تحولات لبنان و فلسطین

۲ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۹
کد خبر: 570416

تعداد این وزارتخانه‌ها کم زیاد شد و در زمان حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار قزوینی ۹ باب شد بعد همینطور افزایش یافت و در زمان مظفرالدین شاه ما صاحب ۳۷ وزارتخانه بی‌ربط شدیم که فقط می‌خواستند عده‌ای را وزیر و صاحب حقوق و مستمری کنند. آنقدر وعده حقوق بگیران و مستمری خوران زیاد شد که دولت امتیاز به خارجی می‌داد یا قرض می‌گرفت که حقوق کارکنان و مستمری بگیران را بردارد.

قدس آنلاین- آقای اسحاق جهانگیری؛ معاون اول رئیس جمهوری به تازگی گفته است: مردم به آمار ما اعتمادی ندارند و آن را الکی می‌دانند.

من شخصاً از مردم شنیده‌ام می‌گویند توضیحات سخنگوی دولت هم کلکی است یعنی کلک می‌زنند. سر مردم را گرم کنند و از توضیحات آقای نوبخت چیزی مفهوم نمی‌شود و بیشتر تصور بر اینست که با مُشتی کودک ساده‌لوح سر و کار دارند که می‌توان با واژگان سرشان را گرم کرد.

دولت حتی نمی‌تواند توضیح بدهد فلان شخصی را که به پست مشاوری منصوب کرده‌اند و سال هاست روزنامه نگاری می‌کند، یک مشاور رئیس جمهوری است یا یک مشاور رئیس دفتر ریاست جمهوری؟ رئیس و دبیر گروه جمع آوری آثار و نوشته‌های رئیس جمهوری است؟

مشاوری است که کسی از انتصابش خبر ندارد و همه اظهار بی‌خبری می‌کنند. اصلاً آقای رئیس جمهوری چند تا اثر دارد که ایشان دبیر مشاوران در این خصوص است؟

چرا خبر انتصاب را می‌پوشانند؟

وقتی کار به این سادگی را نتوانند برایش توصیح بدهند چه انتظاری دارند مردم حرف هایشان را الکی ندانند.

در این دولت تعداد مشاوران دولت و وزارتخانه‌ها در تمام زمینه‌ها به شدت افزایش می‌یابد. واقعاً دولت اینقدر مشاور می‌خواهد؟

اخیراً متداول شده اغلب صاحبان مقام های مهم مخصوصاً وزیران هم؛ خانم هایشان را مشاور می‌کنند. اگر آقا یا خانمی تخصص دارد چرا پُست درست و حسابی به ایشان نمی‌دهید؟ اساساً از بیرون قلمرو دولت دست خانمی را هر اندازه شوهرشان آدم مهم و صاحب مسندی باشد گرفتن و آوردن و او را به عنوان مشاور در مقام های بالای وزارتخانه قرار دادن، تولید نارضایی و بدبینی و جریان ژن مخصوص می‌کند.

خانم ها هر چقدر محترم و معزز باشند چطور یک شبه می‌توانند پست مشاور یک وزارتخانه را عهده‌دار شوند.

شخصی که مشاور می‌شود باید دود چراغ ها خورده و سال ها در دستگاه دولت کار کرده باشد، تجارب ممتد اندوخته باشد. مثل آن کسی که ۳۸، ۳۹ سال است مسندنشین است و اخیراً پس از اینکه به زور و خواهش و التماس و الحاح از ایشان پست وزارت را ترک گفت و مشاور ارشد همان وزارتخانه شد و هر روز پیش از ظهر و بعدازظهر به ایشان مشورت می‌دهد!

*در زمان فتحعلی شاه قاجار ۴ وزارتخانه اصلی در کشور آنهم به پیشنهاد فرانسوی ها که باب روابط را با ایران گشوده بودند تأسیس شد.

