قدس آنلاین- کمتر کسی است که متوجه رشد فزاینده زبانی پنهان و خاص در جامعه نشده باشد؛ زبانی مخفی و خودجوش که بویژه در بین نوجوانان و جوانان بسیار رایج است. اصطلاح «زبان مخفی» نخستین بار در سال ۱۳۸۲ با تألیف کتاب «فرهنگ لغات زبان مخفی» به جامعه راه یافت. دکتر سیدمهدی سمائی، نویسنده این کتاب، زبانشناس مشاور گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رئیس مرکز علمسنجی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، در این باره به پرسشهای ما پاسخ داده است.
گفتوگو را با مفهوم زبان مخفی و ویژگیهای آن شروع کنیم.
زبان مخفی یکی از شکلها و گونههای زبان معیار است که عمدتاً در حوزه واژگان و تا حدی اصطلاحات و عبارتهای فعلی ابداع میشود و هدف از خلق آن پوشیدهنگهداشتن افکار، عقاید و احساسات است. طفیلی و زاییدهبودن از ویژگیهای این زبان است یعنی نظام صرفی، نحوی و آوایی این زبان با زبان معیار جامعه یکی است و فقط از نظر واژگان و اصطلاحات، متفاوت است. این زبان در بین گروههای مختلف اجتماعی ویژگیهای مختلفی دارد مثلاً سارقان، متکدیان و تهبکاران و زندانیان هر یک زبان خاص خود را دارند که کاملاً مخفیانه است چون نمیخواهند کسی به نیات آنها پی ببرد. جوانان نیز زبان مخفی خاص خود را دارند که در جامعه رواج زیادی دارد. یکی دیگر از ویژگیهای زبان مخفی خودجوشی و زایایی است یعنی یک قانون مرکزی ندارد و بهصورت محفلی و اتفاقی ساخته میشود. به همین دلیل بهسرعت در جامعه و در میان طبقات گوناگون اجتماع رواج مییابد.
پس زبان مخفی بهنوعی با اجتماع و دانش مردمشناسی گره خورده است؟
دقیقاً، چون زبان ابزار ارتباط است و فارغ از مردم و اجتماع، در واقع وجود ندارد. ما یک زبان را در درجه اول در داخل یک جامعه زبانی تعریف میکینم. جامعه زبانی جامعهای است که مردم آن به زبان واحدی تکلم میکنند و معمولاً داخل مرز سیاسی واقع میشود؛ فارغ از اینکه از نظر صرفی، نحوی، آوایی و واژگانی شباهتی به زبانی در جای دیگر داشته باشد یا خیر. از سوی دیگر، زبان پدیدهای کاملاً انتزاعی است. مثلاً زبان فارسی پدیدهای یکدست نیست. در واقع مجموعة ویژگیهایی باید با هم جمع شوند و زبان فارسی را بسازند. چون انسانها از نظر جنسیت، تخصص و طبقه اجتماعی یکسان نیستند، زبان نیز به همین صورت پدیدهای واحد و یکدست نیست. همانطور که گروههای اجتماعی زیادی داریم، گونههای زبانی هم متنوع هستند. مثلاً در کلانشهرهایی مثل تهران یا مشهد، گونههایی که به وجود میآید، اجتماعی است که در تقابل با لهجه و گویش و گونههای محلی قرار میگیرد. یعنی وقتی که افراد یک شهر نیز در کنار یکدیگر هستند باز هم فاکتورهای مثل سن، جنس، تحصیلات و طبقه اجتماعی گونه میسازد.
