتظارمان این است که بعد از این آثار فاخرتری در زمینه عکس در حوزه هنری خلق شود. زیرا تا امروز بیشترِ وقت خود را صرف راهاندازی زیرساختها و فضای آموزشی کردهایم. ما در این سالها در واحدهای مراکز ۳۰ استان کشور هم فعال بودهایم و به عکاسان استانهای مختلف کشور هم امید زیادی برای خلق هنری داریم. بسیاری از هنرمندان شهرستانی بسیار کمتوقعتر و بعضاً حتی مستعدتر و خلاقتر از هنرمندانی هستند که در تهران فعالیت میکنند. تلاش ما این بوده که عکاسان انقلابی را در شهرستانها شناسایی کرده و برای آنها کارگاههای مختلفی برگزار کنیم. در آینده نیز حتماً آثار خوب آنها را در گالری اختصاصی عکاسی در محوطه حوزه هنری به نمایش خواهیم گذاشت. بعضی از مراکز استانها مستقیماً خانه عکاسان دارند و در بعضی از استانها هم عکاسان زیرمجموعه هنرهای تجسمی هستند. هدف ما این است که به همه اینها سر و سامان بدهیم و ارتباط نزدیکتری بین عکاسان در سراسر کشور برقرار کنیم. زمانی که من وارد خانه عکاسان شدم، این خانه زیر خاک بود و ما کمکم خاک آن را کنار زدیم و فعالیتهای زیرساختی انجام دادیم و حالا زمان برای انجام کارهای اصولی در حوزه عکاسی فرا رسیده است.
نظر شما