وزارت دول خارجه یا مهام دول خارجه

وزارت لشکر (امور رسیدگی به ساز و برگ و خواربار و اسلحه و مهمات نظامیان

وزارت استیفا (حسابداری)

وزارت فواید عامه

تعداد این وزارتخانه‌ها کم زیاد شد و در زمان حاج میرزا حسین خان مشیرالدوله سپهسالار قزوینی ۹ باب شد بعد همینطور افزایش یافت و در زمان مظفرالدین شاه ما صاحب ۳۷ وزارتخانه بی‌ربط شدیم که فقط می‌خواستند عده‌ای را وزیر و صاحب حقوق و مستمری کنند. آنقدر وعده حقوق بگیران و مستمری خوران زیاد شد که دولت امتیاز به خارجی می‌داد یا قرض می‌گرفت که حقوق کارکنان و مستمری بگیران را بردارد. در مشروطه این تعداد به ۶ وزارتخانه کاهش یافت. هویدا تعداد وزیران را به ۱۸ نفر رساند که چند وزیر مشاور الکی هم در میانشان بودند. مثلاً وزارت کشاورزی را توسعه دادند که تبدیل شد به وزارت کشاورزی- وزارت منابع طبیعی و جنگل ها و شیلات- وزارت تولیدات کشاورزی و موادمصرفی، وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی. وزارت صنایع و معادن هم چند بار تجزیه و دوباره متحد شد. اداره کل انتشارات و رادیو وزارت اطلاعات شد. اداره کل هنرهای زیبا وزارت فرهنگ و هنر شد. پس از انقلاب هم این تجمیع و تفرقه وزارتخانه‌ها ادامه یافت. وزارت صنایع و معادن را تقسیم کردند.

وزارت صنایع، وزارت صنایع سنگین، وزارت معادن و ذوب فلزات باز دوباره جمعش کردند.

*چندی پیش خانم نماینده نیشابور دسته میکروفون را برداشت و خواست بکوبد توی سر آقای حسینی نامی معاون استانداری خراسان که از دهانش در رفته گفته بود استان خراسان غربی. گویا عده‌ای در خراسان سعی می‌کنند استان چهارمی تأسیس کنند به نام خراسان غربی که مرکزش یا باید نیشابور باشد یا سبزوار. خانم رستم صولت مرتباً یورش می‌آورد تا معاون استاندار را بکوبد و بپیچد و مالین و خونین و داغان کند. نعره گردآفریدی سر می‌داد و می‌گفت غلط کردی، غلط کردی گفتی خراسان غربی! حرکات عجیبی داشت و من فکر می کردم فحش ناموسی شنیده یا حرکت قبیحی از معاون استاندار سر زده است. گویا او دو ماه پیش گفته بود خراسان غربی و شاید نام سبزوار از دهانش بیرون جسته بود.

در هر صورت تمام شهرها می‌خواهند استانداری شوند. هر استانداری یک استاندار، چندین معاون، تعدادی مدیرعامل و مدیرکل و معاون و رئیس اداره خواهد داشت. نان همه اینها را باید ملت بدهد.

*این ترامپ دروغگو در سخنرانی‌هایش می‌گوید اوبامای ضعیف و رقیق القلب، ۱۶۰ میلیارد دلار پول های مسدود شده نفت ایران را به ایرانی‌ها تحویل داده است. یک نفر در مملکت نیست که بگوید بالله والله چنین وجوهاتی تحویل خزانه کشور نشده است. همه‌اش صحبت از چند میلیارد دلار است که یک قلم آن یک میلیارد و هفتصد میلیون دلار بابت وجوه مسترد شده خرید سلاح های دوران شاه است پس این ۱۶۰ میلیارد دلار کجاست؟

واقعاً دولت آن را تحویل گرفته و به مردم خبر نداده است. آخر اگر ایران ۱۶۰ میلیارد دلار پول خود را گرفته بود که اوضاع مالی کشور این چنین نبود.

حال فرض می‌گیریم اوباما و ترامپ و اجدادشان این پول را به ما نداده‌اند. این همه پست و مقام تراشی و این همه پست مشاور بخشی برای چه؟

آخر از این مشاوران محترم چه برمی‌آید؟

در هر صورت باید آمارها آنقدر صحیح و متقن باشد که مردم اعتماد کنند. دولت باید یک سخنگوی کاملاً مسلط به کار خود داشته باشد که مردم حرف هایش را بپذیرند. در دولتی که حکم مشاور به یک روزنامه نویس معروف خودمانی می‌دهد و همه مقام های نهاد ریاست جمهوری از آن ابراز بی‌خبری می‌کنند معلوم است که آمارهایش نمی‌تواند مورد قبول واقع شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.