آنچه ما از زبان مخفی میدانیم و میشنویم، بیشتر اصطلاحات مخفی مربوط به جوانان است. پس میتوان زبان مخفی را پدیدهای مدرن و امروزی و متعلق به جوانان جامعه دانست؟
بهنوعی هم بله و هم خیر. زبان مخفی احتمالاً همیشه در کنار زبان معیار جوامع وجود داشته است. زیرا نیاز به پوشیدن افکار و مخفیکردن اسرار همیشه وجود داشته است. اصطلاح «زبان مخفی» که من اولین بار آن را در کتابم یعنی «فرهنگ لغات زبان مخفی» به کار بردم و سپس در جامعه رایج شد، ترجمه واژه «آرگو» در زبان فرانسوی است که از قرن چهاردهم و پانزدهم برای نامیدن زبان مخفی برخی گونههای اجتماعی در این کشور به کار میرفت. از سوی دیگر، زبان مخفی را میتوان زبان جوامع مدرن و پدیدهای نو هم به شمار آورد زیرا هرچه روابط درون یک جامعه پیچیدهتر شود، گونههای زبانیِ پیچیده و پنهانی نیز بیشتر میشوند. به بیان دیگر، هرچه جامعه صنعتیتر شود، زبان مخفی غنیتر میشود. اما اینکه چرا آنچه از زبان مخفی در جامعه میشنویم و با آن آشنا هستیم اصطلاحات مخفی خاص جوانان است نه دیگر قشرها، به دلیل این است که مسلماً زبان جوانان به جامعه راه پیدا میکند و نه مثلاً زبان تبهکاران و سارقان! اتفاقاً در مورد زبان مخفی جوانان، پدیده مدرنیسم خیلی بارز است. البته در مورد جوانان عامل پیدایش زبان مخفی تنها پوشیدن افکار و عقایدشان نیست بلکه آنها در واقع به دنبال کسب هویتی جدید نیز هستند بنابراین زبان آنها در برخی زمینهها چندان هم مخفی نیست.
آیا میتوان در جامعه ما زبان مخفی جوانان را زبان طبقه پایین اجتماع نامید؟
خیر، اصلاً اینطور نیست. بر اساس تحقیقات من، طبقه متوسط شهری یعنی خردهبورژواها از این زبان استفاده میکنند تا طبقات پایینتر از خود را تحقیر کنند. این زبان بیشتر در مرکز شهر رایج است. از قضا شمال شهریها هم از همین طبقات میانی و متوسط تقلید میکنند. نکته کلیدی این است که این زبان مخصوص حاشیهنشینها نیست چون جنوب شهریها مسائل و دغدغههای خاص خود را دارند!
برخی از معانی که شما در کتابتان برای برخی از اصطلاحات ذکر کردهاید، متفاوت از آن چیزی است که در جامعه رواج دارد. دلیل این مسئله تفاوت این معانی در شهرهای مختلف است یا این واژهها تغییر معنا دادهاند؟
سؤال خوبی است. وقتی فرکانس برخی از این واژهها در جامعه زیاد میشود و در جامعه رواج زیادی مییابند، ۲ اتفاق می افتد: یا معنایش بهکلّی عوض میشود، یا برخی از اصطلاحات که فرکانس آنها خیلی زیاد است، تغییر معنا میدهند و به جز حفظ معنای قبلی، مشتقاتی هم از آنها ساخته میشود.
به نظر شما زبان مخفی پدیدهای مخرب و مضر برای زبان معیار جامعه است؟
خیر. زبان چیزی نیست که کسی تصمیم بگیرد آن را بسازد یا جلوی رشدش را بگیرد چون خودجوش است. وقتی جامعه به حدی میرسد که چنین واژههایی را میسازد، پس حتماً این لغات در جامعه کاربرد دارند. در جهان هیچ چیز برای زینت نیست و همه چیز کاربردی است و یک نقش اجتماعی دارد. زبان مخفی خاص همه جوامع پیشرفته است و تصویر روابط درون جوامع را میتوان در صورت ظاهری این زبان مشاهده کرد که میتواند مرجعی ارزشمند برای تحقیقات جامعهشناسان باشد. الآن خود مردم هم روی این واژهها حساس شدهاند و میدانند زبان جدیدی است که نمیتوان پنهانش کرد. این زبان مخفی به خانوادهها، کتابهای مختلف، اشعار شاعران و رسانههای جمعی بویژه رادیو و تلویزیون راه یافته است. درباره استفاده از این اصطلاحات در جامعه نیز جای هیچ نگرانی نیست. مثلاً کودکان قبل از اینکه چیزی را یاد بگیرند، میآموزند که چه چیزی را نباید یاد بگیرند و یا در مدرسه چگونه صحبت کنند و از گفتن چه واژههایی پرهیز کنند! زبان مخفی مثل هر پدیده دیگری نیازمند بررسی است و نباید نادیده گرفته شود. این زبان مقطعی وگذرا نیست بلکه سیال و ادامهدار است.
نظر شما